درگیر فهمیدن یکی از گزینه های یک تست بودم.شاید تست به ظاهر آسونی بود اما برای من نامفهوم. میدونستم که کسی نیست این سوال رو برای من حل کنه یا جا بندازه.پس باید خودم دست به کار میشدم .البته که من این ویژگی رو دارم که مدت ها ذهنم درگیر سوالی میشه که متوجه نمی شم و این همراه با غصه خوردن هم هست.من برگشتم چند باری درسنامه ی اون قسمت رو خوندم و حتی یک گوشه یادداشت کردم که این مطلب حتما حفظیه و باید حفظش کنم.بعدازظهر هم که میخواستم بخوابم کتابمو دستم گرفنم، بازهم درسنامه رو مرور کردم که شاید من بعد از چند باره خوندن این درسنامه دقت کافی رو نداشتم.همین الان اومدم سراغ کتاب و دوباره شاید با ناامیدی همراه با اینکه من چاره ای ندارم باید این سوال رو بفهمم شروع کردم به ورق زدن کتاب و دوباره خوندن اون گزینه و نگاه کردن مطالب مربوط به اون.ولی من مجبور بودم این سوال رو بفهمم!یادم افتاد که پارسال من فیلم های یک استاد رو که رایگان توی چنلش گذاشته بود رو دیدم استاد مهربونی بود قبلا توی یک گروه درسی که من بازهم تو حل یه سوال مشکل داشتم کاملا برای من وقت گذاشت بهم سوال رو یادداد.من وقتی که از فیلم های اموزشیش استفاده کردم بهش پیام دادم و تشکر کردم.حالا من دیگه کانال تلگرامش رو نداشتم و فقط یک اسم ازش میدونستم.من مجبور بودم سوال رو حل کنم.و بازم رفتم سراغ همون صفحات تکراری.من متوجه شدم.سوال رو یاد گرفتم فهمیدم به چی توجه نکردم .بعد چند باره خوندن اون مطالب شاید من سه صفحه درسنامه و پاسخنامه ی سوال رو حداقل ده بار خوندم و زمان زیادی صرفش کردم زمان زیادی برای فهمیدن گزینه ی یک تست چون من چاره ای نداشتم باید می فهمیدم.من الان خیلی خوشحالم خیلی خوشحال.خوشحالی بعد پیروز شدن شاید اگه کسی برام سوال رو توضیح میداد اینقدر خوشحال نمیشدم ولی خوشحال میشدم.با خودم میگم فکر کن من اگه از این سوال میگذشتم از چندتا سوال دیگه ای که پیش میومد هم قرار بود بگذرم؟
در کل میخوام بگم خیلی کار خوبی کردم که چند بار مطلب رو خوندم و وقت زیادی هم براش گذاشتم قطعا انرژی زیادی هم ازم گرفته شد اما ارزشش رو داشت خیلی هم داشت .حالا من باید برم برای خودم جشن بگیرم:)))هوراااا