ویرگول
ورودثبت نام
مهسا قلی زاده
مهسا قلی زاده
مهسا قلی زاده
مهسا قلی زاده
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

سال اول جنگ

به نام خدا

معرفی مختصر از امیر مسعود بختیاری
امیر مسعود بختیاری متولد ۲۵ آبان ۱۳۲۰ در مسجد سلیمان تهران نظامی بازنشسته، مدرس دانشگاه و نویسنده ایرانی است، که در خلال جنگ ایران و عراق از فرماندهان ارشد ارتش جمهوری اسلامی ایران بود و ریاست عملیات نیروی زمینی ارتش را برعهده داشت.

بختیاری فعالیت در ارتش شاهنشاهی ایران را از سال ۱۳۳۸ آغاز کرد. او از طراحان عملیات بیت‌المقدس بود .

ایشان همچنین کتاب‌هایی با موضع عملیات بیت المقدس، عملیات طریق القدس و نیز کتاب‌هایی با عنوان درس‌هایی از جنگ ایران و عراق و هشت سال دفاع مقدس نگاشته که در آن به موضوعات مختلف پیرامون نقش ارتش جمهوری اسلامی ایران در جنگ پرداخته شده است.

امیر مسعود بختیاری
امیر مسعود بختیاری




مصاحبه ی امیر مسعود بختیاری در رابطه با سال اول جنگ


بلافاصله بعد از حمله عراق با ۱۹۲ فروند هواپیما از ۷ پایگاه عراق به ایران به فاصله ۱ ساعت بعد از ورود از نیروهای هوایی ما بلند شدند این امر افتخارآمیز است که در آن شرایط ۴ فروند هواپیما از پایگاه بوشهر و همدان به سمت عراق رفتند.نیرو هوایی ما در ۲ روز اول جنگ به عراق نشان میدهد که اشتباه فاحشی کرده است.در آن زمان ارتش توانست برتری نیروهای هوایی و دریایی خود را به ارتش عراق نشان بدهد.

در روزهای نخست که ارتش در مناطق حضور می یافت، و هنوز قانون اساسی وجود نداشت، ارتش به تبعیت از دستور امام عمل می کرد؟ یعنی کاملا امام و انقلاب را پذیرفته بودند و هماهنگ با آن عمل می کردند؟

بله، بعد از انقلاب همه مشروعیت ها و قوانین متوجه نظرات رهبر انقلاب است؛ تا زمانی که قانون اساسی مستقر می شود و حاکمیت ساختاری کشور شکل می گیرد.

آیا این ضعف ارتش بود که باعث ناکامی ها و عدم پیروزی در سال اول جنگ شد؟


ما طی ۲ تا ۶ ماه اول جنگ در مقابل ارتش مجهز عراق ایستادگی کردیم و ارتش عراق را قبل از رسیدن به اهداف خود در بیابان های خوزستان و کوه های ایلام و کردستان متوقف کردیم.
آیا این پیروزی نیست؟دشمن اهداف بلندی داشت ولی موفق نشد چون در مقابلش مقاومت شد.
او می‌خواست خوزستان را از کشور جدا کند اما ارتش ممانعت کرد.



یکی از تعاریفی که امروزه در ادبیات نظامی از جنگ تعريف مي شود این است که مانع شویم از اینکه دشمن به اهداف استراتژیک خود برسد و ارتش ایران مانع از این شد و یک نکته ای که وجود دارد این است که ایثار و فداکاری و روحیه و انگیزه و هر چیز دیگری سر جای خودش اما آیا در مقابل تسلیحات مدرن تنها سینه ی باز و پر از احساس و دست خالی جواب گو است؟یعنی وقتی ۱۹۲ فروند هواپیما از پایگاه عراق بلند می شود و بمب باران می کند و توپخانه ی عراق آتش واری می کند و نیروی زرهی عراق وارد می شود ،آیا تنها با انگیزه خالی میشه کار کرد؟ نه ،بلکه نیروی مشابه خودش را می خواهد ،نیروی هوایی می خواهد که جواب نیروی هوایی عراق را بدهد،توپخانه ای می خواهد که جواب توپخانه را بدهد ،زرهی می خواهد که جواب زرهی بدهد و لذا کی این رو داشته؟ارتش،و مهارت و تخصص استفاده از آن را داشت. عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به ایران حمله کرد و در همان بعد از ظهر یعنی ۳ ساعت بعد هواپیما های ایران پایگاه های شعیبه و کرکوک را بمب باران می کنند و روز بعدش در یک مهر ماه ایران با ۳۰۰ سورتی پرواز یعنی ۱۴۰ فروند به عراق حمله می کند و این شوکی که به صدام حسین وارد می شود باعث می شود اساسا تمرکزشان از هم فرو بپاشد و این مقاومت باعث شد که در روز ششم جنگ صدام حسین تقاضای آتش بس بکند. مگر به اهداف خود رسیده بود؟نه،بلکه فهمیده بود جنگ را نمی برد.ایشان تاکید دارند ما در سال اول جنگ عدم موفقیت نداشتیم چون جلوی ارتش عراق ایستادگی کردیم و از نیروی هوایی عراق تقریبا برتری داشتیم ، زيرا نیروی هوایی آنها را از کار انداختیم.

شما فکر می کنید موفقیت این است که ارتش عراق را از ایران بیرون کنیم در حالی که با چهار تا لشکری که در دست باقی مانده و چند سیاهی لشکر ،نمی توان ۱۲ لشکر عراقی را از خاک ایران بیرون کرد !ایشان از عملیات اچ 3 که در نیمه ی دوم سال اول جنگ اتفاق افتاد میگویند که بزرگترین ضربه ی هوایی را به ارتش عراق وارد کردند. آیا این ها جزء دلایل موفقیت در سال اول جنگ نیست!در طول ۸ سال جنگ با عراق،۲ میلیون و ۴۵۰ هزار نفر از جوانان ارتش جمهوری اسلامی ایران به صورت سرباز وظیفه یا افسر وظیفه خدمت کردند بدون اینکه اجباری در کار باشد و ۳۵۰۰۰ شهید از میان این سربازان وظیفه داریم.این جوانان همگی با شور و اشتیاق آمدند.گرچه می گوییم جوانان فعلی ما این گونه نیستند ولی هم اکنون بسیاری از آنان در بیابان ها و مرزها در حال خدمت هستند.

ایشان در پایان ميگويند البته که جانفشانی انسان هرگز چیزی نیست که منکر آن شد


از نظر شما دستاورد جنگ تحمیلی چه بود؟

همین که هیچ قسمتی از خاک سرزمین در دست دشمن باقی نماند دستاورد بزرگی است. ما برای این مهم در همه بخش‌ها هزینه سنگینی پرداخت کردیم. همینقدر که توانستیم در مقابل دشمن بایستیم و ثابت کنیم که ایرانی همیشه در مقابل تهاجم دشمن می‌ایستد و تهاجم را نمی‌پذیرد و در مقابل زور سر خم نمی‌کند، قابل توجه، احترام و تقدیس است.

به نظر شما ما از دوره هشت ساله جنگ چه درسی می‌گیریم؟

می‌توان به مقاومت در مقابل تهاجم دشمن خارجی و درس اتحاد و همدلی مردم و پشتیبانی آنها از سیاست‌های نظامی کشور اشاره کرد. دروس دیگری را هم می‌شود گرفت که چگونه اقتصاد را سخت اداره کرد. درسی که از جنگ گرفته می‌شود در واقع درس استقامت در مقابل سختی‌ها و مشکلات است.همچنین درس‌های دیگری در سطوح نظامی و تکنولوژی نظامی  برای ما داشت که مسائل تخصصی است. اما درس اصلی همان همدلی و تحمل مردم در مقابل مشکلات است. نمی‌شود گفت مشکلات ناشی از جنگ به مردم عادی منتقل نشد؛ بالاخره شرایط جنگی و مناطقی که در صحنه جنگی بودند مشکلات فراوانی را متحمل شدند اما تحملی که مردم کردند درسی است که گرفته می‌شود.این اتفاقات وظایفی را بر دوش نظام می‌گذارد که در مقابل همدلی و استقامتی که مردم نشان دادند تلاش کند تا آنها را بی‌جواب نگذارد و مشکلات آنها برطرف کند و مردم روزگار بهتری را بتوانند در زندگی خود تجربه کنند.



گردآورنده : مهسا قلی زاده

استاد راهنما :استاد علی اکبر حسنوند

دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز

سال جنگجنگ ایرانقانون اساسی
۰
۱
مهسا قلی زاده
مهسا قلی زاده
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید