تا حالا شده خاطرهای از یک رستوران با فضایی خاص و هیجانانگیز را برای دوستانتان تعریف کنید؟
در سال ۱۹۹۹ دو دوست، در شهر نیویورک تصمیم به افتتاح یک فستفود با یک ویژگی خاص میگیرند.
داخل این فستفود یک کیوسک تلفن وجودداشت که در ورودیه یک بار مخفی به اسم Don’t tell بود و افراد برای ورود به این، بار حتما باید از قبل رزرو انجام میدادن.این، بار هیچ تبلیغات محیطی را انجام نمیداد و تنها از طریق تبلیغات دهانبهدهان مشتریان خود که علاقهمند به بیان این تجربه رازگونه در محافل دوستانهشان بودند، روز به روز به شهرت و فروش خود میافزود.
برند نوشیدنی معتبری که برای فروش آب معدنیهایش دست به یک ایده جدید زد و داخل درب گرد شکل بطریها جوکهایی را نوشت که تاثیر چندانی در فروش محصولات نداشت ولی به محض اینکه شروع به جایگزین کردن دانستنیها و فکتهای علمی با جوکها کرد فروش خود را به یکباره کلی فروش خود را افزایش داد چرا که افراد عاشق به خاطر سپردن و تعریف کردن این دانستنیها در جمع دوستانشان بودند تا بتوانند اطلاعات عمومی خود را به رخ دیگران بکشند.
ما انسانها همیشه عاشق این هستیم که راجع به خودمان و تجربیات و افکارمان در طول روز با دیگران صحبت کنیم تا در نظر آنان خاصتر و باهوشتر و جذابتر باشیم. افراد با توجه به حرفهایی که به دیگران میگویند چه فکری راجع به آنها میکنند و محبوبیت به دست آورند برای همین داشتن تجربههای باحال به بهتر پرزنت کردن افراد و دوست داشتنی بودن بیشتر آنها کمک میکند.
اصطلاح Social currency یا ارزش اجتماعی دقیقا به همین موضوع اشاره دارد که چگونه میتوان از تعاملات اجتماعی به عنوان ابزاری برای بهبود و تقویت روابط بهره برد. از نظر مارکتینگ و برندینگ، ارزش اجتماعی به نوعی باعث افزایش اعتبار و محبوبیت برند میشود. وقتی افراد درباره یک برند صحبت میکنند یا محتوای آن را به اشتراک میگذارند، به نوعی به ارزش اجتماعی آن برند افزوده میشود.
در این مسیر مارکتینگ، بیزینسها و برندهایی موفق هستند که بتوانند به افراد در کسب تجربهای منحصربه فرد کمک کنند و خاطرهای جذاب و به یادماندنی برای آنان به وجود بیاورند، تا فرد این تجربیات رو با دیگران به اشتراک بگذارد که این اشتراکگذاری باعث افزایش آگاهی از برند، تعامل بیشتر با مخاطبان و در نهایت، افزایش فروش و موفقیت میشود.
منبع: کتاب contagious: why things catch on
#پله_به_پله
#دیجیتال_مارکتینگ_پله_به_پله