ویرگول
ورودثبت نام
اندیشکده ریشه‌ها
اندیشکده ریشه‌ها
اندیشکده ریشه‌ها
اندیشکده ریشه‌ها
خواندن ۹ دقیقه·۴ ماه پیش

کاوشی در سناریوهای فرضی انتقال آب از کلات به مشهد: پیامدها و چالش‌ها

تهیه و تنظیم: هسته پژوهشی اندیشکده ریشه‌ها

«دیباچه»

ایران، سرزمینی با اقلیمی خشک و نیمه‌خشک، در چنگال بحران آبی هولناکی گرفتار آمده است؛ بحرانی که ریشه در طبیعت خشک و نیمه‌خشک آن، دگرگونی‌های اقلیمی و دهه‌ها مدیریت ناپایدار منابع آبی دارد. این کشور، که در زمره خشک‌ترین سرزمین‌های جهان جای گرفته، با چالش‌هایی ژرف در تأمین آب پایدار برای جمعیتی فزاینده و اقتصادی پویا روبروست. خشک‌سالی‌های پی‌درپی و طولانی‌مدت، در کنار فقدان راهکارهای پایدار، سایه‌ای سنگین بر آینده ایران افکنده و می‌تواند بستری برای ناآرامی‌های اجتماعی و سیاسی فراهم آورد.

بحران آب در ایران، پدیده‌ای چندوجهی است که از عوامل طبیعی و انسانی سرچشمه می‌گیرد. دگرگونی‌های اقلیمی، با کاهش بارندگی و افزایش تبخیر، منابع آبی را تحلیل برده‌اند، در حالی که فعالیت‌های انسانی، از جمله برداشت بی‌رویه آب‌های زیرزمینی، کشاورزی ناپایدار و ساخت سدهای بدون برنامه‌ریزی، این منابع را بیش از پیش فرسوده کرده‌اند. پیامدهای این وضعیت، خشک شدن رودخانه‌ها و تالاب‌ها، فرونشست زمین و احتمال آوارگی جوامع وابسته به کشاورزی بوده است.

بر پایه برآوردها، منابع آب تجدیدپذیر سالانه ایران حدود ۱۲۳ میلیارد مترمکعب است، که شامل ۷۸ میلیارد مترمکعب جریان‌های سطحی و ۴۵ میلیارد مترمکعب تغذیه آب‌های زیرزمینی می‌شود. با این حال، در دهه ۱۳۸۰ خورشیدی، برداشت آب به ۹۳ میلیارد مترمکعب رسید، که نشان از برداشت فراتر از ظرفیت و نابرابری میان عرضه و تقاضا دارد. از این میزان، ۹۲ درصد در بخش کشاورزی، ۶ درصد در مصارف خانگی و ۲ درصد در صنایع مصرف می‌شود، واقعیتی که نقش برجسته کشاورزی در تشدید بحران آب را آشکار می‌سازد.

در پاسخ به این چالش‌ها، راهکارهایی گوناگون پیشنهاد شده است، که یکی از آنها انتقال آب میان‌حوضه‌ای است. این طرح‌ها با هدف جابه‌جایی آب از مناطق دارای مازاد به مناطق دچار کمبود، کوشیده‌اند تا نابرابری‌های منطقه‌ای را کاهش دهند. در ایران، پروژه‌هایی چون طرح انتقال آب به فلات ایران، که آب شیرین‌شده از دریای عمان و خلیج‌فارس را به استان‌های کم‌آب مانند اصفهان و یزد می‌رساند، و خط انتقال امید، که برای تأمین آب استان‌های شمال شرقی، از جمله مشهد، طراحی شده، نمونه‌هایی از این تلاش‌ها هستند.

با این همه، انتقال آب میان‌حوضه‌ای، طرحی بحث‌انگیز است که پیامدهای زیست‌محیطی، اجتماعی و امنیتی گسترده‌ای به دنبال دارد. آب، منبعی حیاتی است که با مسائل عدالت، پایداری و ثبات منطقه‌ای پیوندی ناگسستنی دارد. طرح پیشنهادی انتقال آب از کلات به مشهد، گرچه ممکن است کمبود آب در مشهد را تسکین دهد، می‌تواند اثرات ناگواری بر منطقه اهداکننده، یعنی کلات، و اکوسیستم‌های وابسته به آن بر جای گذارد.

این گزارش در پی آن است که با کاوش در سناریوهای فرضی و پیامدهای امنیتی انتقال آب از کلات به مشهد، پیچیدگی‌های مدیریت منابع آبی در ایران و چالش‌های کلان‌تر رویارویی با کمبود آب در مناطق خشک را روشن سازد.

برای جامعیت این بررسی، زمینه جغرافیایی و تاریخی کلات و مشهد نیز مد نظر قرار گرفته است. کلات، شهری در شمال شرقی استان خراسان رضوی، نزدیک مرز ترکمنستان، به دلیل پیشینه تاریخی و یادمان‌هایی چون کاخ خورشید، بازمانده از دوران نادرشاه افشار، شهره است. در سوی دیگر، مشهد، دومین کلان‌شهر ایران و پایتخت معنوی این سرزمین، با حرم مطهر رضوی، سالانه میلیون‌ها زائر و گردشگر را به خود جذب می‌کند، که این امر تقاضای آب را به شدت افزایش داده است.

فاصله میان کلات و مشهد، اجرای هر طرح انتقال آب را به زیرساخت‌هایی گسترده، از جمله خطوط لوله، ایستگاه‌های پمپاژ و تأسیسات تصفیه، وابسته می‌سازد؛ زیرساخت‌هایی که هزینه‌های کلان و پیامدهای زیست‌محیطی احتمالی را به همراه دارند. افزون بر این، امکان‌پذیری چنین طرحی به دسترسی به منابع آبی کافی در کلات و پایداری برداشت آب از این منطقه بستگی دارد. اگر کلات خود با کمبود آب دست به گریبان باشد، انتقال آب به مشهد می‌تواند کمبودهای محلی را تشدید کرده و به تنش‌های اجتماعی و منطقه‌ای دامن زند.

از این رو، ارزیابی دقیق منابع آبی کلات و بررسی اثرات برداشت آب بر زیست‌بوم و جوامع محلی، ضرورتی انکارناپذیر است. هرچند داده‌های ویژه درباره منابع آبی کلات محدود است، اطلاعات کلی درباره وضعیت آب در ایران می‌تواند زمینه‌ای گسترده‌تر برای تحلیل فراهم آورد.

«وضعیت کنونی منابع آبی در ایران»

ایران، سرزمینی کم‌آب در میان کشورهای جهان، با سرانه دسترسی به آب کمتر از میانگین جهانی روبروست. منابع آبی این کشور به‌گونه‌ای نابرابر توزیع شده‌اند؛ مناطق شمالی و غربی، به سبب نزدیکی به دریای خزر و کوه‌های زاگرس، از بارندگی بیشتری برخوردارند، حال آنکه نواحی مرکزی، جنوبی و شرقی، از جمله استان‌های خراسان رضوی و سیستان و بلوچستان، با کمبود شدید آب دست به گریبان‌اند. این نابرابری جغرافیایی، در کنار دگرگونی‌های اقلیمی، به تشدید بحران آب در بسیاری از مناطق کشور انجامیده است.

چنان‌که پیش‌تر اشاره شد، از حدود ۱۲۳ میلیارد مترمکعب منابع آبی تجدیدپذیر سالانه، بخش کشاورزی با مصرف ۹۲ درصد، بزرگ‌ترین بهره‌بردار آب در ایران است. این امر عمدتاً به روش‌های ناکارآمد آبیاری و کشت محصولات پرمصرف آب بازمی‌گردد. در مقابل، بخش‌های صنعتی و خانگی به ترتیب تنها ۲ درصد و ۶ درصد از کل مصرف آب را به خود اختصاص داده‌اند.

برداشت بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی، سطح این منابع را به شدت کاهش داده و در برخی مناطق به فرونشست زمین انجامیده است. برای نمونه، در تهران، زمین در پاره‌ای نقاط سالانه تا ۳۰ سانتیمتر فرو می‌نشیند، که تهدیدی جدی برای زیرساخت‌ها و بناها به شمار می‌رود.

دگرگونی‌های اقلیمی، با کاهش بارندگی و افزایش دما، بر شدت بحران آب افزوده‌اند. این تغییرات، با افزایش نرخ تبخیر، دسترسی به آب را بیش از پیش محدود کرده است. دولت ایران تاکنون با اقداماتی چون سدسازی، انتقال آب میان‌حوضه‌ای و برنامه‌های حفاظت از آب کوشیده است تا به این بحران پاسخ دهد. با این حال، این تلاش‌ها اغلب ناکافی یا نادرست اجرا شده‌اند و گاه به تخریب بیشتر زیست‌بوم انجامیده‌اند.

برای نمونه، سدسازی، جریان‌های طبیعی آب را مختل کرده و به جابه‌جایی جوامع محلی منجر شده است. طرح‌های انتقال آب میان‌حوضه‌ای، هرچند با هدف کاهش کمبود در مناطق کم‌آب طراحی شده‌اند، می‌توانند پیامدهای ناگواری برای حوضه‌های اهداکننده به دنبال داشته باشند، از جمله آسیب‌های زیست‌محیطی و کاهش دسترسی جوامع محلی به آب.

در مورد طرح پیشنهادی انتقال آب از کلات به مشهد، شایسته است که هم منافع بالقوه برای مشهد و هم هزینه‌ها و پیامدهای احتمالی برای کلات و نواحی پیرامون آن به‌دقت ارزیابی شود.

«انتقال آب میان‌حوضه‌ای در ایران»

انتقال آب میان‌حوضه‌ای، جابه‌جایی آب از یک حوضه رودخانه‌ای یا آبخوان به حوضه‌ای دیگر، اغلب در مسافت‌های طولانی، به‌منظور رفع کمبود آب در مناطق دچار کسری است. در ایران، این راهبرد پیشینه‌ای طولانی دارد و به‌عنوان ابزاری برای مقابله با توزیع نابرابر منابع آبی و پشتیبانی از توسعه اقتصادی در مناطق کم‌آب به کار گرفته شده است.

یکی از بلندپروازانه‌ترین طرح‌های انتقال آب در ایران، پروژه انتقال آب از کرانه‌های جنوبی به فلات ایران است که هدف آن رساندن آب شیرین‌شده از خلیج عمان و خلیج فارس به ۱۶ استان، از جمله خراسان رضوی، است. این طرح، شبکه‌ای گسترده از خطوط لوله را برای جابه‌جایی آب از تأسیسات تصفیه ساحلی به نواحی داخلی دربرمی‌گیرد.

با وجود هدف کاهش کمبود آب، این پروژه‌ها با چالش‌هایی جدی روبرو هستند. احداث زیرساخت‌های عظیم، نیازمند سرمایه‌گذاری کلان است و می‌تواند پیامدهای زیست‌محیطی گسترده‌ای، از جمله تخریب زیستگاه‌ها و افزایش مصرف انرژی برای پمپاژ و شیرین‌سازی آب، به دنبال داشته باشد.

افزون بر این، انتقال آب میان‌حوضه‌ای می‌تواند به تنش‌های اجتماعی دامن زند، به‌ویژه اگر مناطق اهداکننده احساس کنند منابع آبی‌شان بدون جبران کافی برداشت شده یا اگر این طرح‌ها نابرابری‌های موجود را تشدید کنند.

در مورد طرح پیشنهادی انتقال آب از کلات به مشهد، ارزیابی این نکته ضروری است که آیا کلات از منابع آبی مازاد برخوردار است که بتوان بدون آسیب به زیست‌بوم‌های محلی و جوامع آن، آب را منتقل کرد. چنانچه کلات خود با کمبود آب مواجه باشد، انتقال آب به مشهد می‌تواند به نارضایتی و تعارض‌های منطقه‌ای منجر شود.

«سناریوهای فرضی برای انتقال آب از کلات به مشهد»

«سناریوی نخست: اجرای موفق با کمینه‌سازی پیامدهای منفی»

در این سناریو، طرح انتقال آب با برنامه‌ریزی دقیق و اجرای هوشمندانه به انجام می‌رسد و تأثیرات زیست‌محیطی و اجتماعی بر کلات و مشهد به‌دقت مد نظر قرار می‌گیرد. این طرح شامل اقداماتی برای تضمین مدیریت پایدار منابع آبی کلات و جبران خسارات احتمالی به جوامع محلی است. آب منتقل‌شده، کمبود آب در مشهد را به‌گونه‌ای چشمگیر کاهش می‌دهد، کیفیت زندگی را بهبود می‌بخشد و از رشد اقتصادی پشتیبانی می‌کند. افزون بر این، برنامه‌های آموزشی عمومی برای ترویج حفاظت از آب و افزایش بهره‌وری در مصرف، در هر دو منطقه اجرا می‌شود.

«سناریوی دوم: تخریب زیست‌بوم در کلات»

در این سناریو، انتقال آب به تخلیه منابع آبی کلات منجر می‌شود و پیامدهایی چون خشک شدن تالاب‌ها و رودخانه‌ها، کاهش تنوع زیستی و فرونشست زمین را به دنبال دارد. جوامع محلی کلات با کمبود شدید آب روبرو می‌شوند، که به مشکلات اقتصادی و ناآرامی‌های اجتماعی دامن می‌زند. اعتراضات در کلات شعله‌ور شده و تنش میان ساکنان کلات و مشهد بالا می‌گیرد. دولت در مدیریت این بحران ناکام می‌ماند و طرح، به جای حل مسئله، خود به منشأ تعارض بدل می‌شود.

«سناریوی سوم: بی‌ثباتی اجتماعی و سیاسی»

در این سناریو، طرح انتقال آب از سوی ساکنان کلات ناعادلانه تلقی می‌شود، زیرا آنان بر این باورند که منابع آبی‌شان به نفع مشهد، شهری بزرگ‌تر و تأثیرگذارتر، برداشت شده است. این برداشت به اعتراضات گسترده و نافرمانی مدنی در کلات می‌انجامد. اوضاع وخیم‌تر شده و درگیری‌هایی میان معترضان و نیروهای امنیتی، و حتی تنش‌هایی میان گروه‌هایی از کلات و مشهد، رخ می‌دهد. دولت با بحران مشروعیت مواجه می‌شود، زیرا به نظر می‌رسد نیازهای مشهد را بر نیازهای کلات ترجیح داده است.

«سناریوی چهارم: ناکامی‌های فنی و مالی»

در این سناریو، طرح انتقال آب با چالش‌های فنی متعددی، از جمله نشت خطوط لوله، خرابی پمپ‌ها و مشکلات کیفیت آب، روبرو می‌شود. هزینه‌های پروژه از برآوردهای اولیه فراتر می‌رود و فشار مالی سنگینی بر دولت وارد می‌کند. اجرای طرح با تأخیر مواجه شده و حتی پس از بهره‌برداری، مقدار آب مورد انتظار به مشهد منتقل نمی‌شود. ناکارآمدی و هزینه‌های گزاف پروژه، انتقادهای عمومی را برمی‌انگیزد و دولت به دلیل مدیریت ناکارآمد مورد سرزنش قرار می‌گیرد.

«جمع‌بندی»

این سناریوها، طیف گسترده‌ای از مخاطرات و منافع بالقوه طرح‌های انتقال آب میان‌حوضه‌ای را به تصویر می‌کشند. برای کاهش این مخاطرات، اتخاذ رویکردی جامع، شامل ارزیابی دقیق پیامدهای زیست‌محیطی، مشارکت فعال ذی‌نفعان و بهره‌گیری از شیوه‌های مدیریت پایدار آب، ضرورتی انکارناپذیر است.

«نتیجه‌گیری»

بحران آب در ایران، چالشی پیچیده و چندوجهی است که راه‌حل‌هایی جامع و پایدار می‌طلبد. انتقال آب میان‌حوضه‌ای، گرچه می‌تواند کمبود آب در مناطقی چون مشهد را تسکین دهد، باید با برنامه‌ریزی دقیق و آینده‌نگرانه اجرا شود تا از تشدید مسائل موجود یا ایجاد مشکلات جدید جلوگیری کند.

سناریوهای فرضی ارائه‌شده در این گزارش، طیفی از مخاطرات و منافع بالقوه طرح انتقال آب از کلات به مشهد را به تصویر می‌کشند. برای اطمینان از موفقیت و پایداری چنین طرحی، اقدامات زیر ضروری است:

انجام ارزیابی‌های جامع پیامدهای زیست‌محیطی برای شناخت دقیق اثرات احتمالی بر زیست‌بوم‌های کلات و منابع آبی آن.

مشارکت فعال با جوامع محلی کلات و مشهد برای رسیدگی به دغدغه‌هایشان و تضمین بهره‌مندی عادلانه از طرح.

اجرای برنامه‌های حفاظت از آب و افزایش بهره‌وری در مصرف آب در مشهد، به‌منظور کاهش تقاضا و استفاده بهینه از آب منتقل‌شده.

نظارت مستمر بر عملکرد طرح و آمادگی برای اصلاح یا توقف آن در صورت بروز پیامدهای منفی غیرقابل‌قبول.

بهره‌گیری از تجربه‌های جهانی پروژه‌های انتقال آب برای به‌کارگیری بهترین شیوه‌ها و پرهیز از خطاهای رایج.

در نهایت، غلبه بر بحران آب در ایران نیازمند ترکیبی از راهکارهای مدیریت عرضه و تقاضا، شامل بهبود مدیریت منابع آبی، حفاظت، بازچرخانی آب و توسعه منابع جایگزین است. با اتخاذ رویکردی جامع و پایدار، ایران می‌تواند گامی استوار به سوی تأمین امنیت آبی برای همه شهروندان خود بردارد.

انتقال آبآب
۱
۱
اندیشکده ریشه‌ها
اندیشکده ریشه‌ها
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید