اسم اثر _~» درباره معنی زندگی
اسم نویسنده _~» ویل دورانت
اسم مترجم _~» شهاب الدین عباسی
انتشارات _~» بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
اینجا یک بخش در مورد تاریخ اشاره نموده است که اگر بشر هر نسل تمام تجارب در مورد هرچیزی که در زندگی روزمره خود کشف می کند بتواند در نسل بعد از خود به راحتی انتقال دهد دیگر انسان امروز هیچ نگرانی نداشته همه امور را با استفاده از ابزار و تفکرات انجام می داد با کمترین زمان و بیشترین بهره ولی جالب است من شخصا تفسیر که از کتاب دارم،
یک این است که کتاب را آن طور که ما تفسیر می کنیم یا متوجه می شویم دقیقا آن چیزی نیست که نویسنده انتظار داشته پس اختلاف پیش می آید بین ما و نویسنده نسل قبل.
دوم، برداشت از کتاب از یک نسل به دیگر کاملا متفاوت است آن نتیجه دلخواه را نسل بعدی نمی تواند بگرد از کتاب نسل قبل خود شان.
بخشی در مورد ارمان های بزرگ بشریت یا اشهر های ارمانی در این کتاب آمده که بنظرم خیلی جالب می رسد.بشر هرچند که طرقی کرد از طرف دیگر دوباره پس می مانداگر نگاه به تمدن های بشر که ساخته در دوران قبل بیندازیم متوجه خواهیم شد که چیزی که از آن همه ویرانی و تخریب باقی مانده است،
اول می آید ماشین اختراع می کند، هواپیما، اتم می سازد، کشف راه زادو ولد را پیدا می کند ولی هرچقدر هم کشفیات شان بیشتر می شود همان اندازه اختلاف بین زن و مرد عمیق تر می شود چرا دلیل اش در چیست؟
انسان ها در هنگام جنگ در مقابل هم از سنگ و چوب بهره می بردند کم کم بیشرفت کردند با تیر و نیزه بعد با اسلحه دیگر با سلاح های سنگین و سبک با موشک از راه دور بعد اگر یک شهر مردن آن چیزی های جالب و مورد توجه بسازد دیگری آن را ویران و به خراب تبدیل می نماید در ساخت تمدن مصر می سازد، یونان خراب و ویران می کند، یونان می سازد، روم ویران و خراب می کند، روم می سازد انگلستان همین کار تکرار می کند، اسلام می سازد اسپانیا به ویرانه تبدیل می کند.
بعد تسپانیا درست می کند اروپا ویران کند تا چیزی باقی نماند
همین روال ادامه پیدا می کند.
راجع به دین داری یا زندگی بدون دین،
خیلی جالب است که از چندین دانشمند و نویسنده معروف و معتبر سوال کردند نظر خود را در مورد زندگی با دین یا بدون دین بیان نماید سر و ته زندگی یا لذت و خوشی هایی زندگی در چیست؟ شخص بنام اچ. ال. منکن،= که تاثر فراوان روی ادبیات امریکا گذاشت
چنین بیان می نماید من به همان دلیل زندگی می کنم که یک مرغ روی تخم های خود می خوابد من زندگی را خیلی اسان تر از آن در نظر میگرم که بقیه مردم از دیدگاه خود به زندگی می نگرد چون افراد دیگر با زندگی بسیار با یختی بر خورد می کند وبیش از حد جدید می گرد چون قرار نیست که تا ابد و ابدیت زنده بمانیم بلاخیره باید روزی از این دنیا برویمدانشمند دیگر نظریات خود را جالب گفت که همان طور که یک گاو شیری هر روز شیر می دهد بدون اجبار، بل از روی عشق و علاقه من هم هر روز به زندگی لبخند می زنم و کاری خود را ادامه می دهم بدون کدام دلیل یا زور با علاقه و عشق من زندگی را با نویسندگی شروع کردم چون زندگی کمی با من همیار بود شغل خوب و جالب است من هر روز می نویسم چون تمام خوشحالی و لذتی از زندگی من در آن نهفته است
ولی خوب یک چیزی خیلی بود من گاهی اوقات دچاری آن می شوم خودم، این است که برخی وقت ها زندگی را اگر سر و ته شان در نظر بگریم هیچ نیست پوچ و تو خالی است هرچند دنبال آن می گردم نکته به درد برخورد پیدا نمی کنم من متوجه نمی شوم که کجای زندگی یا کتاب دنبال آن چیزی گم شده ام بگردم از دوستان که این مطالب را مطالعه می نماید خواهش می شود جنبه های که از دید من پنهان یا من نتوانستم بشناسم به من یاد آوری نماید خیلی از لطف تان سپاسگزارم برای دانلود این کتاب به فروشگاه اینترنتی کتاب متنی و صوتی مراجعه فرمایید
(در یافت کتاب درباره زندگی )