نام اثر: بابا لنگ دراز
نویسنده : جین وبستر
مترجم : محسین سلیمانی
کتاب بابا لنگ دراز یک کتاب صوتی است.
گویندگان : زهره شکوفنده، محمد ولیان
نویسنده، در بیست و چهارم ژوئیه ۱۸۷۶ در نیورک
پا به دنیا گذشت
وبستر در یازده ژوئن ۱۹۱۶ بعد از زایمان درد و مشکلات
سخت دار فانی را وداع گفت.
کتاب بابا لنگ دراز یکی از بهترین رمان های که تاحالا خوانده یا شنیده بودم آن قدر این کتاب به زیبای تمام نوشته و خیلی ترجمه و با صدای عالی خوانده شده است اگر کسی این کتاب را نخواند افسوس خواهید خورد،
داستان از یتیم خانه شروع می شود دختر بنام جولی ابوت
یکی از دختران یتیم خانه است خیلی شوخ و با احساس
از حرف خودی جولی در پرورشگاه همیشه چراغ ها، برنامه غذا، تفریح، خوابیدن، و یک سری برنامه های دگر طبق قانون آنجا انجام می شد همه شان تکراری ادم خسته می شود در شبانه روز از قبل معلوم شده بود در واقع من فکر می کردم یک روباط باشیم تا یک انسان چون انسان دوست دارد
طبق میل خود زمان را مدیریت نماید نه از پیش تعیین شده.
در پرورشگاه یک روز خبر می رسد که جودی ابوت باید یتیم خانه را ترک نماید چون یکی از خیرین تمام هزینه دانشگاه جودی را برعهد گرفته تا جودی درس بخواند و تحصیل خود را در دانشگاه ادامه دهد باید یک نویسنده حرفه ای شود،
جودی از شنیدن این خبر خوشحال می شود اسم آن خیر را می پرسد می گوید اسم واقعی او را بهتر است ندانند
جودی در عوض خدمات آن خیر هر روز یک نامه برای آن اقا بنویسد از پیشرفت تحصیل خود بگوید،
دختر بیچاره وقت وارد محیط دانشگاه می شود در همه چیز تعجب می کنند چون فقط در پرورشگاه تربیت شده زندگی
واقعی را ندیده در خیلی کار ها نمی فهمند چه باید انجام دهد از تمام اتفاق های که افتاده خیلی با ظرافت تمام و با جزئیات در نامه هایش می نویسند پست می کنند تا به دست بابا لنگ دراز برسد تمام نامه ها می رسیدن ولی بسیار کم جواب نامه ها را منشی بابا لنگ دراز می دهد خیلی مختصر
به همین خاطر گاهی اوقات جودی می گوید من اصلا کسی را ندیدم و نمشناسم چطور نامه بنویسم در نامه هایش بعضی وقت ها خیلی عصبانی یا غمگین یا خوشحال است همه چیز را در نامه هایش بیان می کند سریع و راحت،
در تعطیلی دانشگاه زمانی می رود نظر بابا لنگ دراز را می پرسد و زمان برگشت به دانشگاه همه چیز را توضیح می دهد
در دانشگاه برخی اتفاق های رخ می دهد که جولی سخت تحت تاثیر قرار می دهد زمانی که دانشجویان دگر از اقوام
مثل پدر بزرگ، مادر بزرک، خاله عمه، حتی برادر خواهر خود شان صحبت می کنند چون جودی هیچ کدام انها راندارد
بعضی وقت نامه می نویسد به بابا لنگ دراز از او خواهش می کنند که چند مدت جای پدر بزرگ من باشید خطاب قرار می دهد نامه می نویسد. جولی بنده خدا هیچ کسی را ندارد کارت اش را بنام کسی بزند هیچ خویشاوند نزدیک ندارد
و فقیر یا دختر پرورشگاه هم است. از طرف دگر یک خانم هم است همه این ها به درد های جودی افزده می شود
و از طرف دگر جودی چنان محکم، و استوار ساخته است که دگر قابل شکست نیست همه مشکلات را بد ترین را از سر گذرانده است. تمام مشکلات دست دست هم داده تا این شخصیت جودی را ساخته.
چرا این کتاب را انتخاب کردم&،:
۱. ایام فاطمیه بود شهادت حضرت زهرا مرضیه ع روز جهانی زن در این کتاب از مظلومیت یک زن حرف زده که قبلا هیچ دختری از پرورشگاه پا به دانشگاه نگذاشته بود.
۲. در این کتاب همه چیز از نظر و حسی یک خانم بیان شده بدون هیچ گونه دخالت یا فشار از طرف مرد،
سوم:» در ویرگول کتاب های که معرف شده بود تمام شان این بود نگاه یا تجسم جهان از نظر زن صورت گیرد. من هم این داستان را انتخاب کردم.
برگردیم در این ماه همه کتاب های که از طرف طاقچه برای چالش کتابخوانی تعیین کرده دیدن جهان از نظر یک خانم.
چهارم :» برای اشخاص که می خواهد فرزندان شان در آینده شغل نویسندگی را انتخاب نماید کتاب بینظری است
خیلی می تواند کمک نماید.
امیر.
برای در یافت این کتاب به طاقچه مراجعه نماید.