داروین یک بیکارالدوله ای بود که خوشی زده بود زیر دلش ، پول یا مفت هم تا بخوای داشت .
با اون پول های یا مفت کل دنیا رو در نوردید و همه چیزهایی که می تونست رو دید .( عین منه بد بخت نبود که در حسرت یک مسافرت خارجه آواره ترینم ). کثافت به هیچ موجودی رحم نکرد و تا می تونست با هیزی به همه جای موجودات مختلف نگاه کرد .
وقتی دید نیوتون با خوردن سیب توی کله اش اونقدر معروف شد با خودش گفت : " من هم باید یک چیزی از خودم در بیارم تا نگن پولهاشو خرج اطینا کرده . این بود که اسم نظریه تکامل رو برای نظریه اش انتخاب کرد . البته منظورش این بود که نظرش تکمیل کننده نظر نیوتونه . اما متاسفانه اون موقع کشش پذیرفتن این قضیه رو نداشتن "
اما واقعا وقتی اومد نظر بده خوب هیات علمی اون موقع حقش رو کف دستش گذاشتن .
وقتی اومد و گفت : " انسان از نسل میمون هاست "
همه گفتن : " خودت میمونی !!! انتر !!! کثافت !!!"
این بود که نا امید شد و گفت : " حالا که خوشتون نیومد منم قهر می کنم می رم ".
بقیه هم اومدن عکسش رو با کله میمون توی روزنامه چاپ کردن و گفتن خودش میمونه .
آخرش هم داروین دیوونه شد و مرد .
روی قبرش هم نوشت : " همون میمون باقی می مونم بهتر از اینه که آدم باشم "
از ویژگی های داروین میشه به : " جنس جور ، ساقی خوب ، وقت زیادی ، سر به هوا و زمین بود و .... " اشاره کرد .
اینم از داستان داروین .
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
تموم شد دیگه برو دنبال بازی ات بچه جان . یک قرون از این حرف ها هم درست نبود . برو و خودت در مورد داروین بخون .