کتاب نیلوفر و مرداب نوشته تیچ نات هان
ترجمه:» علی امیر آبادی
نویسنده همان راهب بودا، مبارز صلح طلب ویتنامی جالب است که اولین بار و اولین نویسنده از کشور ویتنام را مطالعه نمودم کتاب جذاب بود حجم کم دارد خیلی به مقدمه و معرفی کتاب نمی پردازه خیلی خوب وارد داستان اصل می شود
من متوجه نمی شوم که این کتاب را چطور و با
چه انگیزه دست به کار شده زمان وارد خواندن می شم کلمات و جملات را چنان بیان کرده مه مستقیم با ذهن ادم سر کار دارد از به تصویر کشیدن برخی جملات واقعا من به وجه می آمدم
اینجا از کتاب مقدس خود شان نقل قول می کند
در مورد دو جمله روشنای و تاریکی (هنگام که خداوند به روشنای فرمود برو آنجا،روشنای کم فکر کرد که برادر من تاریکی اونجاست، دوباره خدا گفت به نور حرکت کرد رفت همان جای که خدا
گفته بود در حال که تاریکی در چند قدمی او بود ) این دو کلمات را مقایسه می کند اگر تاریکی را برداریم دیگر روشنای یا نور معنی نمی دهند در کنار هم معنی می یابند، بازوی چپ و راست را، اگر بازوی راست به چپ بگوید دیگر من نیازی به
وجود شما ندارم، دگر هیچ کدام شان معنی ندارد در پهلوی هم می زیبد نه تکی و تنها صبح زود وقت خورشید طلوع می کند پرتوی زیبای نور خورشید به گیاهان که از شدت سرمای شب به تنیده بر خورد می کنند
خیلی سریع پرتوی خورشید و گیاه هم دیگر را در آغوش می کشد و گیاهان شروع به رشد و جوانه زنی می کنند بدون هم دیگر بی معنی هستند زندگی را اگر بخواهیم بدون درد و رنج، تنها به شادی، فرح آن نگاه کنی اشتباه
است، نقل و قول از بودا انجام می دهد که بودا گفته است باید درد های زندگی را در آغوش بکشی همان طور که مادر فرزند یا کودک خود را در اغوش می کشد در دفعه اول متوجه نمی شود که چرا طفل گریه می کند
ولی در آغوش خود درگ می کند که تب دارد یا گرسنه است در واقعیت در آغوش کشیدن یا لمس کردن خودش یک نوع درمان است، پس در زندگی همین طور است اول به رنج ها و مشکلات سلام بعد لمس انها، دلیل و ریشه انها را متوجه خواهم شد و شادی میاید و با معنی می شود نه اینکه
فقط فرح و خوشحالی را در نظر بگریم پس در پهلو هم غم و شادی ارزش دارد، گل نیلوفر خیلی قشنگ است ولی مرداب بوی بد به مشام می رساند اما گل از مرداب بد بو تغذیه می کند تا به نیلوفر زیبا تبدیل می شود هرچه مرداب بوی خوب ندهد بازهم ضامن رشد گل زیبا نیلوفر است باهم معنی دارد.
انسان ها را به هیجان می آورد چرا که می داند دو بعد انسان از کجا تحریک پذیر است خود نویسنده این را ه را طی کرده میگن اگر ادم عمل دم را انجام می دهد می داند که سختی باز دم در انتظارش است پس باز دم را انجام می دهد حسی راحتی و آسایش دست می دهد پس بدون هم دیگر ناکامل است اگر در زندگی دقت نمایم هر چیزی در واقع ذوج آفریده
شده است مثل زن، مرد، کامل کننده هم هستند در طبیعت نگاه بی آندازم متوجه شگفت های می شویم که تا حالا به آن فکر نکردیم کتاب نیلوفر و مرداب را من بخاطر، کتاب قبلی که بنام "دختر مرداب بود" انتخاب کردم
گرچه شاید برای ام به اندازی دختر مرداب یا همان "جای که خرچنگ ها آواز می خوانند " نبود ولی از حقیقت ناگزیرم عالی بود
برای مطالعه کتاب ( نیلوفرومرداب کلیک نماید ) امیر.