عاشق نوشتن
عاشق نوشتن
خواندن ۶ دقیقه·۴ سال پیش

برای رسیدن به اهداف سیستم سازی کنید و از زندگی لذت بیشتری ببرید.



اساسا همه مردم در زندگی خود هدف هایی دارند،حتی افرادی که درگیر روزمرگی هستند نیز هدف دارند همین که تصمیم گرفته اند زمان خود را سپری کنند دارند هدفی را دنبال می کنند.

همه مدیران کسب و کارها در پی رشد کسب و کار و بهترین شدن هستند.

همه دانشجویان و دانش آموزان هدف فارغ التحصیلی با معدل بالا را دارند.

آیا تیم ورزشی را می شناسید که از موفقیت تیم و بردن جام قهرمانی نگویید،و صرفا برای باخت وارد میدان مسابقه شده باشد؟

آیا بازاریابی را سراغ دارید که هدفش افزایش فروش به مشتریان نباشد؟

همان طور که میبینید همه ما بدون استثناء هدفی را دنبال می کنیم،اما چرا بعضی افراد به بیشتر از موفقیت ها و اهدافی که در ذهن خود طراحی کرده بودند دست می یابند و بعضی افراد سرخورده و ناراحت از مسیر رسیدن به اهدافشان کناره گیری می کنند؟

جدی ترین چالش در زندگی این افراد مفهومی به نام سیستم است،سیستمی برای بردن،بردن و بردن

· هدف گذاری یا سیستم سازی؟

قطعا نباید بحث هدفگذاری را فراموش کرد و باید هر انسانی در زندگی اش اهداف شفاف و مشخص در قالب اهداف هو شمند طراحی کند.

آنچه که پذیرفتنی نیست و هدفگذاری را به نسبت سیستم سازی کم ارزش تر نشان می دهد این است که تمرکزمان را بر اهداف داشته باشیم و هر کجا که دستمان می رسد اهداف را مکتوب و قرار دهیم.

ما یکبار اهدافمان را بر اساس ارزش های درونی و نیازهایمان مشخص و مکتوب می کنیم و سپس سیستمی برای دستیابی به اهداف طراحی،و بر روی اجرای همیشه سیستم تمرکز می کنیم.

این سیستم ها را هر روز اجرا می کنیم و به رفع اشکال و بازبینی سیستم می پردازیم،تکرار و تکرار و در نهایت به بهبود سیستم پرداخته و سرعت و شرایط رسیدن به هدف بهتر می شود.

مثال:از نظر یک مربی رسیدن به جام قهرمانی یک هدف محسوب می شود اما جذب بازیکنان خوب،دستیاران و نحوه و محل تمرین،افکاروآرامش بازیکنان سیستم دستیابی به این هدف محسوب می شود.

اهداف به ما جهت رسیدن به موفقیت را نشان می دهند و الزامی و غیرقابل انکار هستند ولی باید بر روی سیستم و اجرای روزانه سیستم متمرکز بود وازانجام کارهای مربوطه لذت برد.

مایکل فلپس قهرمان المپیک
مایکل فلپس قهرمان المپیک


ورزشکاری همچون مایکل فلپس را در نظر بگیرید که در هر رقابت چند مدال طلا را از آن خود می کند،و همچنان شانس اول شدن در رقابت های بعدی است،دلیل این همه تکرار موفقیت مایکل فلپس چیزی جز سیستم تمرین پیوسته و اصولی نیست.

· چرا گاهی اوقات رسیدن به هدف سخت می‌گردد؟

مشکل آن جاست که ما برای خودمان اهداف بزرگی تعیین می کنیم،و بر روی این اهداف تمرکز می کنیم و این مسئله باعث یک فشار ذهنی در ما شده و شروع می‌کنیم به بررسی توانایی‌های خودمان.حتی اگر به حد کافی هم توانایی داشته باشیم،شروع می‌کنیم به تردید پیدا کردن نسبت به خودمان. با خود می‌گوییم آیا واقعا رسیدن به این هدف برای من ممکن است؟

و تردید،گمراهی در ما رسوخ کرده و از تلاش و لذت بردن از مسیر و از دستیابی به هدف باز می مانیم،اما نمی دانیم که هدف یک نقطه است که بعد از دستیابی به آن شادی کوتاهی بوجود می‌آورد.ما باید اهداف بزرگی داشته باشیم و بدانیم سیستم تضمین‌کننده تکرار موفقیت‌ است.

· سیستم و تفکر سیستمی چیست؟

قراردادن اهداف در یک سیستم، پایه و اساس رسیدن به موفقیت است.
ایجاد سیستم یا به‌ اصطلاح سیستماتیک کردن کارها، به شما آزادی عمل می‌دهد تا هر روز کارهایتان را انجام دهید بدون اینکه یکسری اشتباهات تکراری داشته باشید.

تفکر سیستمی یکی از موضوعاتی است که فارغ از حوزه کاری و تخصص ما، جهت درک صحیح رویداد ها و مدیریت مناسب فعالیت هایمان مورد نیاز می باشد. تفکر سیستمی شناخت ما از محیط و اتفاقات و رویداد های ریز و درشت و پیچیده اطرافمان را کامل تر می کند؛ در نتیجه می توانیم در زندگی تصمیمات بهتری بگیریم و رفتارهای مناسب تری داشته باشیم.

قبل از اینکه به بحث اصلی در خصوص تفکر سیستمی و هدفمندی سیستم بپردازیم، لازم است تا مفهوم سیستم را مرور نماییم. بدون شک همه ما تاکنون اصطلاح «سیستم» را شنیده ایم و یا در مکالمات روزمره خود از این اصطلاح استفاده کرده ایم. مثل سیستم کامپیوتر، سیستم حمل و نقل، سیستم اعصاب، سیستمی فکرکردن.

در یک تعریف کلی، به هر مجموعه هدفمندی که از اجزای مشخصی تشکیل شده باشد و این اجزا با یک نظم خاص در کنار هم قرار گرفته و با یکدیگر در ارتباط متقابل باشند، سیستم گفته می شود.

به عنوان مثال اتومبیل یک سیستم است؛ چراکه اجزای آن با نظم خاصی کنار همدیگر قرار گرفته اند و با همدیگر در ارتباط هستند تا هدف اتومبیل که همان جابجائی افراد یا کالا ها از جائی به جای دیگر است را تحقق بخشند.

چه ویژگی مشترکی در این گروه ها و انواع متفاوت وجود دارد که ما همه آن ها را “سیستم” می نامیم؟

1. همه این موارد هدف مشخصی دارند یا برای هدف مشخصی ساخته شده اند.

2. همگی از اجزای مشخصی تشکیل شده اند؛

3. و این اجزا با نظم خاصی کنار یکدیگر قرار گرفته اند.

4. و ارتباط متقابل بین اجزا مشهود است.

هدفمندی سیستم جزئی از ویژگی های مهم هر سیستم است. حتی وقتی به سیستم های طبیعی نگاه می کنید در صدد برآورده ساختن اهداف معین شده خود، از روش های مختلف می باشند. به عبارت دیگر، هیچ چیز در دنیا به بطلان آفریده نشده است. در طبیعت همه جا تعاون، هماهنگی، تعادل، یکپارچگی و تعامل وجود دارد. بنابراین همه سیستم ها دارای هدف بوده و در حقیقت سیستم بدون هدف، تنها یک توده از عناصر مختلف می باشد.

جمیز کلر ( James Clear) به کسانی که در حال آموزش موسیقی هستند می‌گوید : “اگر شما به جای تمرکز کردن بر روز اجرای موسیقی، بر تمرین هایی که هر روز انجام می‌دهید تمرکز داشته باشید، هم می‌توانید از زمان حال لذت ببرید و هم پیشرفت خواهید داشت.”

طبق گفته‌ی جمیز کلر، تفاوت بین هدف و سیستم در اینجاست که هدف یعنی تمرکز بر روی یک اتفاق خاص در یک روز خاص، اما سیستم یعنی تمرکز و لذت بردن بر روی کاری که هر روز انجام می‌دهید.

اصول سیستم سازی چیست؟

اصل اول سیستم سازی: با اهداف خوشبختی فعلیتان را از دست می دهید.

چون شما در مسیر رسیدن به اهداف لذت فعلی تان را برای لذت رسیدن به اهدافتان می فروشید.

و برای این کار شما باید بر روی روندها یا سیستم تمرکز کنید.

اصل دوم: اهداف در جهت مخالف روند های بزرگ هستند.

اهداف کاری می کنند که در مسیر به تلاش و تکاپو بیفتید اما وقتی که به هدفتان رسیدید دست از تلاش بر می دارید.

یا حتی زمانی که به چالش های مسیر برمی خورید یا دست از آن هدف بر می دارید یا هدفتان را کمی تغییر می دهید.

اما در سیستم سازی شما از حل کردن چالش ها لذت می برید و حتی شده،مانع های در مسیرتان را دور خواهید زد و دوباره حرکت می کنید.

اهداف باعث می شود که استرس داشته باشید و در اینصورت درست فکر نخواهید کرد وتصمیم های درستی نخواهید گرفت و این تصمیم ها شما را از روند بلند مدت زندگی تان را خارج خواهد کرد.

اصل سوم:اهداف پیشنهاد می کنند بر روی چیز هایی که کنترل ندارید،کنترل داشته باشید.

این اصل بیانگر آنست که باید این نکته که دنیا،دنیای عدم قطعیت است و غیر قابل پیش بینی را باور داشته باشیم،ولی در هدف گذاری ما اسرار بر این داریم که مدام با خود بگوییم کی به این هدفم خواهم رسید یا زمان مشخص کنیم و این هاست که ما را از لذت هایی که می توانیم در مسیر ببریم دور می کند،و اگر در این زمان به خواسته مدنظرمان نرسیم سرخورده خواهیم شد و احساس پوچی و افسردگی می کنیم.

برنامه عملی:

یک روز از سال را به هدف‌گذاری در هرزمینه از زندگی و کسب و کارتان اختصاص بدهید و بقیه روزهای سال را به طراحی،اجرا و بهبود سیستم بپردازید. با این نگرش موفقیت‌های کوچک روزانه در اجرای سیستم شما را شاد و خشنود می‌کند و علاوه بر افزایش بهره‌وری و احتمال دست‌یابی به موفقیت ، مسیر موفقیت‌تان مسیری شاد و لذت‌بخش خواهد بود.

پیک زمینبرنامه ریزیدستیابی به هدفتفکر سیستمی
نمی دانم چی شد اما بر این ترس ام غلبه و شروع به نوشتن کردم حتی به غلط،و از این کار خوشحالم و لذت می برم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید