تائوکو اشیکاگا
تائوکو اشیکاگا
خواندن ۱ دقیقه·۴ ماه پیش

زندگی عجیب من ( قسمت دوم )

سلام ممنون که این همه من رو لایک کردین بریم برای پست بعدی :

دومین روز در مدرسه UA

ایزاوا سنسی : بچه ها لباس هاتون رو بپوشید میخوایم بریم توی زمین تمرین .)

من
من

بعد رفتیم توی زمین تمرین و به گروه های 5 نفره تقسیم شدیم .

و در گروه من خودم و هاکاگوره و هانتا و توکویامی ( دنیای دیگری ) و مینتا ست

و تیم حریفمون : شین جین اوشو و ایزوکو و اوراراکا توی یک تیم

ما باید قبل از اینکه بمب منفجر بشه باید خنثی ش میکردیم

من ( بچه ها اول هاکاگوره تو برو موقعیت اونهارو نگاه کن و بگو کجان بعد مینتا جای منو با توپ های انگوری تله گزاری میکنه بعد من با لیزم هواسشونو پرت می کنم تا بیان سمتم بعد هانتا تو با چسب بچسبونشون و توکویامی و هاکوگوره میره تا بمب خنثی کنه )

و همه موافقت کردیم .

و من با لیزد علامت نشون دادم ولی شین و جین و ایزوکو اومدن همون جا توکویامی ( دنیای دیگه ) و هاکاگوره وارد شدن بعد اوشو و اوراراکا با توکویامی 1 ( دنیای دیگه ) حواسشونو پرت کرد و هاکاگوره وارد شد و بمب خنثی کرد و ما بردیم با کم ترین تلافات



من ( اه )
جین ( چیه ؟)

توکویامی ( چه بد باختین )

جین ( من با تائوکو بودم ؟)

من ( هیچی خستم من میرم بخوابم ؟)

جین ( برای چی هنوز نخابیدم شام ..... اه داشتم حرف میزدم ؟ )

ولی من رفتم و خوابیدم .



خدا حافظ بچه ها

لایگ و فالو یاد تون نره


مای هیرو اکادمیانیمه
من یک : ارمی ( بی تی اس) اتاکو و عضو در : اپارات ویرگول و تاو بیو و من یک enfg واقعی هستم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید