بسم الله الرحمان الرحیم
روشنگر خیر خواه
پیرو فرما یشات حضرت امام زین العا بدین علیه السلام که در حدیثی فرمود خدا رحمت کند ان بنده ایرا که امرمارا زنده کند سوال شدچگونه امرشمارا زنده کند فرمود علوم مارافراگیرند و به مردم بیا موزند واگرمردم انرابشنوند و زیبائی انرابدانند ازما پیروی مینمایند زیرا ماهم با الهام ازفرمایشات ان حضرت و جهت تبرک و تبمن تصمیم گرفتیم زیبائیهای دل انگیز و رمزرازفراوان و اسرارشگرفی که در سه خط ازاشعار حضرت علی علیه السلام وجود دارد بقدربضائت مزجا تی که داریم بیان داریم تا مشمول دعای ان حضرت گردیم انشائ الله شعر
اتزعم انک جرم صغیر و فیک انطوی العالم الاکبر
وانت الکتاب المبین الذی باحرفه یظهر المضمر
ودائک منک ولا تبصر دوائک فیک ولا تشعر
ترجمه خط اول ایا تو گمان میکنی یک جرم کوچکی هستی مثلا یک مشت پوست استخوانی نه اینطور نیست که تو فکر میکنی بلکه دردرون تو اسرار عالم بزرگی پیچیده است
ترجمه خط دوم تو همانند کتاب مبینی هستی که با تک تک حروف ان اسرار پنهان هستی کشف میگردد
ترجمه خط سوم هردرد بلائی به تو عارض میگردد بادست خودت می باشد که نه می بینی درمان همه دردها هم دست خودت میباشد که نه می فهمی .
دراین سه خط شعر شیوا و حکمت امیز مضامین عالیه شگرفی نهفته است که برای انسان های غافل موجب تامل و تفکر وبرای انسانهای بصیر سبب کاوش بیشتر در اسرار هستی میگردد.
واما مفاهیم ومضامین عالیه خط اول شعر هشداری است برای انسانهای غافل ازاسرار هستی که با چشم مادی ظواهر هستی را بدون تدبر وتفکر مینگرند و اطلاعی از اسرار باطن ان ندارند لذا در خط اول خطاب به انسان میفرماید ای انسان تو تصور میکنی این جسم ظاهر تو یک جرم کوچکی درطبیعت بیشتر نیست نه این طور نیست که تو خیال میکنی. بلکه در نهاد تو اسرار عالم کبیر نهفته است لذا باید بدانیم
عالم کبیر چگونه عالمی است که حضرت علی علیه السلام وجود سراسر پر رمز و راز انسان را در این تعبیر به آن تشبیه نموده است ائمه علیه السلام در تعبیراتی عالم را به دو قسم منقسم نموده اند یکی عالم کبیر و دیگر ی عالم صغیر .
اول تغریف عالم کبیر عالم کبیر عبارت است از کل عالم هستی با تمام اجزای ریز و درشت واقع در درون آن اعم از آسمانها بیکران با آنچه که در درون زمین و آسمان های بیکران وجود دارد مانند کهکشان های وسیع و بزرگترین اجرام آسمانی مانند ستارگان ثابت و سیار و غول پیکر که بعضی از آنها هزاران برابر خورشید است و همچنین کوچکترین ذره اتمی که در ساختار کل عالم رکن رکین میباشد
دو م تعریف عالم صغیر عالم صغیر عبارت است از وجود پر رمز و راز انسان که هر چه از حقایق و اسرار نهفته در ظاهر و باطن عالم کبیر وجود دارد عینا و کلاً در وجود آدمی نیز که عالم صغیر نامیده شده وجود دارد یعنی عالم صغیر چکیده و خلاصه عالم کبیر است انقدر رمز و رازی در وجود انسان نهفته است در اهمیت آن حضرت رسول اکرم فرموده من عرف نفسه فقد عرف ربه یعنی هر انسان فاضلی که حقایق وجودی خودش را بتواند بشناسد آنگاه می تواند خالق خود یعنی خداوندگار را بشناسد برای همین است که حضرت علی علیه السلام خطاب به انسان فرمود
اتز عم انک جرم صغیر وفیک انطوی العالم الاکبر
یعنی انسان تو تصور میکنی یک جرم کوچک در طبیعت هستی نه بلکه در نهاد تو کل اسرار عالم کبیر پیچیده است یعنی هر حقایقی که در هستی وجود دارد همان حقایق در وجود تو هم متمرکز است و خوشا به حال انسان های فاضلی که حقایق وجودی خود را دریافتند و به وظایف انسانی خود عمل نمودند و به قرب درگاه الهی نائل امدند
غرض از کتاب مبین کدام کتاب است که امام علیه السلام وجود پیچیده حکمتآمیز انسان را به آن تشبیه نموده است .
تعریف کتاب مبین بنابر بیانات آیات کریمه قرآن کریم که اول ۷ سوره از سوره های قرآنی مانند سوره های یوسف نحل حجر قصص د خان زخرف بیان فرموده که کتاب مبین همین قران کریم است کتاب مبین یعنی کتاب روشنگر به این جهت مبین گفته شده که آیات شریفه واقع در آن روشنگر همه حکمت های پیچیده و اسرار پر رمز و راز در داخل خود را برای انسان های فهیم و متفکر و متدبرخداجو و اهل ایمان و تقوا بیان داشته است و بنا به فرموده خداوند متعال قرآن کریم فقط هدایتگر اهل ایمان است انسان های خدا نا باور تا توبه حقیقی صادقانه نکند و به آن ایمان راسخ نداشته باشند بهره ای از ان نخواهند بردزیرا در سوره بقره آیه اول به بعد بیان میدارد ااگر اهل ایمان با اعتقاد راسخ اوامر و نواهی قرآن کریم را خط مشی خود قرار دهد حتما در تمام عرصه های زندگی به سرمنزل مقصود خواهد رسید و در آخرت هم به مقام قرب الهی نائل خواهد گردید در آخرسوره مبارکه قمر فرموده انسان های متقی کنار نهر های بهشتی در منازل صدق در جوار خداوند متعال خواهند بود .
ودائک منک ولا تبصر یعنی هر دردی را که گرفتارش هستی خودت آن را برای خود فراهم کردهای و در روایتی آمده اگر سنگی به پای گنجشگی بخورد بی علت نیست حتماً آن حیوان بیچاره یک جا از تکالیف خداوند متعال که در طبیعت بر عهده او مقرر کرده بوده غفلت ورزیده و از آن تخطی نموده و مستحق تنبیه و توبیخ گردیده است زیرا خداوند متعال برای انتظام امور جاری خلقت در هستی سنتهای را معین و مقرر فرموده انسان هم که اشرف مخلوقات است در این سنت های منتظم الهی در حد شان انسانیت خود شریک و سهیم است زیرا برای صاحبان انتخاب سنت های احسن ثواب و پاداشهای نعمت های بهشتی مقرر فرموده و برای صاحبان انتخاب سوئ یعنی بد کیفرهای جانسوز جهنم معین نموده است لذا فرموده و هدیناه السبیل ا ما شاهدا و اما کفورا به همین جهت است که اگر انسان در انتخاب راه درست در مسیر زندگی با این اعتقاد راسخ و ایمان کامل به الطاف و عنایات بیکران الهی صادقانه در جهت اطاعت از عوامل و نواهی الهی در صراط المستقیمی که خداوند ارائه فرموده قدم بردارد فیوضات بیکران الهی شامل حال او شده و خداوند متعال با امدادهای غیبی خویش او را از همه رویدادهای اسفبار محافظت نموده و در پرتگاه های معصیت دست انسان را گرفته از مهلکه های دردناک نجاتش می دهد و انسان دراینصورت به ساحت قرب الهی نائیل گردیده و بنا به فرموده خداوند متعال در اوایل سوره مبارکه بقره که مختص افراد مومن می باشد و غیر از افراد مومن که در معرکه گناه غوطه ور است از این نعمت عظمای الاهی بر اساس آن سنت ها ی مقرر بی بهره خواهد بود مگر اینکه این انسان معصیت الود متوجه و متنبه شده توبه نصوح نموده به ذیل مغفرت الهی چنگ بزند وازاین نعمتهای الهی بهره مند گردد اینجاست که امام علیه السلام فرموده دوای همه دردها یتان دست خودتان میباشد .ودر این رابطه حدیث شریفی از هزاران حدیث روشنگر از پیغمبر اکرم برای تبیین موضوع بیان میگردد روز پیغمبر اکرم در جایگاه تعلیم و تربیت اصحاب خود نشسته بود اصحاب می امدند از صحبت ها و ارشادات پیغمبر اکرم بهره مند می شدند روزی چند نفر به ترتیب نوبت اجازه گرفتند به حضور حضرت رسیدند گرفتاری های خود را بیان داشتند و دستورالعمل گرفته رفتند اولی به حضور پیغمبراکرم رسید عرضه داشت یا رسول الله من کل محصول گندم و جو و حبوبات کاشته ام باران نیامده همه دارند خشک میشود پیغمبر اشرف فرمود برو استغفار و توبه نصوح بجا اور و از خداوند متعال درخواست باران کن باران خواهد آمد دو می آمد گفت یا رسول الله من چند سال
است ازدواج کرده ام اولاد دار نشدهام دعا کن خدا به من اولادعنایت کند پیغمبر فرمود برو استغفار کن و توبه نصوح بجا اور سپس از خداوند درخواست اولاد کن خداوند به تو اولاد عنایت خواهد کرد او هم رفت سوم امدگفت یا رسول الله من فقیرم امکانات مالی ندارم دستم خالیست شرمنده اهل عیالم هستم چه کنم به آنهم همان دستور را داد به قبلی ها داده بود چهارمی به نوبت خود آمد عرضه داشت یا رسول الله مریضم توان کار ندارم نمیتوانم مخارج زندگی خودرا ه در حد کفاف به دست آورم به این هم همانند قبلیها دستورالعمل سفارش کردپنجمی آمد گفت یا رسول الله باغی دارم ودر ان باغ چاه ابی دارم که ان چاه خشگ شده است درخت های باغ هم یکی پس از دیگری دارند خشک می شوند به آن هم گفت برو استغفارکن و توبه نصوح بجا اور و از خدا بخواه چاهت پرآب شود همین که همه ا نها دستورالعمل گرفتند رفتند یکی از اصحاب پیغمبر که قبلا پیش پیغبراکرم نشسته بود گفتت یا رسول الله این پنج نفر هر کدام درد خاص خودرا داشتند و شما بر همه این پنج نفر یک نسخه که در آن فقط یک قلم دارو داشت تجویز فرمودید چگونه میشود پنج نفر بیمار با بیماری های متفاوت فقط یک قلم دارو داشته باشد پیغمبر فرمود مگر شما در قرآن کریم سوره مبارکه هود آیه ۵۲ و سوره مبارکه نوح آیه ۱۰و ۱۱ و ۱۲نخواندهای که همه این دردها درمانش استغفار و توبه نصوح است و توبه نصوح هم در سوره مبارکه تحریم آیه ۸بیان گردیده است حال می خواهیم ببینیم منظور از استغفار و توبه نصوح چیست استغفار یعنی آمرزش خواستن از خدای متعال یعنی اینکه انسان موقعی که متوجه شود که راه معصیتی را می پیماید اشتباه بوده و مورد رضایت خداوند متعال نبوده است آنگاه از انجام اعمال زشت و گناه زیانبار خود پشیمان شده و از خداوند متعال عذرخواهی و طلب آمرزش نماید استغفار یا آمرزش خواستن واقعی این نیست که انسان فقط به زبان استغفرالله و اتوب الیه گوید استغفار واقعی این است انسان با حالت شرمندگی و صمیم قلب با التجاء و التماس از خداوند متعال درخواست عفو اغماض نماید و بعد از از آن هم به هیچ وجه دور هیچ گناهی قدم بر ندارد و تو به هم با حالت تضرع و پشیمانی از راه ناصواب به سوی خدا بازگشتن است که دیگر به هیچ وجه از راه راست منحرف نشود و دور گناه برنگردد حال ببینیم تو به نصوح چگونه توبه ایست که در قرآن کریم ذکر گردیده گویند نصوح یک مرد عیاش و بولهوس بوده صورتش مو نداشته و طوری خود را آرایش میکرده خودرا شبیه زنان می نموده است و برای عیاشی و چشم چرانی می رفته حمام زنانه کار می کرده روزی دخترحا کمی حمام میرود و پس از شستشو که میخواهد برگردد به هنگام لباس پوشیدن متوجه میشود که گردنبند گرانقدرش گمشده دستور می دهددرب حمام را ببندند تا کسی نتواند خارج شود و دستور می دهد پیش کارش همه آنها که در حمام هستند به گردند تا گردنبند گم شده پیدا شود پیشکار ها شروع میکنند به گشتن جیب ولباس همه انها که در حمام بودند نصوح که در حمام مشغول کیسه کشی بود جریان را می فهمد لرزه به جانش می افتد که اگر این را لخت کنند بگردند معلوم میشود که این مرد بوده به جای زن در حمام کار می کرده حتما ان حاکم جبار قدرتمند دستور قتلش را صادر خواهد کرد با اینکه بارها توبه کرده بوده که دیگر به جای زن در حمام زنانه کار نکند باز روی هوای هوس توبه اش را می شکسته این بار از ترس جانش باالتجا و التماس قلبی توبه نموده و از خدا می خواهد که اگر خدا از این مهلکه نجاتش دهد دیگر خلاف نخواهد کرد همین که پیش کارها ی دختر حاکم آمدند سراغ نصوح بیچاره را لخت کنند بگردند ناگهان فریاد میزنند که گردنبند پیدا شده دیگر نصوح را تفتیش نکردند این بار که نصوح نجات پیدا کرد رفت منزلش تبری برداشت دستش را شکست ومعیوب کرد که دیگر نتواند توبه اش را بشکند و دیگر دنبال ان گناه نرود خدا هم توبه اش را پذیرفت ودر قرآن هم به توبه نصوح در سوره مبارکه تحریم ایه هشت به آن اشاره شده و این تو به نصوح ضرب المثل برای مردم گردیده و این است معنی فرمایش بند آخر ان سه خط شعر گرانقدر امام علیه السلام که فرمود درمان دردهایتان دست خودتان است آن هم توبه واقعی است و معنی دستورالعمل عمل پیغمبر اسلام نیز به استناد آیات شریفه قرآن درمان همه دردهای این فردی و اجتماعی تنها راهش استغفار و توبه نصوح می باشد وضمنا شایان ذکر است که بلاهای نازله بر سر انسان انواعی دارد بعضی ازاین بلاها که به وفور سر انبیا واولیائ برای ارتقائ درجه وبرای مومنین بجهت امتحان وبرای افراد معصیت کار بلحاظ تنبیه وعقوبت میباشد توضیح زیادی لازم دارد به جهت اطاله کلام بیش ازحد صرفنظرگردید.والسلام علیکم ورحمت الله
Bottom of Form
Top of Form
Bottom of Form