بعد از معرفی رشتهی دیجیتال مارکتینگ و معرفی چندتا از بهترین کتاب های دیجیتال مارکتینگ که هر دیجیتال مارکتری باید بخونه، متوجه نکتهی مهم شدم. وقتی ما سراغ آگهیهای استخدامی میریم، ممکنه کلی اصطلاح و عبارت جدید ببینیم که ازشون چیزی نمیدونیم و این اتفاق باعث ناامیدیمون بشه. دیجیتال مارکتینگ رشتهی خیلی بزرگیه و به هیچ وجه نیاز نیست که ما همهی مفاهیم اون رو تا حد تسلط بلد باشیم ولی لازمه که با همهی اونها آشنایی داشته باشیم.
امروز میخوام براتون چندتا از مهمترین ابزارهای دیجیتال مارکتینگ و برخی از معروفترین اصطلاحاتش رو توضیح بدم.
تگ منیجر، یکی از بهترین ابزارهای دیجیتال مارکتینگ با قابلیت گزارش به توان حداکثر!
تگ منیجر یکی از بهترین ابزارهای دیجیتال مارکتینگ امروزیه. فرض کنین صاحب یه فروشگاه بزرگین و از یه برند جدید محصولات آوردین و قراره واکنش مشتریها به این برند و محصولاتش رو ببینین. برای اینکار چندین نفر رو استخدام میکنین که بشینن پای دوربین نظارتی بالای این محصولات و تک تک رفتارهای مشتریها رو ثبت کنن. به یکی میگین ثبت کن هر نفر چند دقیقه کنار قفسه محصولات میایسته، به دیگری میگین تعداد برداشتن و دوباره گذاشتن محصولات رو ثبت کنه، یکی دیگه تعداد خریدها رو و ...
توی این مثال، اون اشخاصی که مامور جمع آوری اطلاعات از مشتریها کردین، همون تگها هستن! کاربرد تگ منیجر هم به زبون ساده همینه. «جمع آوری اطلاعات از هر حرکت و رفتار مراجعه کننده که شما بخواین» و خب میدونین که داشتن اطلاعات بیشتر، برابره با امکان تحلیل بهتر.
تگها، کدهای جاوا اسکریپتی هستن که ما به کمک تگ منیجر، بدون نیاز به دانش برنامه نویسی، میتونیم اونها رو توی سایت قرار بدیم و اطلاعاتی مثل تعداد کلیک روی یه دکمه ویژه، تعداد تماشای ناقص یه ویدئو، زمان سپری شده توی یه صفحه خاص و ... رو جمعآوری کنیم.
به عنوان یه دیجیتال مارکتر خیلی مهمه که به این ابزار بازاریابی آنلاین تسلط داشته باشیم، چون:
یک) بدون بلد بودن برنامه نویسی، تگها رو به سایت اضافه و مدیریتشون میکنیم.
دو) کلی داده از رفتار مشتریها جمع و تحلیل میکنیم، اینطوری نیاز مشتریها رو دقیقتر میفهمیم و باعث میشیم تجربه کاربری اونها بهتر بشه.
سه) با داشتن آمار دقیق بازدیدها، میتونیم روی سئو سایت یا صفحههای خاص کار کنیم.
سئو و دیگر هیچ!
بالای 70 درصد از کاربرها، روی یکی از 5 نتیجهی صفحه اول گوگل کلیک میکنن. از اونطرف یه جمله معروفی هست که میگه «آدم بکش و جنازش رو صفحه دوم نتایج گوگل قایم کن، عمرا پیدا نمیشه!». پس برای اینکه بازدید سایت یا مشتریهای یه فرشگاه آنلاین زیاد بشه باید جز نتایج اولیه گوگل باشه. اینکار توسط SEO (Search engine optimization) یا بهینهسازی برای موتورهای جستجو انجام میشه.
تعریف و توضیح سئو خیلی خیلی مفصلتر از این حرفهاست و بهزودی براتون یه مقاله کامل مینویسم اما الان این چندتا نکته رو از من یادگاری داشته باشین:
یک) سئو اونقدری مهمه که خودش به تنهایی یه مهارت حساب میشه و حرفهای شدن توی این مورد، کلی دستاورد و ارتقای شغلی براتون بههمراه داره!
دو) مهم نیس شما از چه روشها و کدوم ابزارهای دیجیتال مارکتینگ برای تولید محتوا استفاده میکنین، اگه محتواتون سئو نداشته باشه به شکست محکومین.
سه) خیلی از ابزارهای دیجیتال مارکتینگ که توی این مقاله معرفی میکنم، بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم به بهینه کردن سئو هم کمک میکنن.
ابزار دیجیتال مارکتینگ SEMrush چیه و چه کاربردی داره؟
سمراش هم یه پلتفرم قدرتمند نرمافزاریه که اصل تمرکزش رو گذاشته روی سئو. خب دیگه یاد گرفتیم که وقتی سئو بهبود پیدا کنه، کمپینهای بازاریابیمون هم رشد میکنه.
این ابزار دیجیتال مارکتینگ ویژگیهای مختلفی ارائه میده که مهمترینهاش رو بهتون میگم:
یک) تحقیق کلمات کلیدی (KEYWORD RESEARCH): سمراش به ما کمک میکنه تا کلمات کلیدی رو که برای وبسایت خودمون استفاده میکنیم، بررسی و کلمات کلیدی مناسب و بهینه رو برای استراتژی بازاریابی انتخاب و استفاده کنیم.
دو) تحلیل رقبا (COMPETITIVE RESEARCH): ما اگه بتونیم رقبای خودمون و استراتژیهای بازاریابیشون رو بررسی کنیم، یه قدم توی رقابت جلو میزنیم! SEMrush این قابلیت رو بهمون میده.
سه) بازبینی سایت: سمراش به ما این امکان رو میده تا مشکلات فنی سایتمون رو بفهمیم و روند بهینهسازی و بهبود رو شروع کنیم.
چهار) ردیابی بکلینک: البته توی این مورد ابزارهای دیجیتال مارکتینگ حرفهایتری هم هستن ولی خب SEMrush هم این امکان رو میده تا بکلینکهایی که به وبسایت ما میرسن رو بررسی کنیم.
گوگل سرچ کنسول – از مهمترین ابزارهای دیجیتال مارکتینگ
گوگل سرچ کنسول “Google Search Console (GSC)”یه سرویس و ابزار دیجیتال مارکتینگ رایگانه که به ما کمک میکنه عملکرد وب سایت رو توی جستجوی گوگل اندازهگیری کنیم. خود گوگل، سرچ کنسول رو اینطوری معرفی میکنه: «ابزاری برای نظارت و عیبیابی وبسایت برای کسب رتبه بهتر برای نتایج جستوجو».
حالا چرا ابزار سرچ کنسول به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای دیجیتال مارکتینگ شناخته میشه؟ چون ما داریم با سرچ کنسول، از دید گوگل به وبسایتمون نگاه میکنیم، اطلاعات میگیریم، عیب یابی میکنیم و بهبود میدیم.
قسمتی از دادههایی که از سرچ کنسول بهدست میاریم رو توی ادامه مطلب نوشتم:
مشخصه که به عنوان یه دیجیتال مارکتر، حق نادیده گرفتن این ابزار دیجیتال مارکتینگ رو نداریم!
کمپین 360 درجه، یکی از اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ
بیاین اول ببینیم کمپین بازاریابی چیه؟
کمپین بازاریابی یه سری فعالیتهای تبلیغاتی و ترویجیه که با هدف جذب مشتری، تبلیغات و فروش محصول یا خدمات شرکت صورت میگیره. این فعالیتها شامل تحلیل بازار، شناسایی مشتریان هدف، طراحی و اجرای استراتژیهای تبلیغاتی، انتخاب کانالهای تبلیغاتی، تهیه و توزیع محتواهای تبلیغاتی، برنامهریزی، آنالیز و ارزیابی نتایجه.
هدف اصلی از کمپین بازاریابی، جذب مشتریان جدید، افزایش فروش و سود شرکت و افزایش شناخت نسبت به برندمونه. کمپین بازاریابی میتونه تبلیغات تلویزیونی، رادیویی، اینترنتی، چاپی، نمایشگاهها و ... باشه.
کمپین 360 درجه هم یکی از کمپینهای بازاریابیه، بهش میگن 360 درجه چون این استراتژی بازاریابی، همهی جنبههای بازاریابی رو پوشش میده. یعنی تمامی کانالهای بازاریابی از جمله تبلیغات تلویزیونی، رادیویی، آنلاین، تجربه مشتری، رویدادها و فعالیتهای رسانهای رو شامل میشه.
شرکتها توی دنیای امروز، باید به چندین کانال بازاریابی متمرکز بشن تا بتونن توجه مخاطبان رو بهدست بیارن و بازارشون رو گسترش بدن. چون تعداد این کانالها زیاده، دیجیتال مارکترها باید به کمپین 360 درجه مسلط باشن تا به صورت هوشمندانه و هماهنگ با هدف اصلی که دارن همهی جنبههای بازاریابی رو پوشش بدن.
دلایل اصلی نیاز به تسلط کمپین 360 درجه و مزایای استفادهش توسط دیجیتال مارکترها:
گوگل ادز، با این ابزار دیجیتال مارکتینگ همه جا دیده بشین
گوگل ادز یا همون Google AdWords، یکی از قویترین ابزارهای دیجیتال مارکتینگ حساب میشه. به کمک این ابزار دیجیتال مارکتینگ ما میتونیم تبلیغهای خودمون رو توی همهی شبکههای تبلیغاتی گوگل، مثل نتایج جستجوی گوگل، صفحههای وب و ویدئوها نمایش بدیم.
حالا چرا مسلط بودن به این ابزار دیجیتال مارکتینگ خیلی ضروریه؟ چندتا دلیل مهم رو براتون میگم:
یک) حتی اگه ما با یه سئوی عالی برای یه کلمه کلیدی، رتبهبندی خیلی خوبی داشته باشیم، بازم نتایج ما پایینتر از کسب و کارهایی قرار میگیره که دارن از این سرویس استفاده میکنن.
دو) اگه از سیستم تبلیغات گوگل استفاده کنیم، میتونیم ترافیک وبسایتمون رو بالا ببریم، بازدید از فروشگاهمون رو زیاد کنیم و در نتیجه به کسب درآمد برسیم.
سه) قابلیتهای سفارشی کردن Google AdWords واقعا محشره! ما تعیین میکنیم تبلیغاتمون براساس تعریف کلمات کلیدی، موقعیت جغرافیایی، جنسیت، سن و زبان مخاطب، به صورت هدفمند به کاربرها نشون داده بشه.
دیجیتال مارکترها به کمک این ابزار بازاریابی دیجیتال میتونن کمپینهای تبلیغاتیشون رو بهتر کنن، هزینههای تبلیغاتی رو کم کنن اما افزایش بازدهی داشته باشن و باعث بهبود عملکرد کسب و کار بشن. درنهایت به کمک ابزارهای تحلیلی گوگل ادز، می تونن به طور پیوسته عملکرد تبلیغات رو ارزیابی کنن و بهبود بدن.
بازاریابی به روشهای ATL، BTL و TTL - از پرتکرارترین اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ
بازاریابی ATL یا Above the line Marketing
روش بازاریابی و تبلیغات ATL به صورت خلاصه یعنی، بازاریابی و تبلیغاتی که از طریق رسانههای سراسری به مخاطبان و مشتریان هدف میرسه. رسانههایی مثل تلویزیون، رادیو، روزنامههای کثیرالانتشار و ....
بازاریابی BTL یا Below the line Marketing
با این روش، از استراتژی بازاریابی و تبلیغات مستقیم برای رسیدن به مشتریهای هدف استفاده میشه. یعنی کمپینهای تبلیغاتی برای معرفی محصولات و خدمات توی رسانههایی غیر از تلویزیون، رادیو، روزنامه، مجله و بیلبوردها اجرا میشن. ایمیل مارکتینگ، تبلیغات ملک به ملک، بازاریابی درون فروشگاهی و ... ازجمله روشهای این سبک از بازاریابین.
بازاریابی TTL یا Through the line Marketing
این روش ترکیبی از تبلیغات ATL و BTL هست. با پیشرفت تکنولوژی و رقابتِ سنگین میان کسب وکارهای مختلف، ادغام دو سیستم ATL و BTL اقدامی ضروری بهنظر میرسه. کمپین 360 درجه که معرفیش کردم، از مهمترین مثالهای این روش بازاریابی حساب میشه. البته باید بدونیم که این روش گرونه و هر کسب و کاری از پس هزینههای این روش بازاریابی برنمییاد.
ما دیجیتال مارکترها، باید مزایا و معایب هر روش رو بهخوبی بشناسیم و درنهایت برای اینکه بدونیم از کدوم یکی از روشهای گفته شده استفاده کنیم، توجه به ویژگیهای مخاطب، تعداد مخاطب، بودجه تبلیغات و ... لازم و ضروریه.
شاخص کلیدی عملکرد (KPI)
شاخص کلیدی عملکرد یا همون KPI (Key Performance Indicator) یکی از چیزاییه که خیلی توی آگهیهای استخدامی میبینیم. این شاخص، روشی برای سنجش میزان خوب بودن عملکردمونه. KPI باید توی دورههای زمانی مشخص ارزیابی بشه و با معیارهای عملکرد قبلی (زمان گذشته) مقایسه بشه.
خیلی دیدیم و شنیدیم که میگن «تعریف کردن KPI» یا «استفاده از KPI» رو باید بلد باشین، اجازه بدین با معرفی یه روش معروف، بهتون بگم چطوری میشه برای کسب و کارتون KPI انتخاب کنین:
رویکرد فرآیندی: در هر ۴ مرحلهی «ورودی، فرآیند، خروجی و نتایج» باید KPI رو تعریف و بررسی کرد.
مثال: شما واحد منابع انسانی هستین و قرار نیروی جدید استخدام کنین.
ورودی: افراد
فرآیند: روند مصاحبه
خروجی: استخدام تعدادی پرسنل شایسته در سازمان
عواقب و نتایج: رشد و بهرهوری سازمان
رویکردهای دیگهای هم مثل «رویکرد قیف فروش توی انتخاب سنجههای ارزیابی عملکرد» یا «رویکرد تمرکز بر کانالهای بازاریابی» وجود دارن که میشه ازشون استفاده کرد.
به عنوان آخرین نکته یادتون نره که با توجه به هدف و استراتژی بازاریابیمون از رویکردها استفاده میکنیم. انتخاب KPI غلط، کسب و کارتون رو نابود میکنه و فراموش نکنین که وقتی یه شاخص اندازهگیری به یه هدف تبدیل میشه، دیگه شاخص خوبی نیس!
یه دیجیتال مارکتر خوب باید بتونه عملکردش رو با اعداد و ارقام بهخوبی نشون بده. برای همین تسلط روی این موضوع برای بازاریاب های دیجیتال خیلی مهمه.
سخن آخر
مفاهیمی که امروز براتون توضیح دادم و ابزارهای دیجیتال مارکتینگ که معرفی کردم، دنیای وسیعتری پشت سرشون دارن و هر کدوم میتونن بهتنهایی یه تخصص براتون محسوب بشن.
به زودی میخوام ابزارهای دیجیتال مارکتینگ و مفاهیم بیشتری رو بهتون معرفی کنم. شما نظرتون برای مقالههای بعدی چیه؟ سراغ کدوم ابزارها بریم؟