دلم میخواد بیام از خاطرات تابستونی و امتحان های ترمیم معدل بنویسم اما دیگه اونقدرا برام جذاب نیستند. ذوق من از دیدن دو تا دختر کلاس یازدهمی بازیگوش که نقشه میریزن تقلب کنن چه اهمیتی داره؟ یا تعجبم از چهره مهتابی اما قد خیلی کوتاه دختر دبیرستانی؟
امروز میخوام یه چیزی رو بنویسم که شاید ارزش خوندن داره. من چند ساله تقریبا از بعد سوم راهنمایی دارم وبلاگ نویسی میکنم. هر شب،به یه شکل معتادانه میشینم احساسات خاص و عجیب و بدی که تجربه کردم رو مینویسم و تو فضای اینترنت منتشر میکنم.
اینکار بدی هایی داشته اما منفعتش برام خیلی بیشتر بوده. کمک میکرد تخلیه هیجانی و احساسی بشم. خوب فکر کنم و با دقت عمل کنم. اون وبلاگ یجورایی مثل یه دفترچه نامه اعمال بود. طول روز سعی میکردم کارای خوب کنم تا اونجا مجبور نشم به کار بدم اعتراف کنم. یجوری شده بود که وقتی میخواستم مسیر اشتباهی برم اول وبلاگمو پاک میکردم.
اما چند روز پیش متوجه یه چیز دردناک راجب اشتراک گذاری خاطرات و احساسات و تجربیات زندگی توی فضای مجازی شدم. یچیزی که فکر میکردم این فقط برای دیگران و ادمای خیلی بد اتفاق میافته. و البته فکر میکردم چیز ساده و پیش پا افتاده ای هست.
اون چیز دردناک گرفتن هیتِ(تنفر) مخاطبی بود که برای اولین بار روی صفحه من کلیک کرده بود.
اونقدر تحمل توهین و نفرین هاش سخت بود که قلبم داشت میترکید. فقط نوشتم حال بدی که بهم دادی مطمعن باش بهت برمیگرده.
یه خانمی با نام کاربری مادر بهم قوت قلب داد و گفت شاید بهتره تو مجازی از احساسات منفی و خاطراتت ننویسی. منم چند ساعت بعد که حالم بهتر بود وبلاگم رو پاک کردم و دیگه هیچوقت نمیخوام بنویسم.
تو این مدت دارم فکر میکنم پس کسایی که میان جلوی دوربین میشینن و از زندگیشون میگن یا حتی نه،فقط چهره هاشون رو نشون میدن و اینقدر فحش و نفرین میگیرن چیکار میکنند؟ اونا هم چیزی شبیه به تجربه من رو تجربه میکنند؟ شما به کامنتی که میزارید توجه میکنید؟ به این فکر میکنید که کسی داره اونا رو میخونه؟ یا چون با کسی حال نکردید هر چیزی به ذهنتون میرسه رو تایپ و ارسال میکنید؟
من که یه نویسنده ناشناس با حداکثر ۵۰ تا بازدید کننده در روز بودم. که اغلب اوقات کامنت یا فیدبکی هم نمیگرفتم.
ولی کسی بین شما برنامه ترند جدید این روزا عشق ابدی رو میبینه؟ تا الان ۱۱۵ میلیون ویو گرفتن و هزااااااران فحش و توهین به هر یک از بازیگرای این برنامه.
جوری راجب هر یک از این آدما نظر میدن انگار ارث پدرشونو خوردن. ولی میدونید چیه؟ دلیل اینکه همه به خودشون اجازه میدن هر کثافتی که از ذهنشون گذشت رو هواله این آدما کنن اینه که اره،همه ما ذات بد و بی رحم داریم اما چون میبینیم عده زیادی دارن فحش میدن ما هم در کنار اینا وارد جریان میشیم،احساس میکنیم چون بقیه فحش دادن گناه هامون تقسیم میشه،پس ما سهم خیلی کوچیکی تو این گناه داریم.
تو خود برنامه اش هم همین اتفاق داره میافته،آدم خوبای قصه با کارکتر های حاشیه دار و بازیگوش جوری رفتار میکنند که طرف گریه کنه و از جمعشون فرار کنه. چرا؟ چون همه موافقن که اینا آدم بدی اند پس متحد میشن واسه آسیب زدن به کسی که ازش خوششون نمیاد.
این قسمت دنیا خیلی فاجعه ست،دوست ندارم کسی تجربه اش کنه.
تو زندگی واقعی مواظب باشید ببینید تو قایق کی نشستید،آیا کاری که دارید در حق دیگران میکنید توصیه ندای قلبتونه یا شیطان وجودتون؟
و اگر یکهو مثلا تو محیط کلاس مدرسه چندین نفر باهاتون بد شدن به این فکر کنید که احتمالا دارن گول هیجانات لحظه ای و وسوسه های منفیشون رو میخورن و هر یک از اینا به تنهایی جرعت زدن این حرف ها به شما رو نداره.
که تو مدرسه خیلی میبینم جبهه جمعیه دانش آموزا علیه یه دانش آموز دیگه رو؛که خیلی فاجعه ست.
+یچیزی،میدونم خیلیا ممکنه هدفشون این باشه با هیت بالا بیان و از این جوسازی هایی که به ضرر خودشنه استفاده کنن، ولی خیلیا هم هستند هدفشون این نیست. به عنوان یه انسان متمدن خوبه که شعور حرف زدن تو فضای مجازی هم داشته باشیم.

