"محسن کوهکن نماینده پیشین مجلس: اگر ورزشکاری در جام جهانی
سرود ملی نخواند و پس از گل شادی نکرد. بعد از تذکر و توجیه باید
او را حذف کنیم. ما بعد از انقلاب مرجع تقلید و رئیس جمهور را حذف کردیم بنابراین حذف یک بازیکن که سهل سهل است./رویداد"
این بیان را اگرچه آدم مهمی نگفته است ولی چون در تمام اين سالیان سال روند جاری همین بوده. مهم است. و مهمتر اینکه همچنان ادامه دارد. اگرچه "کوهکن ها با همه تلاششان تنها قادر بودهاند مشتی از خاک کوه را بکنتد.
آقای "کوهکن"! اتفاقا دلیلی را که اقامه کردهای بر علیه نتیجهایست که گرفتهای! شما مرجع تقلید و رئیس جمهور حذف کردهای. شخصیتهای سیاسی برجسته زیادی را به کنار زدهای احزاب سیاسی فراوانی را منحل کردهای» آدمهای شاخص جامعه را رماندهای» اما نه کار خودت را "سهل" کردهای و نه امروز در جایگاه بهتر و مستحکمتری ایستادهای.
وقتی ورزشکاران سرودت را نمیخوانند و دانشجویان و دانش آموزان سرود دیگری را سر میدهند. یعنی کارت "سهل" نیست و تو دشوارترین راه را برکزیدهای.
راه این است که ببینی آن ورزشکار چرا لب فرو بسته در جایی که تو سرود میخواهی و آن دانشجو و دانشآموز سرود میخواند در جایی که تو سکوت میخواهی!
آقای کوهکن! این کوه بسی فرهادها در خود دارد که کوهکنی پيشه آنهاست. جان بر سر پیمان عشق نهاده و میسرایند:
کوه ما سینه ما ناخن ما تيشه ما
باید دست از اين "کوهکنی" برداری و آنها را بفهمی و راهت را دیگر سازی ورنه میترسم تیشهات بشکند و بهمنی از فراز کوه بر سرت آوارا