سلام ممنون که این همه من رو لایک کردین بریم برای پست بعدی :
دومین روز در مدرسه UA
ایزاوا سنسی : بچه ها لباس هاتون رو بپوشید میخوایم بریم توی زمین تمرین .)
بعد رفتیم توی زمین تمرین و به گروه های 5 نفره تقسیم شدیم .
و در گروه من خودم و هاکاگوره و هانتا و توکویامی ( دنیای دیگری ) و مینتا ست
و تیم حریفمون : شین جین اوشو و ایزوکو و اوراراکا توی یک تیم
ما باید قبل از اینکه بمب منفجر بشه باید خنثی ش میکردیم
من ( بچه ها اول هاکاگوره تو برو موقعیت اونهارو نگاه کن و بگو کجان بعد مینتا جای منو با توپ های انگوری تله گزاری میکنه بعد من با لیزم هواسشونو پرت می کنم تا بیان سمتم بعد هانتا تو با چسب بچسبونشون و توکویامی و هاکوگوره میره تا بمب خنثی کنه )
و همه موافقت کردیم .
و من با لیزد علامت نشون دادم ولی شین و جین و ایزوکو اومدن همون جا توکویامی ( دنیای دیگه ) و هاکاگوره وارد شدن بعد اوشو و اوراراکا با توکویامی 1 ( دنیای دیگه ) حواسشونو پرت کرد و هاکاگوره وارد شد و بمب خنثی کرد و ما بردیم با کم ترین تلافات
من ( اه )
جین ( چیه ؟)
توکویامی ( چه بد باختین )
جین ( من با تائوکو بودم ؟)
من ( هیچی خستم من میرم بخوابم ؟)
جین ( برای چی هنوز نخابیدم شام ..... اه داشتم حرف میزدم ؟ )
ولی من رفتم و خوابیدم .
خدا حافظ بچه ها
لایگ و فالو یاد تون نره