شبکه بستر تبادل اطلاعات بین دیوایس ها است. دیوایس (معادل فارسی برایش پیدا نکردم.) هر چیزی است که بتوان کابل شبکه، USB یا هر کابل انقال دادهای را در آن فرو کرد یا هر چیزی که وای فای، بلوتوث یا هر فناوری بی سیم دیگری داشته باشد. به طور خلاصه، هر چیزی که به برق و باتری وصل شود در دنیای امروز یک دیوایس محسوب میشود.در یک شبکه چگونه اطلاعات جا به جا میشود؟ انتقال اطلاعات در شبکه شبیه حرف زدن دانش آموزان در کلاس درس، هنگام تدریس معلم است!همهی شما از این روش مطلع هستید. اگر بخواهیم با بغل دستی مان صحبت کنیم؛ به طور مستقیم و آرام با او صحبت میکنیم. اگر بخواهیم با نفر جلو تر خود صحبت کنیم؛ حرف مان را در یک کاغذ نوشته و در زمانی که معلم رو به تخته است؛ به او میدهیم. اگر بخواهیم با محمد که چند نفر جلو تر نشسته، صحبت کنیم؛ حرف مان را نوشته و به نفر جلویی میدهیم و از او می خواهیم که این کاغذ را به دست محمد برساند. او هم کاغذ را میگیرد، به نفر جلویی میدهد و میگوید که این را به دست محمد برسان تا در نهایت کاغذ به دست محمد برسد. دیوایسها هم به همین شکل اطلاعات را جا به جا میکنند. در کلاس، چینش دانش آموزان نشاندهندهی ارتباط آنها هستند و در شبکه، اتصال دیوایسها. این اتصال میتواند با سیم یا بی سیم باشد. در یک خانه معمولا دیوایسها (مثلا موبایل اعضای خانواده، کامپیوتر، تلویزیون و ...) به مودم وصل هستند. پس دیوایسهای داخل خانه هم نیمکتیهای شما هستند و مستقیم میتوانید با آنها صحبت کنید!
فرض کنید شما بخواهید چیزی را در گوگل جست و جو کنید، خب گوگل یک دیوایس در آمریکا است و فاصله اش کمی بیشتر از چند تا نیمکت جلو تر است! موبایل شما ابتدا دنبال گوگل در دیوایسهای اطرافش میگردد و مسلماً گوگل را پیدا نمیکند؛ سپس چیزی که میخواهد جست و جو کند را به مودم میدهد و میگوید این را به دست گوگل برسان. مودم شما هم که گوگل را در اطرافش پیدا نمیکند. درخواست شما را به شرکتی که از آن اینترنت خریدهاید میدهد و میگوید که این را به گوگل برسان. شرکت هم گوگل را در سطح کشور پیدا نمیکند؛ پس آن هم درخواست شما را به کشورهایی که به آنها اتصال دارد (مثلا ترکیه) میدهد و میگوید که این را به گوگل برسان. درخواست شما این قدر دست به دست میشود تا به گوگل برسد. جواب گوگل هم به همین شکل دست به دست میشود تا به شما برگردد.
فیلترینگ به معنی قطع ارتباط شما با مخاطبتان است. در مثال کلاس درس، اگر دو نفر جلوتر شما با محمد لج داشته باشد و زمانی که متوجه میشود پیغام برای محمد است، پیغام را دور بندازد، پیغامهای شما فیلتر میشود. در شبکه هم، زمانی که شرکت ارائه دهنده اینترنت، ببیند شما پیغامی برای فیسبوک میفرستید، آن را دور میاندازد.
تحریم نیز مانند فیلترینگ است؛ ولی به جای حساسیت روی مخاطب پیغام، حساسیت روی فرستندهی پیغام است. مانند اینکه دو نفر جلوی شما، با شما لج دارد و هر پیغامی که شما فرستاده باشید را دور بیاندازد!
برای رفع فیلتر باید مخاطب و برای رفع تحریم باید فرستنده را مخفی نگه داریم. برای این کار میتوانیم از یک دوست کمک بگیریم! فرض کنید دو نفر جلوتر با محمد مشکل دارد و سه نفر جلوتر دوست ما است. من پیغام را برای دوستم میفرستم و اول پیغام مینویسم که «این را به دست محمد برسان»، وقتی پیغام به دست دو نفر جلوتر میرسد؛ از آن جایی که مخاطباش دوست ما هست و نه محمد، پیغام را منتقل میکند و دوست ما پس از باز کردن پیغام، متوجه میشود که باید آن را به محمد برساند. (چون پیغام رمز نگاری شده است، فقط مخاطب میتواند آن را باز کند، پس دو نفر جلوتر، متوجه نمیشود که این پیغام در واقعیت برای محمد است.) برای رفع تحریم هم میتوان از یک دوست به صورت مشابه کمک گرفت، به شکلی که در ابتدا بخواهیم او پیغام را بفرستد، تا نفرات میانی متوجه نشوند، که فرستندهی واقعی ما هستیم.
در قسمت قبل یک راه حل برای رفع فیلتر و تحریم مطرح شد، ولی خب این موضوع یک راه حل ندارد، شما با چند دقیقه فکر کردن میتوانید به راه حلهای دیگری برسید. در شبکه هم راه حلهای مختلفی وجود دارد؛ اصطلاحاتی مانند VPN, Proxy و ... از روشهای مختلفی برای انجام این کار استفاده میکنند. توضیح این روشها نیازمند دانش شبکه است و همهی این روشها راه حلی برای یک سوال ثابت است.