Amir
Amir
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

چالش کتابخوانی طاقچه دی ماه

عکس
عکس


آدلاین ویرجینیا وولف یک نویسنده انگلیس

می‌باشد که وی در دو جنگ جهانی حضور داشت

ویرجینیا وولف در سال 1882 در لندن به دنیا آمد

و در سال 1941 داری فانی را وداع گفت وی چندین بار دچار یک بیماری روانی شده بود و در نهایت ویرجینیا را از پا در آورد.

اثاری وی :« یک: به سوی فانوس دریایی در سال 1927

دوم.:« اتاقی از آن خود در سال 1929 اثار خود را در رشته تحریر در اورد.

نویسنده کوشش کرده تا جای که امکان داشته و یا احساس می کرده از زن به عنوان جنس دوم یاد می کنند وقتی که می رود در تمام کتاب فروش ها اکثریت نویسندگان می بینند زن را جنس دوم خطاب نموده است حسی خوبی برایش دست نمی دهد به این فکر فرو می رود چرا؟ مگر خانم انسان نیست و یا خداوند مرد و زن خلق نکرده چه دلیل وجود دارد که مردم در جامعه این طور بر خورد می کنند زمانی که در اینترنت وصل میشه هرچند کلمه زن را پیدا می کند باز هم حسی تحقیر آمیز دست می دهد. چرا که برخی نویسندگان یا دانشمندان زنان را کوتاه فکر، ناتوان، دارای جسم خیلی ضعیف مورد اشاره قرار داده بودند.

ولی اینجا در ذهن وولف سوال خلق شد چرا این قدر کتاب های زیاد از مردان رمان، داستان، کتاب های نوشته نسبت به زنان خیلی بیشتر با موضوع مربوط به زنان تعداد کتاب های که خانم ها راجع به زنان نوشته اندک است.

پس دلیل اش چیست؟

آیا مردان در سرشت و روح طبیعی خود از ظلم و ستم متنفر آند؟

آیا آقایان عاشق خانم ها هستند ولی نمی توانند بروز دهد؟

دلیل اول مردان خجالت می کشد که بگوید عاشق یک دختر یا خانم شده چون مردم به او دیوانه خطاب می کنند. دلیل دوم خیلی می ترسند از مردان که از نظر مقام و پست از انها بالاتر قراردارند.،

و دلیل سوم این گروه از مردان سود جویان هستند که می خواهد با این کار خود طرف دارانی طبقه زنان را با خود داشته باشند در اصل برای خودشان مهم نیست که خانم ها را ناتوان، کوتاه فکر و یا ضعیف جسم می خوانند.

در بخشی دگر کتاب وولف به خانه می رود کتاب های جدید پیدا می کند « تاریخ انگلیستان » اثر پرو فیسور ترولیان بخشی زنان نگاشته بود کتک زدن به زنان طبقات بالا و نجیب زادگان از اول وقت دختران به دنیا می‌اید نامزد می شود اگر بزرگ شود مخالفت نماید مجاز به کتک زدن است دختر هیچ اعتراض هم در بین مردم وجود نخواهد داشت چرا که نافرمانی از شوهر خود کرده پس باید مجازات شود در سال 1470 بود وولف به خواندن ادامه می دهد در آن کتاب حدود 200 سال بعد تا پنجاه در صد تغییرات مشاهده می شود که اینجا دانشمند بنام شکسپیر نظر دانشمند قبلی را رد می کند می گوید پس زنان هم انسان است و حق انتخاب دارد گرچه هنوز هم ستم و نا برابر های زیاد وجود دارد.

در اصل از دوران قدیم اگر به اثار نویسندگان یا شاعران نگاه کنیم زنان در کتاب ها ، اشعار، رمان داستان ها حضور دارند

در جاهای شعر، از زیبای پیری زاد، مژگان فریبنده، زلف زیبا، فرشته روی زمین شاعران در اشعار خود بهره مند شدند هیچ جای نیست که از سیبل یا موی یک مرد حرف به میان آمده باشند.

وولف می گوید زنان هرچند هیولای جالب و زیبا برای قوه تخیل باشند بازهم جای زنان در اتاق آشپزخانه کنار چربی، کنار گهواره بچه، در حال اما ده کردن غذا، کتک خوردن، به اجبار خانه بخت فرستادن چیزی دگر نیست.

در این بخش ها وولف می آید مقایسه می کنند زنان را در قرن شانزده تا نوزده در آن موقع هیچ زنی در دنیا جرئت نداشت یک نامه یا یک ورق کتاب بخواند اگر می خواست کتاب بخواند یا بنویسد مورد تمسخر قرار می‌گرفت حتی دختران و زنان از طبقه اشراف زادگان از تعریف زن معلوم بود که حق تحصیل و نویسندگی ندارد،

اگر زنی می خواست چیزی بگوید یا داستان بنویسند همه شبیه هیولا به او نگاه می کردند و میگفتند که این زن دیوانه شده چرا که زن را چه به حرف زدن یا نویسندگی این روال تا وسط قرن نوزده ادامه یافت بعد یک اتفاق جالب افتاد که همه را حیرت زده ساخت یک خانم در دهکده با شوهر خود زندگی می کنند تا اینکه شوهر او فوت می شود زن تنها می ماند دگر کسی را ندارد که کار کند و پول دربیاورد برای زن همه فکر می کنند که این زن از گرسنگی می میرد بعد از مدتی کوتاه ولی زن مجبور می شود تمام کار ها را خودش انجام می دهد تمام آن مردم در فکر فرورفته بودند که یک زن از همه مشکلات خود شبیه یک مرد بر میاید.

وولف خیلی دور در مورد زنان تحقیق کرده در قرن شانزده فعلا در قرن 21 هیچ دختر از کلاس پنجم بالا و اجازه دانشگاه رفتن ندارد در کشور افغانستان قانون جدید شان را خود شان تائید کرده همه مدافعان حقوق بشر، حقوق زن

سازمان ملل همه شان سکوت اختیار نموده اند. ودر آخر برای اشخاص که می خواهد این کتاب را بخوان می تواند از طاقچه دانلود نماید.

https://taaghche.com/book/22692

بیماری روانیجنگ جهانیحقوق بشررمان و داستانچالش کتابخوانی طاقچه
دانشجوی کتاب خوان، اگر عشق باعث شود که من از خود خواهی و خود پرستی رها شوم حاضر هستم عاشق شوم تا همه من را دیوانه و مستی عارفانه بخوانند.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید