?
باهوش بودن والدین اگرچه شاید در میزان هوش کودک تاثیرگذار باشد اما هوش والدین و نوع تربیت فرزندان ارتباطی مستقیمی با یکدیگر ندارند. احتمالا والدینی را دیدهاید که مدارج علمی بالایی دارند و به همان اندازه در تربیت فرزندان ناموفق عمل کردهاند. برخلاف انتظار گاهی والدین با هوش بالا در تربیت فرزندان با عملکرد ضعیفتری دارند.
والدین موفق اغلب واقعگرایی خود را از دست میدهند، این واقعیت که فرزندشان تنها یک کودک است و ممکن است نتواند با خواستههای آنها همراهی کند. این نوع رفتارها برای وادار کردن کودک به انجام کارهای که ما میخواهیم، در زمانی که ما میخواهیم، تنها باعث اضطراب و تشویش کودک میشود. تحت فشار قرار دادن کودک یکی از عاملهای سرد شدن کودک است.
واقعبینی در فرزندپروری این است که کودک شما میتواند که کاملا با ذهنیت که از او برای خود ساختهاید کاملا متفاوت باشد. به چیزی که شما میخواهید علاقمند نیست، کارها را آنگونه که شما میخواهید انجام نمیدهد، شلوغ و پر سر و صدا است یا ...
راه حل این است که کنترل بیشتری بر رفتار خود داشته باشید تا فرزندتان؛ به این شکل او با شما بهتر همراه خواهد شد. همیشه در لحظه روشهایی داشته باشید که بر رفتار خود کنترل داشته باشید.
چرا تفاهم والدین در تربیت کودک ضرورت دارد؟
موضوع زمانی پیچیدهتر میشود که هر یک از والدین خط مشی خود را برای تربیت کودک دنبال میکند که نتیجه آن تنها سردرگمی کودک است. ضروری است که یک زوج دیدگاههای خود را درباره تربیت کودک با یکدیگر در میان بگذارند و بدانند که واقعا چه طرز فکری در این زمینه دارند؟
یک کودک نباید قربانی تفکر اشتباه و سماجت والدین شود. معمولا بعد از گفتگو، خواهید دید که لزوما هیچ یک در تمامی موارد کاملا درست فکر نمیکند و رسیدن به تفاهم برای تربیت فرزند گزینه بهتری است.
موارد زیادی هستند که میتوان درباره آنها صحبت کرد مانند ساعات خواب کودک، نوع سرگرمیهای کودک، همکاری فرزند در امور ساده منزل، نوع رفتار و صحبت، رعایت بهداشت شخصی ...
چگونه در تربیت فرزندمان ابتدا بر روی خود کنترل داشته باشیم؟
شاید در ابتدا کمی سخت باشد که وقتی فرزندتان سر ناسازگاری باز میکند، متوجه باشید که بهترین برخورد با او چیست. یک رفتار ناخودآگاه به شما میگوید که سریعا عصبانی شوید و او را به خاطر کاری که انجام داده شماتت کنید.
برای کنترل خود به رفتارهای خود آگاه باشید. یک نفس عمیق بکشید و لحظهای درنگ کنید. از خود بپرسید: آیا چنین موجود کوچکی توانایی کنترل رفتار خود را دارد؟ اگر من ندارم چگونه از او چنین انتظاری دارم که هر لحظه بهترین رفتار را از خود نشان دهد؟
والدین الگویی تمام وقت مقابل فرزندانشان هستند و کودک رفتارهایی مشابه آنها از خود نشان میدهد. اما والدین به جای بررسی منشاء این رفتارها در خود، متعجب میشوند که چرا کودکشان چنین رفتار میکند. به طور مثال خودشان سریع عصبانی میشوند اما از یک کودک انتظار دارند که منطقی رفتار کند.
نکاتی که در مدیریت هیجانات در تربیت فرزند کمک میکند:
همواره درباره رفتاری که در موقعیتهای مختلف با فرزند خود داشتهاید فکر کنید و آنها را سبک و سنگین کنید. شاید به این نتیجه برسید که در یک موقعیت خاص میتوانستید برخورد بهتری داشته باشید. بنابراین هنگامی که در آینده در موقعیت مشابهی قرار گرفتید، رفتار سنجیدهتری از خود نشان خواهید داد. منشاء رفتارهای ما از تفکر ما است بنابراین بر روی نحوه تفکر خود کار کنید.
شاید هر والدی فکر کند که خود بهترین روش تربیت فرزند را میداند، شاید تجربیاتی در این زمینه به دست آورده باشید. اما برای تربیت فرزند نیاز به شناخت روحیات و افکار آنها است. اگر در این زمینه نیاز به کمک داشتید از روانشناس کودک یا کتابهای فرزندپروری استفاده کنید. پرورش کودک مهمترین وظیفه والدین است و به هیچ عنوان نباید در آن کوتاهی صورت گیرد.
برای اینکه از رفتارهایی ناخوشایند مثل عصبانیت پرهیز کنید، ببینید که این نوع رفتارها چه آثار مخربی بر روی کودک شما باقی میگذارد. چنین رفتارهایی آثاری مشابه تنبه بدنی کودک دارد. حتی در بیشتر موارد تنبه زبانی مثل داد زدن بر سر کودک یا تحقیر او چنان آثاری مخربی بر روی ذهن کودک میگذرند که تا سالها باقی میماند.
رفتارهای والدین نباید به کودک این حس را القاء کند که او فرد بدی است و مثل یک فرد دست و پا چلفتی هر کاری میکند، توبیخ میشود. ادامه این رفتارها باعث اصلاح کودک نمیشود بلکه باعث میشود که در مقابل این رفتارهای مصون شده و واکنشی نداشته باشد.
اگر نتوانید خود را کنترل کنید به هیچ عنوان نمیتوانید کودکی شاد و از لحاظ ذهنی سالم داشته باشید. نکتهای که اغلب والدین به آن وافق نیستند این است که کنترل رفتار خود در تربیت فرزندان به اندازه کنترل رفتار کودک مهم است و چه بسا که تاثیری بیشتر و بهترین داشته باشد.
یکی از روشهای دیگر این است که تلاش کنید تا به مرور صبورتر شوید و واکنشهای ناگهانی از خود نشان ندهید.
اغلب افراد وقتی در موقعیت خاصی قرار میگیرند واکنشهای تندی از خود نشان میدهند. رفتار خود را بررسی کنید و ببینید چه رفتاری در کودکان باعث خشم یا عصبیت شما میشود و واکنشهای حساب شدهای برای آنها در نظر داشته باشید.
اگر احساس میکنید که در کنترل رفتار موفق نیستید به صورت روزانه زمانی را برای تمرکز، مراقبه یا یوگا اختصاص دهید تا به مرور تاثیر خود را بر روی شما بگذارد.
خوش بین باشید. تربیت فرزند کاری یک روزه نیست و لازم است که هر روز نکاتی جدیدی درباره کودک خود و نحوه پرورش او یاد بگیرید. پس حتی اشتباهات خو درا نیز نادیده نگیرید و آنها را تجزیه و تحلیل کنید تا دوباره تکرار نکنید.
هنگامی که با کودکان همراه هستید آنها اطلاعات بیشتری درباره خود به شما میدهند. اینکه در مهدکودک یا مدرسه چه اتفاقی افتاده است، چه چیزی را دوست ندارند، چرا علاقه به انجام کار خاصی ندارند...
ابتدا به رفتارهای خود توجه کنید. شاید فکر کنید که کودک شما علاقه خاصی به مطالعه درسی یا به صورت تفریحی ندارند، خود شما به عنوان والدین چقدر مطالعه میکنید و فرزند شما چند بار شما را با کتاب دیده است؟
یا والدینی که عادت دارند تا نیمه شب بیدار باشند این رفتار را به کودک القاء میکنند که در آینده نزدیک چنین رفتاری را دنبال کند.
اگر تمایل دارید رفتار خاصی را در کودک نهادینه کنید یا برعکس رفتار خاصی را انجام ندهد.
کسب اطلاعات بیشتر و ارتباط با ما: بیمه دندانپزشکی