خیلی وقتها درباره هنری که از آن سوی مرزها وارد شده، در لابلای متون و اسناد تاریخی خوانده ایم و نمونه هایش را دیده ام، اما شاید کسی فکر نمی کرد ایده ی اولیه ساخت پویانمایی در ایران به ذهن هنرمندانی متعلق به قرن ها پیش رسیده باشد.
اولين پویا نمایی جهان بر روي جامي سفالين متعلق به 5000 سال پيش در شهر سوخته در استان سيستان و بلوچستان واقع در جنوب شرقي ايران كشف شد. در اين تصوير كه به عنوان اولين پویا نمایی جهان شناسايي شده است، طراح بزي را در حال حركت و پرش به سمت درختي براي جويدن برگهايش به تصوير كشيده است.
شهرسوخته با 150 هكتار وسعت در 55 كيلومترى زابل درحاشيه جاده زابل- زاهدان واقع و با قدمتی پنج هزار ساله یکی از شگفتی های تاریخ ایران و بهشت باستان شناسان نامیده می شود. شهر سوخته پنج هزار سال پیش، كلان شهری در اوج تمدن و پیشرفت در هنر و صنعت بوده اما هنوز هیچ کس نام اصلی و دلیل از میان رفتن آن شهر را نمیداند. باستان شناسان حدس میزنند وقوع یک آتشسوزی مهیب یا تغییر مسیر رودخانه هیرمند، سبب متروک شدن این شهر شده است. ساکنان این منطقه از بز و ماهی بیش از هر حیوان دیگری برای ادامه حیات بهره می بردند و به همین دلیل است که این دو حیوان بخش عمده ای از تصاویر به دست آمده در شهر سوخته را تشکیل می دهند. باستان شناسان ایتالیایی حاضر در شهر سوخته به هنگام کاووش در گوری 5 هزار ساله، این جام را که نقش یک بز همراه با تصویر یک درخت روی آن دیده می شد پیدا کردند.
در سال 1983 این اثر در قالب گزارش حفاری گروه ایتالیایی در نشریه ای به چاپ رسید. سال ها بعد منصور سجادی، باستان شناس ایرانی پس از بررسی این شی دریافت که نقش موجود بر آن برخلاف دیگر آثار به دست آمده از محوطههای تاریخی شهر سوخته، تکراری هدفمند دارد، به گونهای که حرکت بز به سوی درخت را نشان می دهد اما كشف جام سفالین با نقاشی متحرك ثبت شده روی آن، در میان سفالهای این منطقه بیمانند است. این نقاشی، حركت تصاویر را در كوتاهترین زمان ممكن روی جامی با دهانه ای 8 سانتی متری نشان میدهد. در دیگر سفالهای یافته شده در شهر سوخته نقوش متفاوتی دیده وجود دارد كه برخی اوقات تكرار شدهاند، اما حركتی در آنها دیده نمیشود. از نگاه باستانشناسان، این كشف نشان دهنده آن است كه مردمان شهر سوخته بسیار باهوش، هنرمند و در زمان خود پیشرو بودهاند.
هنرمند نقاشی که جام سفالین را بوم نقاشی خود قرار داده، توانسته است در 5 حرکت، بزی را طراحی كند كه به سمت درخت حركت و از برگ آن تغذیه می کند. در تصاوير طراحي شده بر روي اين جام با ارتفاع 10 و عرض 8 سانتي متر، وجود حركت به ظرافت به تصوير كشيده شده كه پيش از آن بيسابقه بوده است. بر روي بعضي از سفالينههاي اين شهر تصاوير مكرري ديده ميشود ليكن هيچكدام بيانگر حركت در تصاوير نبودهاند. باستانشناس ايراني، مسئول عمليات حفاري شهر سوخته، اذعان مي دارد:"ضمن حفاري مدفن اين جام سفالين، به اسكلتي رسيديم كه گمان ميرود متعلق به خالق اين اثر هنري باشد."
تاکنون در دوره های پیش از تاریخ چنین تصاویری دیده نشده و برای اولین بار با این تصویر در شهر سوخته پیدا شده. در بسیاری از ظروف اشکالی را می بینیم که تنها تکرار شده اند اما حرکتی در آنها دیده نمی شود. اما تحقیقات نشان داد که این نقش، قدیمی ترین ایده هنرمنذان باستان برای ارائه پویا نمایی و به تعبیر امروزی انیمیشن است.
در مقاله "درخت آسوریک و نخستین پویا نمایی جهان در شهر سوخته"، نگارنده برای نخستین بار این عقیده را مطرح كرده است که این سفالینه که به نادرست «بز شهر سوخته» معروف شده است، در حقیقت پویا نمایی داستان منظومه کهن و معروف «درخت آسوریک و بز» است.
با توجه به تفاسیر و نظریه های رایج متعددی که درباره منظومه «درخت آسوریک» وجود دارد، بیان این عقیده ضمن برجستگی سه نظریه و کم رنگ كردن سایر نظریه ها، تعامل دو سویه ای را درباره ایرانی بودن اثر مکشوفه و قدمت بالغ بر 5000 ساله منظومه «درخت آسوریک» را رقم می زند.
تایید این عقیده از سوی سایر صاحب نظران، نه تنها هویت بخش سفالینهای است که هم اکنون به عنوان نماد آسیفا در دنیا مطرح شده بلکه گامی مثبت به منظور گشودن و تکمیل پرونده ثبت جهانی یکی از آثار منحصر به فرد میراث فرهنگی ملموس و ملی ایران در یونسکو خواهد بود.
«یادگار زریران» و «منظومه درخت آسوریک»، در شمار اندک متن های غیر دینی است که از زبان پهلوی بر جای مانده است.
آسورستان یکی از استانهای ایران بوده است که اکنون عراق مرکزی را تشکیل می دهد. منظومه درخت آسوریک چامهای (شعر) پیوسته با مصراع های شش هجایی و یازده هجایی بوده و بخش هایی از آن که باقی مانده اوزان شعرگون خود را نگاه داشته است و پساوندها (قافیه ها) با "الف و نون" و برخی با "نون و دال" بوده است. با توجه به طولانی بودن ترجمه فارسی و شعر گونه این منظومه، متن منثور و روان آن بر گرفته از داستانهای ایرانی نوشته احمد تمیم داری بدین ترتیب روایت می گردد:
در سرزمین سورستان درختی بلند رسته بود که بنش خشک بود. برگهایی سبز داشت و میوه هایی شیرین می آورد. روزی آن درخت بلند با بز نبرد کرد که: من بر پایه داشته های بسیاری که دارم از تو برترم، از جمله آن هنگامی که میوه نو بر میآورم، شاه از میوه های من می خورد، از چوب من کشتی می سازند، از برگهایم جاروب می سازند، از من طناب می سازند تا تورا ببندند، سایه ام در تابستان سایبان شهریاران است و آشیان پرندگان هستم و اگر مردم مرا نیازارند تا روز رستاخیز جاوید و سبز بر جا میمانم.
بز در پاسخ به او گفت: هر چند که مرا مایه ننگ است که به سخنان بیهودهات پاسخ دهم اما ناچار از سخن گفتنم. برگهای تو در درازی به مو های دیوان می ماند که در آغاز دوران جمشید بنده مردمان بودند. (من آنم که در دین مزدیسنی و در پرستش ایزدان از شیر من بهره می سازند. ) کمربندی را که مروارید در آن می نشانند از من میسازند و نیز از پوستم مشک می سازند. سفره های سور را با گوشت من می آرایند. پیش بند شهریاران را ازمن می سازند. پیمان نامه هارا بر پوست من می نویسند. زه کمان را از من می سازند. برک و دوال را از من می سازند. من میتوانم از کوه به کوه در کشورهای بزرگ سفر کنم و مردمانی از نژادهای دیگر را ببینم. از شیر من پنیر و افروشه، حلوا و ماست می سازند و دوغم را کشک میکنند. حتی بهای من در بازار بیش از بهای خرمای توست. هر چند که سخنانم دری است که در پیش گراز انداخته باشند اما بدان که من در کوهستان های خوشبو چرا می کنم و از گیا هان تازه می خورم و از چشمه های پاک می نوشم؛ در حالی که تو همچون میخی بر زمین کوبیده شدهای و توان رفتن نداری. بدین ترتیب بز پیروز و سربلند از آنجا رفت و درخت خرما سر افکنده بر جای ماند.
یادآوری این نکات در متن فوق الذکر و شباهت تصاویر منقوش بر سفالینه شهر سوخته ضروری است که «آسوریک» درختی بلند با برگهای دراز است و اینکه بز می تواند برگ گیاهان را بخورد و پیروز از مناظره خارج شود (میجهد و برگ درخت آسوریک را که چون میخی بر زمین ثابت است میخورد.)
بر جستگی سه نظریه نسبت به سایر نظریه های رایج درباره منظومه آسوریک:
1. نخستین نمونه از کاربرد شیوه مناظره یا سوال و جواب را در ادبیات فارسی که سابقه ای طولانی دارد، در ادبیات پیش از اسلام و در آثار بازمانده از فارسی میانه (زبان پهلوی) می توان دید.
2. درخت آسوری (آسوریک) منظومه مفاخره آمیزی است میان بز و نخل که به زبان پارتی ( پهلوی-اشکانی) سروده شده ولی اکنون به خط پهلوی در دست است.
3. این منظومه سروده ای فولکلور و مردمی است که از روزگاران کهن در میان عامه مردم رواج داشته است.
نظر فوق که بنا بر نوشته محمود روح الامینی مطرح شده است، با نگاه تاییدگرانه بر عقیده تعلق روایت «منظومه آسوریک» به سفالینه 5000 ساله «شهر سوخته» پررنگتر و نظریه رایج دیگری مبنی بر اینکه این منظومه نمونه ای از ادبیات باستانی و کهن کودکانه است کم رنگ و حتی رد خواهد شد. بیان این نکته ضروری است که صرف پیدا شدن اثری در مکتب خانه و یا استفاده از عناصر حیوانی در متنی ادبی نمی توان آن را منصوب به قشر خاص کودکان دانست. این امر مانند آن می ماند که در سال های بسیار دور و در آینده آثار عرفانی مولانا مانند «طوطی و بازرگان» و یا اثری چون «کلیله و دمنه» و یا حتی شاهنامه فردوسی که امروزه برای بهره مندی کودکان و به سبک ادبیات مربوطه تالیف می شوند در مدارس یافت شوند! لابد نظر کارشناسان آینده نیز این خواهد بود که این آثار، ادبیات کودکانه هستند؟
گر چه نظر فوق الذکر به صورت کلی بیان شده است، ولی نظریه ای دیگر نیز درباره منظومه آسوریک رایج است که عده ای از کارشناسان نخل را نماد دوره کشاورزی و بز را نماد دوره شهرنشینی دانسته اند که انتساب روایت منظومه «درخت آسوریک» به سفالینه «شهر سوخته» با قدمت 5000 ساله و با توجه به دوره آغاز شهرنشینی در 5000- 4500 سال پیش، قدمت منظومه آسوریک از 2000 سال (اشکانی) به 5000 سال و بیشتر خواهد رسید و نظریه فوق قوت بیشتری خواهد یافت.