آیا تا حالا شده فیلمی تماشا کنید و در پایان یک حس عجیب داشته باشید نه از فیلم خوشتان آمده باشد نه بد ، چند باری این حس عجیب برای من رخ داد ولی این حس عجیب بعد از خواندن این کتاب دوباره برای من ایجاد شد و اگر از من پرسیده بشه که آیا از این کتاب خوشت آمد یا نه واقعا جوابی ندارن نمیتونم بگم آره نه میتونم بگم نه و حتی این حالت ابهام رو در نقد تخصصی از نظر بعد روانشناسی و توسعه فردی هم دارم نه میتونم کتاب رو یک کتاب زرد و گذرا معرفی کنم و نه به عنوان یک شاهکار بی عیب و نقض در زمینه توسعه فردی
برسی دقیق تر این کتاب
کتاب توسط دارن هاردی نوشته شده یک شخص غیر روانشناس و صاحب آوازه و شهرت در صنعت موفقیت احتمالا تعجب کردید چرا از عبارت صنعت موفقیت استفاده کردم ولی جالب هست که بدانید فعالان صاحب نام این حوزه مثل آنتونی رابینز نیز دقیقا از همین عنوان استفاده می کنند افرادی که به عنوان یک شخص موفق در صنعت موفقیت شناخته می شوند و عمده ثروت خود را از این حوزه به دست آورده اند و نه حوزه های دیگر.
موقع خوانئن کتاب وقتی عینک بدبینانه روانشناسانه خود رو که متاثر از رویکرد روان تحلیلی هست رو میزنم باز هم خیلی در منگنه قرار میگرم تا این کتاب رو با یک کلمه خوب یا بد معرفی کنم نمیتوانم مثل کتاب راز خیلی راحت برچسب زرد بودن به کتاب بزنم چون قسمت عمده ای از مطالب ذکر شده در کتاب در برخی رویکردهای روانشناسی کاملا قابل دفاع هست و در این کتاب مرز بین مطالب علمی و مطالب صرف ناشی از تجربه شخصی به سختی قابل افتراق هست و حتی بسیاری از روانشناس های با سابقه نیز مجذوب این کتاب می شوند.
انتقادهای من به این کتاب
· برخی مطالب ذکر شده برای همه افراد صادق نیست البته نویسنده سعی کرده تا توصیه های که کرده برای طیف گسترده ای قابل استفاده باشد
· برخی مطالب ذکر شده مختص به محیط نویسنده می باشد و بعضا در کشور ما کاربردی نیست و حتی می تواند مضر باشد .
· مطالبی که در مورد افراد موفق گفته شده تمام ابعاد موثر در مورد افراد موفق نیست حتی این موضوع در مورد افراد موفق داخل کشور ایران نیز صدق می کند تمام جنبه های موثر در موفقیت در نظر گرفته نمی شود و از سوی مخالفان صنعت موفقیت این اتهام مطرح شده است افراد ثروتمند جامعه صرفا با القا این که سخت کوشی و هدفمندی موجب موفقیت می شود و افراد عادی جامعه هم می توانند به جایگاه های مانند آنها برسند درحالی که پشتوانه ها و منابعی که به موفقیت آنها کمک کرده اصلا ذکر نمی شود. در مورد این کتاب خیلی از مثال های که ذکر شده است صریح نیست و به نظرم با مطالب ذکر شده نویسنده در تضاد هست
· بسیاری از تکنیک های این کتاب برگرفته از رویکرد های رواشناسی رفتاری و شناختی رفتاری است که برای یک روانشناسی تحلیلی خیلی مورد پسند نیست و بیشتر حالت یک مسکن را دارد (نظر شخصی)
· تاکید نویسنده بر مسولیت پذیری صد درصدی شخص با وجود اینکه ما روانشناس ها هم به این موضوع تاکید داریم ولی گاهی در مواردی این موضوع صادق نیست
آیا این کتاب با وجود انتقادها ارزش خواندن دارد ؟
جواب بله هست با وجود انتقاد های ذکر شده بسیاری از مطالب ذکر شده توسط نویسنده به طور کلی درست هست ولی برای یک راهکار و توصیه حرفه ای که به صورت درون زا و توسط خود شما ایجاد شود قطعا مراجعه به یک مشاور ضروری خواهد بود.
چگونه این کتاب را تهیه کنیم؟
این کتاب ترجمه های زیادی دارد و توسط نشرهای مختلفی چاپ شده است من نسخه انتشارات نسل نواندیش که توسط اکبر عباسی و شاهین بیات ترجمه شده رو توصیه میکنم که می توانید نسخه چاپی و الکترونیک آن رو از پلتفورم عالی طاقچه دریافت کنید
این مقاله برای چالش کتابخوانی شهریور ماه طاقچه نوشته شده است و قطعا بسیار خوشحال میشم تا شما هم نظرات خودتون رو در قسمت نظرات ذکر کنید