توجه داشته باشی این متن کاملا حسی است و بیرون از قاعده
می گذرد ، تاریخ میشود آینده ، حس من از امتحان مانند جنگی بیش نیست ، سوال یک نیزه ای در سینه ام ،دو مانند خاری در بدن ، سه را نوشتم اما دارم من شک زیاد ، چهار و پنج و شیش مانند تیری در دماغ ، اما میرود در گوشم پشت هم سوال هفت و هشت و نه، بقلی تقلبی میخواهد از من ، نمی داند من خودم محتاجم ، سوالات آخر رو بودم من بلد ، می خواستم برخیزم و میز کوبم بر سرم ، چیزی نمانده تا آخر تایم امتحان ، مینویسم در پاسخ،من مزخرفات ، تحویل میدهم پاسخ نامه را ، می روم بیرون تازه میآید به ذهنم جواب هر سوال