اول از همه بگم اگه اهل كتاب خوندني و هنوز كتاب ده جلدي كليدرو نخوندي اينو بدون كه نصف عمرت بر فناس و انقدر اين كتاب جذاب و قشنگه كه بنظرم هر ايراني بايد اين كتابو تو كتابخونه ى خونه ش داشته باشه ، نويسنده اين كتاب محمود دولت آباديه كه كتاب كليدر بلندترين كتاب ايشون به حساب مياد و نوشتن اين كتاب پونزده سال طول ميكشه و دقيقا تو زمان سختي و فقر و از دست دادن پدر و برادر ايشون بوده كليدر يه كوه سمت سبزواره كه اين داستان مريوط به ادماي همون منطقه اس و فكر ميكنم اين كتاب تا حدودي بر اساس واقعيت نوشته شده و دولت ابادي از خاطراتي كه پدرشون براش از گذشته تعريف كرده بهمراه كمي تخيل اين كتاب رو نوشته ، زمان اين كتاي برميگرده به زمان رضاشاه
از افتخارات اين رمان اينكه دومين رمان بلند جهانه كه البته بلندترين رمان جهان درجستجوي زمان از دست رفته نوشته مارسل پروست هستش
و اينكه كتاب كليدر تو يك قدمي جايزه نوبل بوده و حتي نامزد جايزه نوبل هم شده كه اون موقع بخاطر نوشتن اين كتاب از طرف دانشگاه ميشيگان به امريكا دعوت شده بود و اونا ازش ميخوان كه بمونه و بورسيه ي اين دانشگاهو كه نه ماهه بوده رو قبول كنه ولي ايشون بخاطر اينكه مشغول نوشتن كتاب روزگار سپرى شده ى مردم سالخورده بوده اين پيشنهادو رد ميكنه كه بنظرم جا داره الان اهنگ سس ماستو پخش كنن.
داستان هم يه جوري شروع ميشه كه اصلا ناخواسته شما رو ميكشونه دنبال خودش ?
كه البته ناگفته نمونه كه از اين دست توصيفات زياد هست تو داستان ?
تو صفحات اول كليدر توصيفات دختري به اسم مارال رو ميخونين كه به ديدن پدر و نامزدش ميره به يه زندان تو نيشابور و تو اونجا پدرش بهش ميگه كه حالا كه تنها موندي و بي سر پناه برو پيش عمه ت و تا ازادي ما همونجا بمون
و مارال سر راهش كه داشته ميرفته روستاي عمه بلقيس تني به اب ميزنه و از قضاي روزگار كه گلمحمد پسر عمه ش از اونجا رد ميشده اونو از پشت نيزارها ميبينه و...
و بعد از اون اشنايي مارال با گل محمد و اتفاقاتي كه براشون ميفته و چه سختي ها كه نميكشن كه واقعا با خوندنش با پوست و گوشتتون اينها رو احساس ميكنين
يادمه اولين بار كه اين كتابو ميخوندم تو يه قسمت كتاب كه درمورد قحطي و بزمردگي و اوضاع نابسامان مردم و خانواده ي گل محمد بود من دايم اين اخساسو داشتم كه ماهم چيزي براي خوردن نداريم وضعيتمون خوب و نيست و از اين فكرا و چون خود دولت ابادى تمام اينهارو تجربه كرده و به چشم ديده وقتي ميخونين كتابو دقيقا از واقعي بودن وملموس بودنش تعجب ميكنين
اين كتاب نثر روان و خوبي داره شمارو با تك تك شخصيتها و ادمهاي قصه درگير ميكنه هركدوم از ادماي اين قصه نماد يه شخصيت انساني هستن كه خيلي خوب توصيف شدن
اين كتابو بخونين و از همون اولش از دست شيرو خواهر گل محمد هي حرص بخورين ومن هربار كه يادم ميفته و تو همون زمان خوندن كتاب به اين فكر ميكردم كه واقعا چي ميشه كه بعضي ها عاشق بعضيا ميشن ، ماه درويش كه بنظرم نماد يه مرد بي رگه و واقعا ادم حرص ميخوره از دست اين زوج هنري هرچند كه بيگ محمد برادر كوچيك گلمحمد همون اولش از خجالت ماه درويش درمياد
واقعا توصيه ميكنم اين كتاب بينظيرو از دست ندين چون با اينكه اين كتاب ده جلده و بسي طولانيه
اما من سه بار خوندمش و هربار يه سري نكته هاي جديد ميفهمم ازش
#بامن_بخوان #كليدر #محموددولت_آبادى #مارال #گل_محمد
