این روز ها اگر مسافر مترو در تهران باشید شاهد شلوغی های گوناگون در ساعات مختلفی مثل صبح ، ظهر و غروب هستید .
در این ساعت ها قطعا در مترو یا جا نخواهید شد و یا این که در لا به لای جمعیت پرس میشوید.
اما اگر در ساعت های مابین این زمان ها سفر کنید با مترویی نسبتا خالی و مطلوب سفر خواهید کرد. البته نه این که خالی بودن به معنای مطلوب بودن باشد و نه آن که پر بودن بیش از حد به معنای خوب بودن مترو باشد. بلکه به نظر من مترو باید همواره یک جمعیت پیوسته ای از مسافران را داشته باشد تا همه تجربه ای خوب از مترو سواری را داشته باشند .
البته ساعات اوج شلوغی مترو به نفع وسایل نقلیه شخصی و اتوبوس ها هم هست چون وقتی مردم دچار نا امیدی از نبود قطار برای رسیدن باشند و خسته شوند به ناچار به وسایل دیگری روی خواهند آورد. هر چند بنده سوار اتوبوس هم شدم و اتوبوس هر چه می آمد پر بود و این یعنی صد رحمت به مترو.
بنظرم ساعات کاری بسیار زیاد است و میتواند به صورت شناور و یا شیفتی باشد . یعنی مثلا نیمی از کارمندان یک اداره شیفت صبح و نیمی دیگر شیفت ظهر باشند . حتی میتواند در سه شیفت باشد . این باعث میشود که مشاغل برای خودشان به دنبال شغل دوم و .... باشند.
ساعت کاری کمتر باعث بهینه سازی انجام کارها و سرعت و کیفیت آن میشود. کارمند بعد از اتمام یک شیفت کاری به دنبال کار دیگری میرود و این باعث میشود که چرخه اقتصادی قوی تر و بزرگ تری بوجود بیاید و باعث رضایت بیشتر مردم از زندگی میشود. چرا که مردم میتوانند بصورت اختیاری بقیه روز خود را به دنبال یو کار دیگر باشند و کسب در آمد کنند و یا اینکه استراحت کنند و به سایر کارهایشان برسند.