مقدمه
این بار با کتاب هنر عشق ورزیدن اثر اریک فروم همراه شما هستیم ، اریک فروم رواشناس معاصر که در ابتدا از همراهان او بود ولی بعدها نظریاتی مخالف مطرح کرد که باعث شد مورد نفرت روانکاوان که در آن زمان رویکرد غالب روانشناسی بود قرار بگیره این کتاب درباره ماهیت عشق از دیدگاه فروم هست و برای مطالب بیشتر حتما مقاله رو تا انتها بخوانید
درباره کتاب
اول بگم که من به سه طبقه بندی در مور کتابهای با موضوع روان شناسی قایل هستم : تخصصی ، نیمه تخصصی و روان شناسی عامه ( که با عنوان روان شناسی زرد هم یاد میشه ) این کتاب برغلاف عنوان اش که یک کتاب زرد به نظر میاد یک کتاب عمقیق و کاملا تخصصی است و اگر روان شناس نیستید حتما باید دانش نسبی درباره روانکاوی کلاسیک، روانپویشی و خود نظریه ها و زندگی فروم داشته باشید. اگر روان شناس هستید و نظریه های فروم رو فراموش کردید با مراجع به کتابهای مرجع دوباره تجدید خاطر کنید .
در دو بخش جداگانه نقاط منفی و مثبت رو برسی میکنم
نکته های مثبت
برای افرادی که دنبال مفهوم عشق از دیدگاه های مختلف هستند قطعا جالب خواهد بود اگر دیدگاه مثبت نسبت به ذات انسان دارید حتما خواندن این کتاب رو به شما توصیه میکنم حتی اگر دیدگاه مثبتی به ذات انسان ندارید و دائم سرتون تو حساب کتاب و چرتکه هست باز هم میتونه به آگاهی جدیدی در شما منجر بشه و باعث بهبود نگرانی های شما بشه
یکی از انتقادهای که فروم میکنه به صنعتی شدن و سرمایه داری هست و شخصیت بازاری بیش از سایر شخصیت ها مورد نقد قرار گرفته و ناتوانی انسان ها از عشق رو شیوع این شخصیت اعلام می کند و به نظر من متاسفانه این تیپ شخصیت در ایران و در میان زنان و مردان گسترش یافته چطور ؟ الان توضیح میدم چرا شخصیت بازاری خود و دیگران رو دقیقا مثل یک کالا میبینه که باید دیگران دقیقا یک مشخصاتی داشته باشند که برای او منفعت داشته باشند و حتی این شخصیت باید خودش هم به عنوان یک کالا ویژگی ها برجسته ای داشته باشد که توجه دیگران رو جلب کند و روابط با سایر انسان ها صرفا یک رابطه مبتنی بر انسانیت نیست این شخص حتی خودش رو دوست ندارد و برای خودش به عنوان یک انسان دوست ندارد و نمیتواند محبت بی قید و شرط حتی به خودش داشته باشد چه برسد به دیگران فقط ارزشی که خواهان یا مشتری داشته باشد ارزش دارد و ما اکنون طیف زیادی از مردها رو می بینیم که با هر کار درست و نادرستی سعی در درامد زیاد دارند و سعی در ارتباط با افراد قدرتمند که اگر جایی گیر کردند بتواند مشکل خود رو حل کنند و زنانی رو میبینیم که با وجود داشتن چهره و اندام عادی با عمل های گوناگون خود رو به شکلی دربیاوردند که مورد پسند مردان قرار بگیرند و ما طیف زیادی از زنان رو میبینیم که تقریبا یک شکل هستند و این مساله رویکرد بازاری به همه ابعاد ارتباط ما با دیگران و حتی مساله مهمی مثل ازدواج نیز کشیده شده و مربوط به بک جنس خاص نیست این مساله دغدغه من در ارتباط با افراد و جامعه هست و شاید ذکر این مساله توسط فروم برای من به عنوان بک نکته مثبت تلقی شده است
نکته های منفی
کتاب فروم با آنکه میشه به عنوان یک کتاب آکادمیک بهش نگاه کرد ولی اون نظم و شاختاری مورد نظر یک کتاب آکادمیک رو ندارد و کمی بی نظمی و عدم جمع بندی دیده می شود
هنگام خواندن برخی مطالب به روح زمانه نویسنده دقت کرد فروم در سال 1980 درگذشت و شوروی در سال 1992 از هم فروپاشید حالا این دوتا چی ربطی بهم داره بسیاری از اندیشمندان و روانشناسان حداقل در بخشی از عقاید حود تحت تاثیر کمونیست و مارکسیم بودند در ترسیم آرمان شهرهای خود و توصیف ویژگی های ایدآل انسان تا حدی تاثیر گرفته اند قطعا اگر فرو تا الان زنده بود و چهان پسا شوروی رو می دید در برخی عقایدش تجدید نظر می کرد هرچند که فروم شوروی رو تایید نمی کرد ولی یک خواننده آگاه قطعا با خواندن این کتاب میفهمه که فروم زیاده روی کرده و نه سرمایه داری به اون چرک و متعفنی که فروم فکر میکنه هست و نه کمونیست و سوسیالیت توانستن نابرابری رو به طور محسوسی کم کنند حداقل برسی شوروی قبل از فروپاشی و کشورهای که به کمونیست وفادار مانده اند مثل کره شمالی و کوبا این مساله رو تایید میکنه اگر چین رو مطرح کنید به عنوان یک مثال نقض باید بگم چین شاید یک پوسته و ظاهر کمونیستی داشته باشه اما از نظر اقتصادی و روابط بین المللی کاملا امپریالیتسی برخورد میکنه
البته روحیه ضد روانکاوی اون دوران رو هم نباید نادیده گرفت که به وضوح در نوشته های فروم مطرح هست و خود فروم هم یکی از منتقدان اولیه روانکاوی کلاسیک بوده است که بسیار توسط طرفداران روانکاوی در آن زمان مورد نفرت قرار گرفته است
ایراد های دیگه که توسط سایرین به فروم مطرح شده که من هم تکرار میکنم به بیانی دیگر اینکه فروم صرفا برداشت خود را از مطالعاتی تاریخی ، فرهنگی و اجتماعی اروپا مطرح کرده و نظریات او را علمی نمی توان طلقی کرد و یا بخشی از استنادهای او مربوط به کیس های روانکاوی می باشد که این تجارب قابل تکرار نیست و احتمال بروز این خطا وجود دارد که او در میان گفته های مراجعان خود صرفا به مطالبی که صحبت های او را تصدیق میکرده دقت کرده باشد .
کلام پایانی
این مقاله برای چالش کتابخوانی طاقچه نوشته شده است با وجود همه نکات مثبت و منفی ذکر شده حتما این کتاب یعنی هنر عشق ورزیدن نوشته اریک فروم را بخوانید این کتاب توسط سعدالله علیزاده ترجمه شده است و انتشارات جامی آن رو منتشر کرده است شما برای دریافت نسخه الکترونیک آن از اپلیکیشن طاقچه روی این نوشته کلیک کنید در ضمن اگر اشتراک طاقچه بینهایت داشته باشد این خبر خوب اینکه این کتاب جزو طاقچه بی نهایت هست و اگر اشتراک رو ندارید حتما تهیه کنید چون واقعا به صرفه و منصفانه هست