داروین دانشمندی بود که با سفر کردن به نقاط مختلف جهان و مشاهدات عینی خود دریافت که موجودات با توجه به اقلیم و شرایطی که در آن زندگی می کنند شکل و شمایلی متفاوت به خود می گیرند .
اما این نظریه یعنی چه ؟ و چه چیزی می شود از این نظریه فهمید ؟
بسیاری به خاطر این که داروین گفته بود انسان از گونه مشابه میمون ها تکامل پیدا کرده و به انسان امروزی تبدیل گشته از دست داروین ناراحت شدند و با او به دشمنی پرداختند .
اما واقعیت نظریه داروین چه می گوید ؟
داروین می گوید اگر حشره ای وجود داشته باشد که خرطومی بلند دارد باید در آن اقلیم دنبال گلی گشت که متناسب با آن خرطوم بلند باشد .
اما این هم یعنی چه ؟
همانطور که گفتم کالبد هر موجودی از مجموعه ای از سلول ها تشکیل شده که عموما با هدف دریافت غذا و بقای سلولی به حیات خود ادامه می دهند . هر کالبد از بخش های مختلفی تشکیل شده که هر بخش وظایف متفاوت و شکل متفاوتی را به خود می گیرند و وظیفه خود را انجام می دهند .
سلول ها خاصیت انعطاف پذیری بالا بر حسب کاربرد در محیط ها ی متفاوت را دارا هستند .
بگذارید مثالی بزنم .
چرا عده ای سیاه پوست و عده ای سفید پوست شدند ؟
این ويژگی از کجا به وجود آمده است ؟
سلول های پوستی از نوعی سیستم حفاظتی برای مقابله در مقابل نور خورشید استفاده می کنند و آن چیزی نیست جز رنگدانه ها ی پوست .
آنها رنگ دانه ها را برای حفاظت از پوست در مقابل نور خورشید در طولانی مدت استفاده می کنند . حتما شما هم تا بحال مدت زمان زیادی را در نور خورشید قرار گرفته اید و یا اینکه کسانی را که پوست خود را برنزه کرده اند دیده اید . وقتی پوست زیر دستگاه برنزه تحت تابش نور قرار می گیرد سپر نوری خود را فعال می کند .
حال تصور کنید که شما سلول پوست هستید و نور خورشید دائما به خانه شما می تابد . اگر همه ی نمای خانه شما پنجره باشد . شما برای نجات از نور زیاد از پرده استفاده کرده و در زمان های تابش شدید پرده ها را می بندید . حالا اگر این نور خیلی برای شما آزار دهنده باشد و همه همسایه هایی که در یک آپارتمان زندگی می کنند مانند شما باشند . و زمان تابیدن آفتاب چندین سال متفاوت به یک شکل باشد . شما هم دائما پرده های خانه را بسته نگه می دارید .
و این داستانی است که برای سلول ها اتفاق می افتد و این به مرور زمان تبدیل به یک ويژگی سلولی می شود و همراه با قانون ژن ها به نسل بعد منتقل می شود و شبیه یک رسم در بین سلول ها تبدیل شده و ادامه دار می شود .
پس نتیجه می گیریم که تغییر در زمانی طولانی به شکل قانون و رسم در بین سلول ها شکل می گیرد و سلول های نسل بعد ملزم به رعایت قانون ( تجربه های نسل های پیشین خود ) می باشند .
حالا اگر شهر دائما سایه شد چی ؟
آیا وقت آن نیست که پرده ها را کنار زد ؟
مسلما این کنار رفتن ها هم در سلول های پوستی اتفاق می افتد که همه بتدریج شاهد آن هستیم .
بیماری ویتیلیگو (برس یا پی سی ) در حقیقت گویای همین واقعیت است که سلول های پوست دارند تغییراتی را در ظاهر خود می دهند و دلیل آن هم این است که زندگی انسان ها دیگر ساعت ها و سال ها در مقابل خورشید نیست و نیازی هم نیست که دائما پنجره ها بسته باشد .