اگر خواستیم فیلمهای ایرانی ببینیم که در مورد طلاق و اعدام و اعتیاد نباشند چی؟
فیلم حال خوب کن دقیقا یعنی چه؟
اول اینکه این عبارت را از انگلیسی یاد گرفتم. فیلمهایی هست که به آنها "feel-good" میگویند. برای من همچین فیلمی یکی یا چند تا از این ویژگیها را دارد:
شماره 1: شاید این را تجربه کردید. در شهر بزرگ و پر سر و صدا زندگی میکنید و یکدفعه راهتان به روستا میخورد. نه روستای توریستی. یک جای آرام و حوصلهسربر که انگار زمانش کش میآید و آدمهایش از یک کرۀ دیگر میآیند. هیچکدام از امکانات و راحتیهای محیط زندگی خودتان را آنجا پیدا نمیکنید. اما یکدفعه از سکوت و صدای طبیعت خوشتان میآید. شروع میکنید با آدمها ارتباط میگیرید. از گذشتۀ همیشه جذاب و رازآلود میگویند. به منظرههای وسیع طولانی مدت نگاه میکنید و انگار چشمتان از اینکه ساختمانهای بلند سد راهش نمیشوند نفس میکشد. به غیر از لذت کشف یک مکان تازه انگار نیازها یا ابعاد جدیدی از شخصیت خودتان را کشف میکنید و سرآخر حس میکنید بزرگ شدید یا چیزی در وجود شما تغییر کرده. به خاط همۀ این حسهای زیبا فیلم خاک آشنا حال مرا خوب میکند.
شماره 2: فیلمهایی هستند که در آنها زنی با چنگ و دندان برای رسیدن به یک رویا میجنگد. پر از زندگی است. و با دیدنش به خودم میگویم کاشکی من هم شبیه او بودم. چرا من شبیه او نیستم؟ چکار کنم که شبیهش باشم؟ بعد شروع میکنم بدون اینکه کسی بفهمد در زندگی روزمره رقتار و حرفزدن و جسارتش را تمرین میکنم. رویا با بازی هدیه تهرانی در فیلم کاغذ بیخط یکی از زنان الهامبخش است.
شماره 3: این تجربۀ لطیف برای هرکس اتفاق میافتد. اتفاقی راجع به یک سبک زندگی، سبک موسیقی، معماری یا هرچیز دیگر میشنود یا میخواند. با کنجکاوی و خودجوش راجع به آن تحقیق میکند. از خود میپرسد چرا زودتر چیزی در اینباره نشنیدم؟ چرا دیگران از آن بیخبرند. بعد دوست دارد شغل و رشتۀ تحصیلی و کار و زندگی را رها کند و خودش را در این کشف تازه حل کند. این مسئله برایش جدی است و دوست دارد با دیگران به اشتراک بگذاردش. هرچند که دیگران علاقهای به آن ندارند. این داستان فیلم نارنجی پوش است.
شمارۀ 4: دلتان پر است. دوست دارید با هرکس حرف میزنید بحث را به موضوعی بکشانید که ذهنتان را درگیر کرده. اصلا دنبال گوش میگردید که با صدای بلند فکر کنید. احساس میکنید با هرکس صحبت میکنید نمیتوانید منظورتان را برسانید و از شر سایۀ تاریکی که روی روحتان افتاده راحت شوید. فیلم 10 کیارستمی، چند مکالمۀ زنی پر آرزو و شادابست که دنبال کسی است که درکش کند. این نه یک فیلم حال خوب کن، یکی از بهترین آثار هنری است که در تمام عمرم دیدم.
شماره 5: آدمهایی در زندگی هستند که انگار دستشان را دراز میکنند و روح ما را لمس میکنند و در آغوش میکشند. جایی که حتی نزدیکترین افراد به ما هم به آن نزدیک نمیشوند. هر نگاه و هر صحبت و هر لحظه که کنار آنها سپری میکنیم عاشقانه است و لحظاتی را میسازند که در آنها زندگی را زندگی میکنیم. این انسانها اغلب به ما تعلق ندارند و خیلی هم کوتاه در زندگی ما میمانند. شبهای روشن فرزاد موتمن را از رمان داستایوسکی بیشتر دوست داشتم.
هنوز حدود 10 فیلم دیگر دارم که بعدا دربارۀ آنها مینویسم.