به نام خدا
روزی روزگاری کسانی از آن سر دنیا تصمیم می گیرند که حکومتی را که از آنها پنج هزار کیلومتر فاصله دارد سرنگون کند و حکومت وتفکر مد نظر خود را جایگزین کند و بدین ترتیب رضا پالانی ( پهلوی ) به سمت شاهنشاهی کشور ایران نائب گردید وی نزدیک به دوسال <<1302 تا 1304>> در سمت نخست وزیر به حکومت قاجار و احمد شاه خدمت میکرد و دوباره نزدیک به چهار سال وزیر جنگ ایران در دوران احمد شاه بوده <<1300 تا 1304>> رضا خان جزء افرادی بود که طرفداری از جمهوریت می کرد و حتی بعد از سقوط سلسله قاجار طرحی شامل سه ماده برای تغیر حکمرانی به جمهوریت ارائه داد در این بخش باید کمی وارد روحیات رضاخان شویم رضاخان فردی بود که به شدت شیفته آزادی ها وفرهنگ غربی ها بود و تقریبا دوست داشت فعلی که آتا تورک در ترکیه انجام داده بود در ایران انجام دهد و همینطور مکاتبه ها و ارتباطات زیادی با سفرای انگلیس داشت
حالا چرا این مبحث را بین جمهوری خواهی رضاخان بیان کردم به این دلیل.
با قطعی شدن سقوط و فروپاشی سلسله قاجار در تماسی بین لیام لورن وزیر مختار وقت انگلیس و وزیر وقت خارجه بریتانیا چنین گفت : باور من این است که احمد شاه یا خلع ویا مجبور به استعفا خواهد شد بنابر این سه راه پیش روی ماست .
اول نیابت سلطنت دوم تغییر سلسله و سوم رژیم جمهوریت .
حالا بیاییم این وقایع را با هم مرور کنیم
<< سقوط سلسله قاجار--------> تماس بین وزیران انگلیسی----------> پیشنهاد رژیم جمهوریت--------> رفت و آمد رضا خان با سفیران و وزیران انگلیسی ----------------------> جمهوریت خواهی رضا خان >>.
چه برداشتی می شود از این روابط کرد منطق دراماتیک بین روابط علت و معلولی فقط یک جواب به ما می دهند .
پس از چندی حامیان و هواداران رضاخان مثلا جمهوری خواه به نام (جمهوری ایران) بیانیه ای منتشر می کنند وتعریف و تمجید زیادی از آتاتورک و اقدامات سیاسیش در ترکیه کردند و بعد از این بیانیه بیانیه مهمتری منتشر کردند که در آن به پیدایش ایده جمهوریت توسط رضا خان پرداختند و منشا آن را آلمان ها و ترک ها بیان کردند پس از چندی که این اخبار به گوش آیت الله مدرس و علمای بزرگ ایران رسید و با توجه به مدل جمهوریت در ترکیه بایک دیگر متحد شدند و با فتواهای مکرر مردم را از ایجاد نظام جمهوریت به سبک رضاخان منع کردند