این روزها یک اصل مهم درمسیر موفقیت و توسعه فردی وجود داره که بسیار بیشتر از جملات انگیزشی معمولی مورد توجه قرار گرفته: "راز پیشرفت در شروع است." در نگاه اول این جملهی پنج کلمهای ممکنه برای ما ساده به نظر بیان اما معنای عمیقی رو در خودشون پنهان کردن که گویای قدرت اقدام، برداشتن اولین قدم و آغاز سفر ما به سوی اهدافمون هستش. و باید بدونین همهی افراد قدرت انجام شروع هر چند ناقص رو ندارن تنها به این خاطر که با ویژگیای به نام کمالگرایی دست و پنجه نرم میکنن.
این ویژگی معمولا به صورت تمایل به انجام کارها به بهترین و بینقصترین شکل ممکن در زندگی و کارهای روزمره ظاهر میشه. درسته که رسیدن به کمال در هر زمینهای یک نوع ارزش برای انسان محسوب میشه اما میتواند به راحتی مانعی بزرگی برای پیشرفت و دستیابی به اهداف تبدیل بشه. به طور معمول دستهای از افرادی که این ویژگی رو دارن، دارای خصوصیاتی شبیه به هم از قبیل ترس از شکست، تعویق کارها، اضطراب و افسردگی، داشتن معیارهای بالا هستن؛ و در نتیجه اغلب از شروع و یا ادامهی کارها خودداری میکنن مگر اینکه مطمئن باشند که میتوانند کارها را به شکل بینقص انجام میدن.
در مقابل کمالگرایی شروع ناقص وجود داره که به معنای شروع یک کار بدون انتظار کشیدن برای یک شرایط ایدهآل، حتی همراه با نواقص و کاستیها هست؛ پذیرش این موضوع که هیچ چیز در شروع کامل نیست بخش زیادی از استرس ما رو از بین میبره. شروع ناقص این توانایی رو به ما میده که بدون ذرهای تعلل اولین قدم را به سوی هدفمون برداریم و در مسیر اشتباهات و نواقص را بهبود ببخشیم.
تمرین شروع ناقص در زندگی برای رسیدن به پیشرفت و اهداف بزرگ بسیار کمک کنندهست. و در این بخش به طور خلاصه براتون توضیح میدم.
پذیرش نقصها به ما کمک میکنه که بیشتر تمرکز بر روی انجام دادن کارها باشه. و در نهایت بدون به تعویق انداختن کارها به دلیل ترس، شروع کنیم.
با تقسیم کردن یک هدف بزرگ به هدفهای کوچیکتر میتوان قدمهای اولیه رو به راحتی برداشت وا.نها رو مدیریت کرد.
استفاده از اشتباهات برای بهبود بخشیدن مسیر پیشرفت.
کمک میکنه تا به جای درگیر شدن با جزئیات بیاهمیت، به حرکت رو به جلو ادامه بدیم.
پس رفیق شروع کن! باور کنی یا نه، اون موقعست که نیمی از مسیر رو رفتی (: