خب انیمه اتک آن تایتان از یک بچه ایی شروع میشه به نام ارن ارن بچه تخسی بود که
خیلی عصبی بود و به حرف هیچ کس گوش نمی داد خب توی قسمت ۱ از فصل ۱ مادیدیم که وقتی بابای ارن رفت مسافرت کاری ارن رفت و دید که دوستش رو دارن میزنن اونم از روی عصبانیت رفت و اونایی که دوستش رو میزدن فراری داد وبعد رفت با دوستش و درمورد دنیای بیرون حرف زدن که در دنیای بیرون دیوار، دریا ،درخت ،جنگل و..... چیزای مختلفی هست که باید ببینن و به هم قول دادن که وقتی بزرگ شدن باهم برن بیرون از دیواررو ببینن تا وقتی که اون اتفاق افتال
خب الان خیلی حاتون که این انیمه باحالو ندیدین میخواین بدونین چی شد خب این اتفاق زندگی ارن رو تغییر داد خب ببینین وقتی که ارن وآرمین همون دوستش به هم قول دادن که بعد که بزرگ شدن باهم برن بیرون دیواررو ببینن چند وقط بعد از اون غول هایی وارد شدند به نام: تایتان خب حالا من که جایی که توش زندگی میکنن یعنی دیوار هارو که به چه صورتند رو نمیگم چون تعریف زیادی داره فقط اینو میگم که قبلا همین تایتان های بزرگ به انسان ها حمله کردن و انسان ها برای دفاع از خودشون این دیوار های محکم رو درست کردن و مردم به چند دسته شدند .
وقتی که این غول ها داشتند وارد میشدن همه مردم داشتن جلو شونو میگرفتم و خب
پیش آهنگ ها که در زندگی اوناها مثل پلیس شون بودن هم داشتن سعی میکردن
اون تایتانارو بکشن تا مردم رو نخورن چون تایتانا گشنه نیستن فقط به خون انسان ها تشنن و از شانس بد ارن غول ها بیشترشون داشتن از سمت خونه اونا وارد می شدن و ارن خیلی برای مامانش نگران بود و داشت زودمیدوید که مادرشونجات بده و وقتی رسید مادرش زیر ساخته مون بود و پاهاش له شده بود و حتی پیش آهنگی که آنجا بود هم نتونست مادر ارن رو نجات بده و یک غول مادر ارن رو به شکل واقعا بدی خورد و ارن اون صحنه رو دید و گریه های عجیبی کردکه مثل دونه های برف شده بودو ارن و میکسا رو اون پیش آهنگ نجات دادو برد .خب این داستان این انیمه باحال بوددیگه از قسمت های بعدبراتون نمی گم چون داستان عجیب و باحالی داره که حتما خودتون باید ببینین.
خب اینم از دستان این انیمه باحال امید وارم خشتون اومده باشه واقعا داستان باحالی داشت حتما این انیمه باحال رو ببینینو حال کنید.
خداحافظ.
