ویرگول
ورودثبت نام
arezo
arezoزردِ سرخِ غمگین.
arezo
arezo
خواندن ۲ دقیقه·۷ ماه پیش

سوال: چرا نباید اهدافمون رو به بقیه بگیم؟

برق رفته. چون قبل رفتن برق کولر روشن بود،خونه هنوز خنکه. اتاق داره تاریک میشه ولی هنوز غروب نشده. ساعت ۵ برق رفت،بابا میخواست دوش بگیره و بره بیرون. ولی الان که برق رفته نه لامپ حمام روشن میشه و نه پمپ اب،پس کارش عقب افتاده. از ساعت ۳ ظهر به بعد کنار مامان بابا و تو جمع خانواده بودم. تو خونه ما این اتفاق زیاد میافته. مامان بابای من خیلی با هم حرف میزنن. دائم در حال حرف زدن و تحلیل چیزای مختلف و برنامه ریزی واسه آینده اند. ما هم که وارد جمعشون بشیم،ما رو قاضی میکنن بعد میگن حالا بگو من درست میگم یا مامانت. بابام چرب زبونه، متهم باشه یا نباشه همیشه به خوبی از خودش دفاع میکنه. ولی منم قاضی خوبی ام، میگم بابا حیف شد وکیل نشدی،ولی...

اصلا میخواستم چیز دیگه ای بگم. امروز خیلی راجب مسائل اقتصادی حرف میزدیم. نمیدونم چیشد،یهو زیادی احساس صمیمیت کردم و یه ایده اقتصادی که داشتم رو به زبون اوردم. گفتن ایده ام همانا و نابود شدنش همانا.

برای بار هزارم بهم ثابت شد نباید تا کاری رو تا انجام ندادی راجبش حرف بزنی،انرژی و انگیزه ات در صدم ثانیه نابود میشه. ولی خب،گفتم دیگه.

میدونی چی گفتن☹️ گفتن اول کنکور بده فلان جا که قبول شدی فلان کارو که کردی به اینا فک کن. تا امروز هر چی گفتم همینو تکرار کردن. حتی ساده ترین کار ها مثل گواهینامه گرفتن و باشگاه رفتن هم بخاطر کنکور گفتن بزارش بعدا. من که نمیخوام کاری کنم،اصلا الان کاری ازم برنمیاد،چرا هی اینو تکرار میکنن؟ الان دیگه هیچ حسی به ایده ای که بخاطر خطور کردنش به ذهنم کلی ذوق داشتم ندارم.

این اخرین بار بود یچیزی به کسی گفتم،آخرین بار. همه ایده هامو همینجوری پوکوندم.

حتی انگیزه اینکه بگم میرم انجام میدم ثابت کنم میتونم رو هم ندارم.

چرا کسی باورش نمیشه این دختر خانم میخواد تاجر شه؟خودشون نمیتونن تاجر بشن چرا حسودی میکنن و نمیزارن من تاجر شم؟ عجبا.

پنکیک درست کردن هم یاد گرفتم،درست کردنش خیلی آسون تر از حد تصوره
پنکیک درست کردن هم یاد گرفتم،درست کردنش خیلی آسون تر از حد تصوره
یه شب که با ابجی خونه تنها بودیم پاستا گوشت هم درست کردم
یه شب که با ابجی خونه تنها بودیم پاستا گوشت هم درست کردم

پاستاعه همون شب بی نظیر بود. ولی فرداش دیگه دوسش نداشتم،بوی گوشت اذیتم میکرد. ترجیح میدم سویا بریزم دفعه بعد. شاید باید گوشتشو بیشترتر سرخ میکردم.

خواهرم اینو گرفته واسه وقتایی که برق میره
خواهرم اینو گرفته واسه وقتایی که برق میره


۱۹
۸
arezo
arezo
زردِ سرخِ غمگین.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید