دلخوش به تناسخ بودم...
تا اینکه خواب دیدم
سنگی شده ام
که با آن
بر در خانه ی معشوقه ات میکوبی...
«زهره تاجمیری»
(تفسیر شعر:انسان گاهی بعد از شکست عشقی و انواع شکست در زندگی به تناسخ معتقد میشود و به امید بازگشت دوباره به این جهان زندگی را پشت سر میگذارد.غافل از اینکه اگر تناسخ حقیقت داشته باشد انسان هر بار به شکل موجود و شی ٔ دیگری به این جهان بازخواهد گشت،مثل سنگ،گیاه،حیوان و...حال این شعر از زبان عاشقی سخن میگوید که مبتلا به عشقی یک طرفه است و دلخوش است به تناسخ و رسیدن به معشوق که شبی خواب میبیند به تناسخ بعدی رسیده و سنگی شده است که معشوقه اش آن را بر در خانه ی عشق خود میکوبد تا دلتنگی اش را برطرف سازد.شعر بسیار غمگین و درناک است.)