اگر مدتها از روزی که به نوشتن روی اوردید می گذرد ,معنیش این است که مدتها از اولین باری که رنج خود را پیدا کردید می گذرد .
مدتها از اولین باری که به شکل و شمایل رنج خود نزدیک شدید می گذرد .
مدتها از وقتیکه مازوخیزم را به صورت یک مکانیسم تخلیه پذیرفتید می گذرد.
مدتها از روزیکه انحراف آشکار خود را در کسب لذت ازچیزی که از نظر دیگران بیهوده و ازسر شکم پری ست ,میگذرد .
مدتها ست گرایش به حقیقت تلختان کرده .
مدتهاست تکه های روحتان از ظرف جسم لبریز شده و رفته .
مدتهاست با تنهایی به ناکجا رمیده اید و برنگشته اید .
و مدتهاست که ...
چه اهمیت دارد ;
فقط مراقب باشید شما محکومید تا روزیکه زنده هستید ,در جهانی نابینا و ناشنواو تاریک به دنبال خودتان بگردیدو هرگز خود را نیابید .