برای انجام اقدامات پیشگیری ثانویه، تشخیص زودرس اختلالات تکاملی اهمیت زیادی دارد. و آن از طریق ارزیابی تکاملی و معاینات نورولوژیک نوزاد امکان پذیر است.
بر اساس اسناد موجود به نظر می رسد اولین کسی که یک گزارش دقیق از تکامل یک کودک را ثبت و منتشر کرد. آقای تیدمن آلمانی در سال 1787 بود.
ولی تنها بعد از انتشار گزارشات دقیق چارلز داروین از روند تکامل 10 فرزند خود در سال 1877 بود. که توجه و علاقه مندی به این موضوع ایجاد شد. چارلز داروین در یادداشت های خود مینویسد.: “از همان روز اول تولد اولین فرزندم شروع به یادداشت تجربیاتی کردم که او آشکار می شاخت، چرا که مطمئن بودم حتی پیچیده ترین و ظریف ترین رفتارهای انسانی دارای یک منشا و مبدا طبیعی هستند.”
در سال 1925، در حالیکه آقای آرنولد گزل بر روی کودکان عقب مانده ذهنی مطالعه می کرد .به این فکر افتاد که عقب ماندگی ذهنی چه علایم زودرس و اولیه می تواند داشته باشد. و بدین لحاظ در همان سال برخی علائم طبیعی یا norms را از طریق بررسی ماهانه گروهی از کودکان تعریف کرد.
بعدها این مطالعه را روی تعداد زیادی از کودکان تکرار و در “نرم”های خود تجدید نظر نمود و بر اساس آن کتاب های را نوشت.
در سال 1933 آقای بیلی نیز “نرم”هایی را از مطالعه بر روی تعداد زیادی از کودکان تعیین نمود.
در سال 1967 نتایج مطالعه دنور Denver که بر روی یک نمونه 1000 نفری از کودکان انجام شده بود منتشر شد. بعد از آن تست غربالگری دنور مورد بازبینی و تجدید نظر قرار گرفت و نهایتا تستی تولید شد که انجام آن حدود 5 تا 7 دقیقه طول می کشید.
این به خصوص در مورد خانواده هایی که سابقه سقط جنین یا نوزاد مرده یا فرزند معلول داشته اند بیشتر صدق می کند.
همچنین زنانی که در دوران بارداری خود مشکلات و بیماریهایی مثل عفونت یا توکسمی را تجربه کرده باشند. یا زایمان سختی را پشت سر گذاشته باشند و نیز زنان مسن یا مادران بدون همسر در این مورد نگرانتر هستند.
یک تصمیم و راهنمایی نادرست از سوی پزشک به خانواده، در مورد کودک سالمی که برچسب غیرنرمال بودن به او چسبانده می شود. یا کودک غیرنرمالی که به پدر و مادر در مورد سلامت او اطمینان می دهیم. این عمل می تواند آثار و عوارض اسفبار به دنبال داشته باشد.
بسیاری از اوقات پیش می آید. که بر علیه پزشکان یا بیمارستانها برای موجب معلولیت جسمی یا ذهنی شدن یک کودک شکایت می شود.
اگر پزشکان به طور روتین وضعیت تکاملی کودکان تحت نظرشان را در پرونده ها یادداشت کنند. در چنین مواقعی می توان ثابت کرد که حتی قبل از صورت گرفتن مداخله ای مثل تزریق واکسن از سوی پزشک. کودک دچار علائمی هرچند خفیف از اختلالات عصبی، تکاملی و ذهنی بوده است.
در مورد متخصصین زنان و زایمان. ثبت سابقه دقیق مادر در طول دوران بارداری و نیز ثبت نتایج پایش یا مانیتورینگ جنین در دوران بارداری و حین زایمان می تواند صورت گیرد.
این عمل یا جنبه مطالعاتی و تجربی دارد و یا حتی پس از سالها اقدام و تجربه هنوز نگرانی از بابت تاثیرگذاری آن مداخله بر روی سلامت جسمی یا ذهنی کودک وجود دارد.
انجام ارزیابی های تکاملی در پیگیری وضعیت کودک بعد از مداخله می تواند نتایج مهمی را در اختیار پزشک قرار دهد.
از جمله به عنوان مثال می توان به مداخلاتی مثل IVF ، آمینو سنتز، CVS، سونوگرافی در حین بارداری، resuscitate کردن نوزادان VLBW یا نوزادانی که مشکوک به صدمات شدید مغزی در حین زایمان هستند اشاره نمود.
اعمال جراحی بزرگ بر روی آنومالی های مهم مادرزادی و نیز درمان اختلالات متابولیک، تشنج، مننژیت و سایر بیماریهای صدمه زننده به مغز در کودکان نیز مورد توجه می باشند.
در صورت مداخله درمانی به موقع قابل درمان هستند. و در غیر اینصورت می توانند عوارض و اختلالات دائمی برجای بگذارند.
با ارزیابی تکاملی حتی گاهی می توان به وجود مشکلاتی مثل سوء تغذیه، محرومیت های عاطفی و سوء رفتار و سوء استفاده در کودکان نیز پی برد.
همچنین با ارزیابی های تکاملی برخی از توانایی های ذهنی کودک را در اغلب اوقات نمیتوان شناسایی کرد.مثل :توانایی های عددی، فضایی، حافظه، منطق و خلاقیت.
اختلالات عصبی تحولی(اختلالات تکاملی)
ما را در اینستاگرام و تلگرام دنبال کنید: