احضار۲ یه پکیج متعادل از قصهگویی، معما و فضاسازیه. این بازی از جمله بازیهای باکیفیتِ کلاسیک امساله که با روند خطی شمارو میبره به دل بازیهای خوب قدیمی. مجموعه اسکیپرومداتآیآر شاید ریسکی که در آرماگدون به جون خرید رو در احضار۲ تکرار نکرده باشه اما این بازی تکراری هم نیست و ردپای تکنولوژی رو مثل اکثر بازیهای گذشته این مجموعه همچنان میشه دید. چیزی که احضار۲ در اون ضعیف ظاهر شده نمایشهای متمرکز بر القای ترسه که البته بیشتر به نوع اجرا مربوط میشه. در ادامه به بررسی دقیقتر هر حوزه میپردازیم.
در ادامهی داستان احضار۱ میرسیم به بازی جدید احضار۲. اتمسفر قصه این بازی خیلی مارو یاد کلیسا، باورهای قدیمی دینی و تسخیر شدن آدمهای مختلف در فیلمها میندازه (که البته به نظر میرسه هدف هم همین بوده) کاراکترسازی در داستان خیلی خوب اجرا شده و جزئیات فکرشده و درستی داره. احضار۲ با این حال شروع و پایانبندی شگفتانگیزی نداره و به علت انتخاب یک موضوع کلیشهای، کشش چندانی در ابتدای تجربه پلیر ایجاد نکنه اما در طول بازی کم کم ورق برمیگرده. باید بگیم احضار۲ یکی از بهترین روایتها رو داره. ریتم درست باعث میشه در تمامی فضاها قصهای برای شنیدن وجود داشته باشه. در احضار۲ داستان در خدمت تجربهست که در کمتر بازیای دیده میشه. دیالوگهایی که در داستان شنیده میشه هنوز جای کار دارن و فارغ از نوع اجرا، خام به نظر میرسن. در سبک روایت هم اگرچه خلاقیت خوبی به کار رفته اما در قسمتهایی از بازی هم سبک روایت کمی کلیشهای میشه.
در نگاه اول احضار۲ همهی اون چیزیه که باید باشه. همونطور که از مجموعه اسکیپرومداتآیار انتظار میره دکور و فضاسازی این بازی هم مثل بازیهای گذشته این مجموعه، باسلیقه، تمیز و پرجزئیاته. شیطنت وخلاقیتهای شیرینی هم در گوشه کنار طراحی دیده میشه که اگر بهشون توجه کنید جذابیت فضاسازی براتون دوچندان میشه. در احضار۲ چیزی که تا حدودی ناامیدکنندهست جنس متریال به کار رفته برای قسمتهاییه که پلیر مستقیما تعامل فیزیکی باهاش داره و به همین علت با لمس و برخورد، غیرواقعی و مصنوعی بودن جنس المان تو ذوق میزنه. از دید موسیقی این بازی استاندارد اما بدون هیچ خلاقیت خاصیه. از دید نورپردازی اما شاهد یکی از بهترین پرداختهای نوری در بین بازیهای امسال (تا زمان نگارش این نقد) هستیم. به صورت کلی فضاسازی احضار۲ بینقص نیست اما اگر عاشق فیلمهای ترسناک عمارتهای غربی هستید احتمالا فضاسازی احضار۲ مورد پسند شما قرار میگیره.
طراحی سکانسهای نمایشی احضار۲ بزرگترین نقطهضعف کل این بازیه. بذارید این طور بگیم که وجود انواع خاصی از جامپاسکرها (ترسهای لحظهای) و اصطلاحا "اکتهای مارکتی" زیبنده این بازی نیست. پوشش بازیگران و کاراکترپردازی مشابه چیزیه که پیش از این در بازیهای خوب این سبک دیده شده و جدای تمیز و خوب بودن فارغ از خلاقیت و نوآوریه. در نوع اجرا (اگرچه در M-Rate ضریب بسیار پایینی داره) اما باید اشاره کنیم که همچنان تسلط کافی برای بازیگران شکل نگرفته و رفت و آمد بازیگران به وضوح شنیده و احساس میشه (این مورد به قدری مشهوده که گاهی به شک میافتید آیا اصلا هدف این بوده که تردد، برای بازیکن قابل تشخیص باشه یا خیر!). البته ناگفته نماند که در همین سبک نمایشی هم طراحان بازی در یک یا دو نقطه خلاقیتهای جذابِ کوچیکی براتون گذاشتن که در بخشهایی بهتون یادآوری بشه اگرچه جامپاسکرها تکراریه اما همچنان میشه کارهای جدید انجام داد. سکانس(های) تعاملی بازی به نظر میرسه هنوز روی روند بازی ننشسته. هم از لحاظ اجرا و هم از لحاظ لحن و حتی در زمانبندی جای کار داره.
گیمپلی کلاسیک و روند خطی بازی احضار۲ بار دیگه بهمون یادآوری میکنه که میشه با همان المانهای خالص و سادهی کلاسیک، تجربه بسیار خوبی ساخت. احضار۲ در مشارکت گروهی و اجرای فلو (روند بازی) کارش رو خیلی خوب انجام میده و در یک موضوع خاص که اکثر بازیها ضعف دارند میدرخشه؛ بله! القای نقش. نقشی که برای شما در سناریو تعریف میشه در گیمپلی به کمک مکانیکهای مختلف، به شما القا میشه. احضار۲ میتونه یک تجربه جنگیری باورپذیر براتون بسازه و با وجود وسایل الکترونیکی در کنار مکانیکهایی که برای روند خطی تعریف شده، اصلیترین دلیل موفقیت این بازی در القای نقشه. با این حال در گیمپلی احضار۲ بازهم ردپای رخدادهای گیشهای و مارکتی دیده میشه. روند بازی به شیوهای مدیریت میشه که افراد باید به تنهایی مسیرهایی رو برگردن. این موضوع مستقیما این حس رو به شما القا میکنه که هدف این کار، جذب مخاطبهای خاص برای این بازی بوده (که شاید پیش از این از اهداف این مجموعه نبودند) ریتم کلی بازی تنده (که البته اتفاق مثبتیه) و تعادل مودهای مختلف در بازی به خوبی رعایت شده. با این حال به علت تکرار یک مکانیک خاص (هرچند با داینامیکهای متفاوت) تکرار انجام اونکار(ها) کمی کسالتبار و پیشبینیپذیر میشه. نحوه هینتدهی اگرچه منطقی اما به نسبت خلاقیتی که در طراحی مکانیک میبینیم ضعیفتر عمل کرده و به وضوح یادآور اینه که شما در یک اسکیپروم هستید! به عنوان جمعبندی باید بگیم احضار۲ در گیمپلی در عین حال که اثبات میکنه با روند خطی و کلاسیک همچنان میشه تجربهی بسیار خوبی ساخت؛ نشانههایی از بازیهای تکراری و عوامپسند رو هم داره.
نقطه قوت بازی احضار۲ در معماهای متنوع و خلاقانهست. تقریبا تمامی معماهای این بازی استاندارد هستند. انتخاب سرنخ درست، صورت مسئلهی جذاب و چینش فکر شدهای که تا لحظه آخر چیزی برای ارائه داشته باشه، تجربهی معمایی احضار۲ رو یک تجربهی دلنشین و با طراوت کرده. اگرچه در راهحل شاهد اتفاق تازهای نیستیم. به حدی که حتی در برخی معماها راه حل بسیار پیشپاافتاده و کلیشهایه. اما در انتخاب سرنخ و صورتمساله خلاقیتهای بسیاری رو شاهد هستیم و این همون چیزیه که تجربهی معمایی این بازی رو خاص میکنه! یعنی استفاده از راهحل های روان و ساده، همچنین در عین استفاده از المانهای جدید برای طراحی سرنخ و صورت مسئله.