آیا بی هدفی میتواند فضیلت باشد؟

بی هدفی یعنی چه؟ آیا هر کاری هدفی باید داشته باشد ؟ آیا ما انسانها برای اینکه کارهایمان و اقداماتمان باارزش باشند باید هدفدار باشند؟ انتخاب هدف و داشتن هدف برای همه لازم و ضروری است ؟ هدف یک کارمند هدف یک کارخانه دار ، هدف یک خانه دار ،هدف یک کودک ، یک زن ، یک مرد و.......چه تعداد هدف در این دنیا وجود دارد. چه میزان از اهداف باارزش و متفاوت و کم ارزش هستند؟ آیا تمامی اهداف ارزش اقدام کردن دارند؟ آیا هر کسی برای خودش اهداف قابل دسترسی و غیر قابل دسترسی دارد؟ چه ضرورتی برای داشتن هدف در زندگی هر فردی وجود دارد ؟ آیا نبودن هدف به نبودن معنی در زندگی منجر می‌شود ؟ نمیدانم هدف را چه کسی به زندگی انسانها اضافه کرده است ، آیا انسانهای نخستی هدفی جز حفظ جان و بقا داشته اند؟ آیا این هدف هنوز هم در ما جریان دارد ؟ انسانهای نخستی از کی اهدافی تجمل گرایانه برای خود برگزیدند ؟ از کی هدف هایشان جنبه اقتصادی گرفت ؟ سیر تحول اهداف انسان از چه شروع شد و به چه ختم خواهد شد ؟ هدف‌ها چه قدر رنگ و بو و جنس عوض خواهند کرد ؟در طی تاریخ فرود انسان به زمین و حکومتش بر طبیعت چه اهدافی همیشه در صدر جدول اهداف انسان بوده است ؟ هدف و اهداف طبیعت چیست؟ هدف باران از باریدن ، هدف باد از وزیدن ، هدف خورشید از تشعشع نور و گرما ، هدف اقیانوس ها ، هدف درختان ، هدف ماهی ها هدف پروانه ها ، هدف پنگوئن ها ،حلزونها و....... چیست ؟ آیا همه شأن هدفی دارند؟ یا فقط مشغول زیستن آنچه که باید زندگی کنند هستند؟ آیا هر اقدام آنها منظوری و جهتی دارد؟ آیا هر اقدام و جنبش آنها برای رسیدن به موفقیتی است؟ آیا نرسیدن و نشدن در طبیعت معنایی دارد؟ آیا طبیعت برای نتیجه قدم برمی‌دارد یا تنها قدم برمیدارد چون که باید بردارد. کار طبیعت قدم برداشتن است. ما نیز در حال تماشا کردن قدم‌های برداشته طبیعت و دیدن نتایج آن هستیم . آیا طبیعت هدفهای از پیش تعیین شده دارد که اگر به آنها نرسد شکست خورده تلقی شود؟ یا این حس تنها یک حس متعلق به انسان است. طبیعت شکست ندارد ، طبیعت مسیرش را طی می‌کند ، کارش را انجام میدهد فارغ از نتیجه ای که به دست می‌رسد ، به نظرم چه خوب است انجام دادن کارها بدون فکر کردن به پایان و نتیجه ، بدون مقید شدن به رسیدن به هدف ، بدون در نظر گرفتن موفقیت. تنها کاری که باید انجام دهیم را انجام دادن .به نظرم ما برای رشد کردن زیاده از حد, خودمان را به اهداف و نتایج وابسته کرده ایم. به نظرتان این اهداف و نتیجه گرایی را از چه زمانی و از کجا به زندگی مان وارد نموده ایم؟

انسانهای نخح . حفظ جان تین هدفی جز