nejati
nejati
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

خلاقیت چیست و چگونه می توانیم آن را یاد بگیریم؟

خلاقیت چیست؟

تا به حال تعریف های زیادی از خلاقیت ارائه شده است. در واقع هر کسی از یک زاویه به آن نگاه می کند و زوایای دید هر کسی می تواند متفاوت باشد. ولی مفهومی که در دل این تعاریف پنهان شده است یکی است . در واقع شاید تعریف هر کسی از خلاقیت متفاوت باشد ولی در نهایت عملی که اتفاق می افتد برای همه یکسان است. تعریفی که ما در اینجا از خلاقیت داریم به این صورت است که خلاقیت یعنی رسیدن به جای جدید یا رسیدن به جای قبلی با یک مسیر جدید.

حال سوالی که ممکن است در ذهن شما باشد این است که من تا الان خلاق نبوده ام آیا می توانم از این به بعد به یک آدم خلاق تبدیل شوم؟ و یا اینکه مگر خلاقیت یاد گرفتنی است؟

یا حتی جمله هایی شبیه به این که من ژن خلاقیت ندارم . یا این که من استعداد خلاق بودن را ندارم. در ادامه می خواهیم به همه این سوالات پاسخ دهیم. ابتدا باید دلیل این که چرا ما یک انسان خلاق نیستیم را پیدا کنیم.

چرا من خلاق نیستم؟

دلایل مختلفی برای این موضوع وجود دارد و ما می خواهیم در اینجا به 5 دلیل عمده آن بپردازیم. در واقع می خواهیم شما را آگاه کنیم . وقتی شما در مورد این موضوع آگاهی پیدا کنید مطمئنا بهتر و راحت تر خواهید توانست به یک فرد خلاق تبدیل شوید.

دلیل اول: خودمان نخواسته ایم

شاید بتوان گفت که مهمترین علت این که ما انسان های خلاقی نیستیم این است که خودمان نخواسته ایم.

دلیل دوم: عادت کردن

بیشتر رفتار ها و فکر هایی که ما در طول روز با آن سروکار داریم بر اساس عادت ما شکل گرفته است. رفتار ها و فکرهایی که بر اساس عادت انجام می شود انرژی خیلی کمی را از ما می گیرند. حال اگر بخواهیم رفتاری را انجام دهیم که به آن عادت نداریم انرژی زیادی از ما گرفته می شود. خب طبیعی است که فردی که مدت ها به زندگی معمولی خود خو گرفته باشد اگر بخواهد تغییری در کارهایش ایجاد کند برایش سخت و خسته کننده خواهد بود. به همین جهت ترجیح می دهد کارها را مثل همیشه انجام دهد و خلاقیتی نداشته باشد.

دلیل سوم: ترس از قضاوت شدن

از دیگر دلایل آن که می توان نام برد. ترس از قضاوت دیگران است. تقریبا 90 درصد ایده ها خلاقانه ارزش این که بخواهیم آنها را عملی کنیم را ندارند و فقط 10 درصد ایده ها کاربردی می باشند. ما از ترس این که ایده مان شکست بخورد و توسط دیگران قضاوت شویم این کار را انجام نمی دهیم .

دلیل چهارم : نپذیرفتن شکست

همان طور که اشاره شد 90 درصد ایده ها کاربردی نیستند و یا در صورت اجرایی کردن منجر به شکست خواهد شد و یا این که نتیجه مطلوبی را نخواهد داشت. پس برای این که فردی خلاق شوید، لازم است که قدرت پذیرش شکست را در خود تقویت کنیم.

دلیل پنجم : یاد نگرفته ایم

نداشتن اطلاعات کافی و اینکه برای خلاق شدن باید چه کارهایی انجام دهیم. باعث شده است که همچنان کار هایمان را طبق روال عادی انجام دهیم.

حال می خواهیم الگوهایی را به شما ارائه دهیم که به کمک آنها بتوانید کارها یتان را متفاوت و خلاقانه تر انجام دهید.

جایگزینی

این سوال را باید از خود بپرسید که بجای X چه حسی یا چه کسی و یا چه چیزی را می توان قرار داد؟ مثلا استفاده از ظروف یک بار مصرف به جای ظروف فلزی

ترکیب کردن

سوالی که باید از خود بپرسید این است چطور دو یا چند چیز را با هم ترکیب کنیم؟ به طور مثال با ترکیب کردن مرکب و قلم، خودکار به وجود آمده است.

سازگاری یا بهینه سازی

سوال این است، چطور می توانیم برای بهبودی شرایط تغییراتی را ایجاد کنیم؟ مثلا برای محافظت کردن اتومبیل از آلودگی هایی مثل گرد و خاک این ایده به وجود آمده که بدنه اتومبیل را نانو سرامیک کنند.

بزرگنمایی

این الگو به این صورت است که ما باید از خودمان بپرسیم که چطور می توانیم یک چیز را بزرگتر کنیم؟ مثلا ایده به وجود آمدن اسنپ از اینجا شروع شده است که چطور تمام شهرها می توانند از خدمات آژانس ما استفاده کنند.

به کار گیری در جایی دیگر

در این روش باید از خود بپرسیم که چطور می توانیم از یک چیز در جایی دیگر استفاده کرد؟ مثلا استفاده از دوچرخه ی قدیمی در ویترین یک مغازه برای جذب مشتری

حذف کردن

گاهی مواقع با حذف کردن چیزی به ایده های خلاقانه خوبی می توانیم برسیم. و کافیست از خود بپرسیم چطور می شود یک چیز را حذف کرد. به طور مثال به وجود آمدن هندزفری های بی سیم نشات گرفته از این الگو می باشد.

معکوس کردن یا بر عکس کردن

الگوی پایانی که می توان از آن استفاده کرد این است که از خود بپرسیم چطور می شود جای دو چیز را با هم عوض کرد؟ در باغ وحشی که در یکی از شهرهای چین قرار دارد، حیوانات در قفس زندگی نمی کنند و به جان آن بازدید کنندگان در اتومبیل هایی که به شکل قفس طراحی شده است سوار می شوند و از حیوانات دیدن می کنند.

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید