
معمولا ما آدمها برای خودمان یک سری ضوابط و حدود تعریف میکنیم و اگر بیشتر به موفقیت خودمان اهمیت بدهیم اهداف بلند مدت و کوتاه مدتی برای خودمان در نظر میگیریم و برای این اهداف برنامه ریزی می کنیم و تلاش میکنیم تا با متعهد ماندن به برنامه ریزی مان بتوانیم به اهدافمان دست پیدا کنیم.
در مسیر رسیدن به اهداف بارها دلسرد میشویم . خسته میشویم دست از تلاش برمیداریم و به اصطلاح در مناطق خاکستری عملکرد خودمان فرو میرویم . هرچقدر زود تر ریکاوری شویم و از منطقه خاکستری بیرون بیاییم زودتر به موفقیت دست پیدا میکنیم ولی هرچه بیشتر یخ بزنیم و در آن منطقه بمانیم بیشتر دلسرد میشویم و این دور باطل باعث میشود چه بسا هدف و مسیر خود را گم کنیم.
کتاب از خوب به عالی اثر جیم کالینز ، یافتههای یک تحقیق پنج ساله از شرکتهایی است که بعد از سالها عملکرد متوسط ، پیشرفتی پایدار داشته اند . این کتاب عواملی که باعث تمایز این شرکت ها از رقبایشان شده است را نیز بررسی می کند . عواملی که در نهایت به مفاهیم کلیدی رهبری، فرهنگ و مدیریت استراتژیک تقسیم می شوند.
طبق نوشته ی پشت کتاب وجه تمایز این کتاب از سایر کتابهای مدیریتی ، نگرش خلاقانه ی آن می باشد ، بدین معنا که اصول و روشهای مدیریتی را از قالب کلیشههای همیشگی خارج کرده و میگوید که همهی ما در هر زمینهای که فعال باشیم میتوانیم بالا و بالاتر برویم. این کتاب ظاهرا یک کتاب اقتصادی و به عبارتی مدیریتی است اما در نهایت، هدف آن ارتقاء سطح تفکر بشر و رسیدن به رفیعترین جایگاههاست.
در بخش هایی از کتاب این طور آمده است:
"شرکتهای رهسپار تعالی نمیگفتند: «خوب، مردم، بیایید نسبت به کاری که انجام میدهیم، شور و علاقه داشته باشیم.» آنها به گونهای معقول روشی کاملا متفاوت را در پیش میگرفتند و میگفتند: ما فقط باید کاری را انجام دهیم که میتوانیم نسبت به آن شور و اشتیاق داشته باشیم.
لحظهای تامل کنید و به این موضوع بیندیشید. افراد شایسته بیش از هر چیز خواهان چه هستند؟ آنها میخواهند بخشی از تیم برنده باشند. آنها میخواهند در حصول دستاوردهای قابل رویت و ملموس نقش داشته باشند. آنها میخواهند هیجان موثر بودن را در چرخهای که با سرعت تمام حرکت میکند احساس کنند.
داشتن یک زندگی پرمعنا بدون یک کار پرمعنا، بسیار دشوار است."
با توجه به مفاهیمی که گذشت اگر هر کس به این فکر کند که در هر برهه و در هر لحظه از زندگی ساده یا حتی سخت خود اگر تلاش کند آن لحظه عالی باشد و نه خوب ؛ به عبارت دیگر تمام تلاش خود را در جهت عالی انجام دادن آن کار یا گذراندن آن لحظه بکند حتما موفقیت بیشتری را کسب خواهد کرد.
و نکته ی حائز اهمیت این است که در هر زمان خستگی و ناامیدی به سراغ انسان میآید مهم این است که به خودمان زمان مناسب جهت گذر از آن را بدهیم و سعی کنیم با استراحت یا تحول ذهنی خودمان زودتر از آن خارج شویم و زیاد در آن ساکن نمانیم.
کلام آخر
ریک وارن:
در خلال زندگی با هزاران پستیوبلندی مواجهیم. زندگی سفری اکتشافی است. تنها مقصد مهم نیست! لحظاتی از زندگی در قلهها سپری میشود و لحظاتی در قعر درههای ناامیدی. یادتان باشد، دگرگونی و تغییر، نوعی فرایند است…
یا علی در پناه حق