ویرگول
ورودثبت نام
Amir
Amir
خواندن ۷ دقیقه·۷ ماه پیش

چالش کتابخوانی طاقچه _~» واقع نگری

اسم اثر_~» واقع نگری

نویسنده _~» هنس روسلینگ، اولا روسلینگ، انا روسلینگ

مترجم _~» عاطفه هاشمی، سید حسن رضوی

انتشارات _~» میلکان

کتاب جالب است از چندین نگاه اول اینکه از تجارب خود یکی از نویسنده ها که خودش اعتراف می کند قبل از اینکه به دانشگاه برود خیلی عاشق سرک بوده است نه درس و تحصیل همیشه تا کم کم متوجه می شود که باید درس بخواند و هم هنر سرک را آنجا دهد،

این کتاب حاضر از ذهنیت یک شخص تراوش نکرده بلکه از سه نویسندگان متفاوت است که می توان گفت نگاه کردند به جهان پیرامون قطعا متفاوت است به کتاب از جوانب های متفاوت اندیشیده شده جذابیت اش همین خواهد بود

در این کتاب نویسندگان تلاش کرده است که اگر بخواهیم یک کشور در جهان بررسی نمایم که چقدر پیشرفته و یا طریقی نموده است از بررسی و آمار های خیلی ساده و آمار واقعی که از طریق سازمان ملل جدول مرگ و مری کودکان جهان بدست مان می رسد بررسی و نتیجه گری و تجزیه و تحلیل نمایم.

چیزی که در کتاب آورده این است که به عنوان نمونه که متوجه شود از طرقی یک کشور در دنیا آمار مرگ و مری از سه کشور جهان را مرور نمایم طبق کتاب چون من اصلا تا حالا به چنین موضوع به این مهم فکر نکرده بودم آمار مرگ و مری اطفال از جدول سازمان ملل کشور مالزی 14 در صد، کشور عربستان 55 در صد و کشور های دیگر

به این نتیجه می رسیم که در کشور عربستان چه در صد خدمات به مردم عادی خواهد رسید.یعنی 55 در از بچه ها قبل از سن پنج سالگی از بین می رود حالا از وضعیت بهداشت، درمان، سواد خواندن و نوشتن

مادر گرفته تا همه خدمات که از طریق دولت شان به انها خواهد رسید خوب می آید این آمار ارقام را با ده سال قبل اش مقایسه می کند تا به نتیجه واقعی برسد.کشور عربستان با آن در آمد بالای نفتی حاصل شان حتی نتوانسته خدماتی به اندازی کشور مالزی ارایه نماید به مردم کشور شان.

پس کشور مالزی خیلی نسبت به عربستان خدمات جالب تر داده است.

البته در قسمت های ادامه کتاب نویسندگان سعی می کنند که وضعیت زندگی انسان ها را از تاریخ 1994 به موریخ امروزی مقایسه نماید که مشاهده یک اماری جالب می شود که آمار شان تقریبا قابل قبول است همه از آمار های سازمان ملل گرفته می شود از نظر مرگ و مری کودکان فعلا که خیلی کاهش یافته یعنی جهان در حال تغییر بزرگ است براساس تاریخ 1995 که کشور های جهان را به گروه تقسیم می کردیم کشور های توسعه یافته و کشور در حال توسعه

دلیل شان این بود که کشور های غربی را توسعه یافته می گفتند که مرگ و مر کودکان کم، خدمات شان خوب و همین طور سواد شان خوب بودند ولی به مروری زمان این جایگاه تغییر کرده است که دیگر لازم نیست دولت های دنیا را به بخشی تقسیم نمایم.یا بگویم کشور ها را به فقیر و ثروت مند تقسیم نمایم حالا نویسندگان دولت های را سطح بندی کردند

سطح یک، سطح دو، سطح سه، سطح چهار،

سوال، در کدام سطح بیشترین جمعیت جهان زندگی می کنند؟شاید اکثرا بگوید سطح 1 ولی اشتباه است،

سطح یک حدود یک میلیارد نفر زندگی می کنند که در خط فقر زندگی می کنند همان طور که با در امیدی کم دارد هم کم کار و تلاش می کند در شبانه روز بقیه سطح در آمد بالا ساعت کاری زحمت شان زیاد است تا از رفاع و امکانات قابل توجه برخورد دار باشد.



نکته قابل توجه من در این کتاب یک درس بود که از زبان یکی از نویسندگان کتاب که استاد دانشگاه بودند گفت در اول شاگردان من که درس می دادم یک باور غلط داشت که میگفت آنها هیچ وقت نمی تواند مثل ما غربی ها ثروت مند و با سواد شود، چرا که ما خیلی پیش هستیم.

و من سعی کردم برای شان توضیح دهیم این کلمه شان درست نیست ما انسان ها تفاوت زیاد با هم نداریم حالا شاید از نظر محیط، جعرافیا، دیدگاه مردم شان تفاوت داشته باشند نه اینکه تمام شان را این گونه قضاوت نمایم

حالا دیگر برای شان حل شده ما یعنی کشور های غربی و دیگر کشور ها تفاوت زیادی نخواهد داشت ـ

ولی ما همه خود را مسلمان می دانیم هیچ گاه چنین تلاشی نخواهیم کرد تا حق و عدالت را بپذیریم اما فقط شعار می می دهیم پیروی واقعی اسلام هستیم.جالب کتاب اینجاست که می آید تمام مرز های جعرافیای را که خود کشور ها درست کرده است به چالش می کشند و از میان بر می دارد فقط جهان را به چهار سطح آن هم بر اساسی در آمد و کار زحمت روزانه اش تقسیم می کنند دیگر کشور یا اینها و ما یا غربی و دیگران باقی نیست یا بگوید کشور های در حال توسعه یا توسعه یافته دلیل این ها این بود که در سال 1999 میلادی برخی کسانی که تحمل ارامی در بین کشور هارا نداشتند آمدن یک سری برنامه راه انداختن که مقایسه نمودن دو کشور از نظر اقتصادی مردم شان و از نظر توانای زنان در مقابل مردانش.

در مکزیک در بخشی ریاضی از مردان و زنان آموزن های گرفتند که به قول و آمار و ارقام خود شان ثابت کردند که زنان کند ذهن تر است نسبت به مردان که یک دروغ و اشتباه بوده در حال که چنین چیزی امکان ندارد چطور ممکن است در یک کشور تمام زنان در ریاضی از مردان نمرات خیلی کم در یافت نماید دومین کار بین تمام مردم یا مردان کشور مکزیک تلاش کردند که چه کسی از همه شان ثروت مند است

بعد همین کار را در کشور ایالت متحده امریکا انجام دادند که به این نتیجه رسیدن از دیدگاه خود شان مردم و کشور مکزیک پایین تر از کشور امریکا قرار دارد.خوب حالا هم اختلاف در سطح بندی هم وجود دارد و هم مقایسه افراد از دیدگاه خود هر شخص اما در حد کمتر از کشور حداقل خود مردم دنیا در بین شان رقابت وجود دارد گرچه مقایسه انسان خود با دیگران هرگز تمامی ندارد

باید خود را در بلای یک ساختمان یا کوه قرار دهد و همه را در پایین ترین نگاه کند و تمام مردم را کوچک بیبیند

در حال که مردم آن شخص را کوچک می بیند

دیگر اینکه آمار های که از رسانه ها یا مطبوعات در خوری مردم می دهند نمی توان کامل رد نمود یا باور کرد یک سری بخش هایش مربوط به دولت یا یک دیکتاتور است دروغ یک بخش های مربوط علم یا پیشرفت علم است ارزش شنیدن

و اتلاف وقت را دارد.

مقایسه سطح ثروت و اقتصادی مردم جهان از سال 1997 تا سال 2017 را بررسی نموده است که آمار جالب توجه است

در سال1997 کشور چین 42 در صد در فقر مطلق قرار داشتند در 2017 این عدد کاهش پیدا کرده کمتر از ده در صد، در هند همین طور به کمتر از 13 در صد است و کشور های افریقایی در سال های اخر از 14 در صد به چهار در صد کاهش پیدا کرده است،

در سال 1960 یک فاجعه انسانی در چین رخ می دهد که همه مردم دنیا شوکه می شود وقت این خبر میشنود از فقر و قطع مطلق حاکمان دیکتاتور آن کشور از حاکمان کوچک زیر سلطه خود مالیات جمع آوری می کردند هر سال در سال دار و نا دار شان را به دولت تحول می دهد بعد از چند ماه آدم خور هارا دید اگر کسی از مناطق زنده بود یا جسد و استخوان ها را پیدا کردند

در آن سال که برنامه غذای سازمان ملل نبود بعد آن سال برنامه غذای تشکل شد در مناطق آسیب دیده کمک می رساند از طرف سازمان ملل، کتاب جالب است برای اشخاص که بیشتر دنبال آمار و ارقام تاریخ گذشته و مقایسه شان با حال است برای در یافت کتاب (واقع نگری) کلیک نماید.

سازمان مللبرنامه غذای سازمان مللواقع نگریچالش کتابخوانی طاقچه
دانشجوی کتاب خوان، اگر عشق باعث شود که من از خود خواهی و خود پرستی رها شوم حاضر هستم عاشق شوم تا همه من را دیوانه و مستی عارفانه بخوانند.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید