تصویرسازی بهمعنی مصورساختن متن از لحاظ مطلب و مفهوم برای آموزش بهتر، با توجه به سن مخاطب است. تصویرسازی در بحث آموزش، یکی از مهمترین ابزارهایی است که در اختیار نهادهای مربوطه قرار دارد.خصوصیات ویژه و درستی که امکان برقراری ارتباط صحیح تصویرسازی با خواننده را فراهم آورد، بر اثرگذاری متن کتاب میافزاید. چیزهایی از قبیل طراحی، تکنیک، رنگ، فرم، خلاقیت، حیات تصویر، جان پذیری، القای واقعیت موارد بسیار مهمی هستند. اما مهمترین عوامل در جذب افراد، فرم و رنگ ابتدایی و سپس شخصیتپردازی است که باید به گونهای باشد که القای واقعیت کند. درشخصیتها و اتفاقات، زمانی میتوان به واقعنمایی دست یافت که خود تصویرگر آن شخصیتها را به درستی باور داشته باشد.
تصاویر ازجمله پرکاربردترین رسانههای آموزشی هستند. تصویرسازی، بیانکردن یا نشاندادن مفهوم، رویداد یا داستانی در قالب تصویر است که گاهی اوقات برای تکمیل انتقال درست مفاهیم به ذهن، به متن یانوشتهای اضافه میشود. تصاویر شامل عکس، نقاشی، نمودار، جدول و... است و هدف از استفادهی تصاویر در کتاب ها برای فهماندن بهتر موضوع به فراگیر و همچنین علاقمند کردن فراگیر به مطالعهی کتاب است. تصویر، درست مانند یک امر مکتوب برای آموزش عمل میکند و تصویرسازی علاوه بر صورت داستانی باید بیشتر وارد حیطهی علم شود. چرا که نسل امروزه کمتر حوصله خواندن دارند و از طریق تصویر بهتر میتوان مطالب را به آنها آموخت. متون طولانی علمی بدون تصویر بسیار دشوار و غیرقابل فهم هستند. در حالیکه قدرت تصویر بسیار بالاست و تولید کننده علم هم بهتر است از این ابزار به درستی استفاده کند. طبق تحقیقات، میزان یادگیری و توان حل مسئله در افرادی که از روش چندرسانهای استفاده میکنند، بیشتر از آنهایی است که فقط به مطالعهی متن میپردازند. اضافه کردن تصاویر مرتبط به متون، میتواند یادگیرنده را درگیر کند و سبب یادگیری فعال او شود. تصاویر کتابها نقش سازندهای در ایجاد خلاقیت ذهنی فرد و سواد بصری وی دارد. با کمک تصویر میتوان توجه افراد را به یادگیری جلب کرد و همچنین تصویر(به دلیل گستردگی امکانات و روشهای تصویرگری در ارائه یک تصویر) نه فقط در نقش مکمل، بلکه خود به تنهایی قادر است به آموزش بسیاری از مفاهیم حتی آسانتر از متن نوشتاری بپردازد. در متنهای کودکانه، تصویر زمینهی بسیار مناسبی برای توصیف نوع زبان بدن و کارکرد آن است؛ زیرا کودک صرفاً از خلال متن قدرت درک رفتارهای غیرکلامی و نوشتاری را ندارد و باید برای درک این مسئله توسط او، ابزاری همچون تصویر دربرابر متن قرار گیرد تا وی بتواند بخشی از اطلاعات متن را از خلال تصویر درک کند. شیوه بیان دیداری مثل مصورسازی اطلاعات و شیوه نمایش و ارائه دیداری اطلاعات به منظور درک بهتر و بهرهگیری مناسب از اطلاعات، در ترویج آثار علمی و توسعه دانش بشری نقش بسزایی دارد. برای شناخت مفاهیم علمی و توسعهی دانش بشری، روشهای مصورسازی و ارائه و نمایش دیداری دادهها و مفاهیم مربوط به آنها، میتواند به میزان زیادی در انتقال اطلاعات به انسان مؤثر واقع شود،از جمله استفاده از پنج کارکرد تصاویر در متنهای آموزشی که عبارتند از: تزئینی، بازنمایی، تفسیری، سازماندهنده و انتقالدهنده. برمبنای این کارکردها و از آنجا که امروزه متنهای آموزشی بیشتر از تصویر و متن نوشتاری تشکیل شدهاست، هماهنگی تصویر با متن نوشتاری، میتواند در تحقق اهداف آموزش موثر باشد.
با نتیجه از موارد ذکر شده، آموزش به روش بصری و همچنین بهرهگیری از تصاویر، از مهمترین شیوههای یادگیری می باشد. از بعد روانشناسان، ارتباطی تنگاتنگ میان دیدن یک تصویر و بهخاطر سپردن آن وجود دارد. فرهنگنویسان نیز از این مهم در تألیفات خود بسیاربهره میگیرند. تصویرسازی و به طور کلی هنر، ارزش والایی در پرورش مهارتهای مشاهده، تحلیل و حل مسئله و تفکر انتزاعی دارد و همچنین ابزاری است برای تحریک قوهی تخیل و برانگیختن افراد به تخیل و تفکر که سبب ایجاد شرایط مناسب برای بروز خلاقیت و قوهی ابتکار در انسان میشود. با استفاده از مهارت سواد دیداری میتوان به حیطه گستردهتری از مفاهیم دست یافت و با گروه وسیعی از مردم ارتباط برقرار کرد. در کتابهای تصویری پیچیده، مرحلهی «کاملسازی دیدگانی» نیز جایگاه مهمی در روند خواندن و رشد عقلی و تکامل ذهنی پیدا میکند و حتی تصاویر ساده نیز، نیازمند مهارتی برای خوانش خود هستند. گرچه علائم ساده برای مردم قابل فهم است ولی با ترکیب نمادهای گوناگون و پیچیده و رمزآلود، درک تصویری و نشانه-معناشناسی دیداری نیز دشوار میشود. تصاویربه قدرت درک فرد میافزایند و حسهای بصری او را برمیانگیزند. پس نیاز به مهارتهای شناسایی و تحلیل مفاهیم در پوشش سواد دیداری اهمیت مییابد. علائم دارای ساختاری پیچیده هستند و با قدرت شناخت باید مورد تحلیل قرار گیرند که این مهم، تأثیر والایی در بهبود کیفیت آموزش دارد.