پوریا آقاجانی:
عنوان مقاله: شیوه دستگیری قاتلان زنجیره ای توسط پلیس با رویکرد جرم شناسی
مقدمه
دستگیری قاتلان زنجیرهای یکی از چالشبرانگیزترین مأموریتها در حوزه پلیسی و عدالت کیفری است. این افراد معمولاً باهوش، برنامهریز و محتاط هستند و قربانیان خود را با دقت انتخاب میکنند. در این میان، پلیس و نهادهای تحقیقاتی برای شناسایی و دستگیری این مجرمان، از شیوهها و ابزارهای متنوعی استفاده میکنند که ترکیبی از علوم رفتاری، تحلیل داده، تکنولوژیهای پیشرفته و تجربه عملی است.
۱. تحلیل صحنه جرم (Crime Scene Analysis)
اولین و مهمترین مرحله برای پلیس، بررسی دقیق صحنه جرم است. صحنههایی که قاتلان زنجیرهای برجای میگذارند، حاوی اطلاعاتی ظریف اما مهم هستند.
الگوهای قتل (Modus Operandi): پلیس بررسی میکند آیا نحوه کشتن، ابزار قتل یا انتخاب قربانیها مشابه است یا خیر. اگر شباهتهایی میان قتلهای مختلف پیدا شود، احتمال وجود یک قاتل زنجیرهای بالا میرود.
نشانههای امضا (Signature): برخی قاتلان الگوی خاصی را در قتلهایشان تکرار میکنند که لزوماً برای انجام قتل ضروری نیست، مثل رها کردن یک شی خاص یا قرار دادن جسد در وضعیتی خاص.
ردپای فیزیکی: اثر انگشت، DNA، جای پا، اثر لاستیک خودرو یا حتی نوع خاک روی لباس قربانی میتواند سرنخهای ارزشمندی ایجاد کند.
۲. تحلیل رفتاری و پروفایلسازی جنایی (Criminal Profiling)
پروفایلسازی جنایی، علمی است که سعی میکند با تحلیل صحنه جرم، ویژگیهای روانی، رفتاری و اجتماعی مجرم را پیشبینی کند. این کار توسط متخصصان رفتارشناسی جنایی (Profiler) انجام میشود.
ویژگیهای شخصیتی: مثل سطح هوش، اختلالات روانی، میزان کنترل بر خود، و سبک زندگی.
پیشبینی محل زندگی یا کار: از طریق الگوی پراکندگی جغرافیایی قتلها (Geographic Profiling).
تحلیل محرک روانی: مثل انگیزه جنسی، خشم، سلطهطلبی یا نیاز به دیده شدن.
مثال: در پرونده قاتل زنجیرهای معروف «تد باندی»، پلیس از تحلیلهای رفتاری برای پیشبینی حرکات او و تطابق آنها با قتلهای مشابه در ایالتهای مختلف استفاده کرد.
۳. استفاده از دادههای بزرگ (Big Data) و بانکهای اطلاعاتی جنایی
در عصر فناوری، پلیسها از پایگاههای عظیم اطلاعاتی استفاده میکنند که به بررسی هزاران پرونده بهصورت خودکار کمک میکند.
بانک DNA (CODIS و امثال آن): مقایسه نمونه DNA بهدستآمده از صحنههای جرم با پروندههای قبلی.
پایگاههای اثر انگشت (AFIS): سیستم خودکار شناسایی اثر انگشت.
تحلیلهای الگوریتمی و نرمافزارهای تطبیق الگو: برای یافتن ارتباط میان پروندههای پراکنده.
۴. استتار پلیسی و عملیات مخفی (Undercover Operations)
در برخی موارد، پلیس با نفوذ به محیط یا اطرافیان مظنون، تلاش میکند اطلاعات حیاتی کسب کند:
مأموران مخفی ممکن است خود را بهعنوان قربانی احتمالی جا بزنند (در موارد قاتلان هدفمند).
نصب شنود، کنترل مکالمات، بررسی ایمیل و رفتار آنلاین مظنون.
۵. بهرهگیری از شاهدان، قربانیان نجاتیافته و جامعه
بسیاری از قاتلان زنجیرهای پس از حملهای نافرجام یا از طریق گزارش مردم شناسایی میشوند.
بازجویی از قربانی نجاتیافته (در صورت وجود): اطلاعاتی مثل بوی بدن، مدل خودرو، لهجه، یا حتی رفتار خاص قاتل میتواند حیاتی باشد.
دریافت گزارشهای مردمی: کمپینهای عمومی، تصاویر مظنون یا درخواست سرنخ در رسانهها، خصوصاً در قتلهایی با زمینه عمومی یا رسانهای.
تحلیل شبکه اجتماعی اطراف مظنون: بازبینی تماسها، ارتباطات و رفتوآمدهای فرد.
۶. فناوریهای نوین: هوش مصنوعی، تشخیص چهره و نظارت شهری
امروزه ابزارهایی در اختیار پلیس است که در گذشته غیرقابل تصور بود:
دوربینهای شهری و تحلیل تصویری هوش مصنوعی: مسیر حرکت مظنونها از طریق پلاک خودرو یا تصویر صورتشان قابل ردیابی است.
تحلیل محتوای فضای مجازی: بررسی جستوجوهای آنلاین، پیامها و علایق خاص کاربران مشکوک.
استفاده از تکنولوژی ژنتیک خانوادگی (Genetic Genealogy): مقایسه DNA مظنون با بانکهای اطلاعات ژنتیک عمومی برای یافتن خویشاوندان و شناسایی مجرم.
نتیجهگیری
دستگیری قاتلان زنجیرهای فرایندی پیچیده و چندلایه است که تنها با ترکیب علم، تجربه، فناوری و همکاری مردمی به نتیجه میرسد. آنچه در این روند حیاتی است، توانایی پلیس در تطبیق دادههای رفتاری و فنی، صبر در پیگیری و هماهنگی میان نهادهای مختلف است. آینده مبارزه با این مجرمان به شدت وابسته به توسعه روشهای علمیتر و ابزارهای دقیقتر برای تحلیل جرم است.
نگارنده : پوریا آقاجانی