ویرگول
ورودثبت نام
امیرحسن احمدی
امیرحسن احمدی
امیرحسن احمدی
امیرحسن احمدی
خواندن ۱ دقیقه·۴ ماه پیش

خدا لایق پرستش نیست!

من از خدا متنفرم/ من نمیخوام بنده خدا باشم/نمیخوام برده خدا باشم/ نمیخوام خدارو بپرستم/ این خدایی که وجود دارد لایق پرستش نیست!/خدایا تو مزخرف ترین که نه ولی این شاهکاری هم که خودت میگی و بقیه قکر میکنن نیستی.

پر واضحه دلم پره نه؟ خب بریم سراغ نوشتن!

روی خدا نمیشه حساب باز کرد!

فرض کنیم یه سگ میخواد پاچه منو بگیره. من نمیتونم بگم خدا پشت منه خدا به من قدرت میده. و من به سگ فائق بیام. نه یا من زورم به سگه میرسه. یا سگه پاره پارم میکنه. ولی اگر پدرم پشت سرم باشه. شاید من زورم به سگه نرسه و سگه دستمو گاز بگیره. ولی در همان آن پدرم به کمکم میاد و چوب میکنه تو کونش.

من وسط جاده کرمان مشهد  ماشینم خراب بشه. من میتونم زنگ بزنم به دوستم یا بالاخره فردی. حالا یا قبول نمیکنه و کیر میشم. یا قبول میکنه که خب هرچقدر طول بکشه منتظر میمانم تا آن شخص بیاید و به من کمک کند. اما خدا؟ فکر میکنم از تشنگی خواهم مرد اگر بگم خب خدا به من کمک خواهد کرد.

فرض کنیم 5 نفر میگن عصر ساعت 5 قرار دعوا من اگر دوستی قومی خویشی همراه خود ببرم احتمال پیروزی یا کتک خوردن کممتر دارم. اما اگر من هیچکسی را در این دنیا نداشته باشم. و مجبور باشم تنها برم و بعد با خودم بگم نگران نباش پسر خدا پششته. در اون دعوا 5 نفری پاره پارم میکنن و تا جا داره کتک خواهم خورد.

خلاصه پاراگراف های بالا این هست که. شما یا در زمینه های مختلف(شهرت، قدرت، ثروت، شخصیت، سخنوری و ...) خودت اونقدر قوی هستی که به خودت تکیه میکنی. یا دوستان و عزیزانی داری و به اونها تکیه میکنی و به اون موقعیت یا اتفاق فائق میای. اما اگر نه خودت انسان خاصی باشی، نه کسی رو تو زندگیت داشته باشی و بگی به خدا تکیه میکنم؟ خب به گا میری.

تو یا برای اجاره خونت 30 ملیون پول جور میکنی تا آخر ماه یا قرض میکنی از یک دوست. اگر بگی خدایا لطفا خواهش میکنم من به این 30 ملیون نیاز دارم وگرنه زنو بچمو میندازن وسط کوچه. خب آخر ماه چی میشه؟ خدا کیرم کف دستت نمیزاره.

یا مثلا یه لپ تاپ به خصوص میخوای یا کسی که خیلی دوست داره برات میگیره. یا خودت کونتو تکون میدی مثل سگ کار میکنی جون میکنی تا به خواستت(برای من لپ تاپ) برسی. اگر بشینی و دعا کنی خدایا من فلان چیزو میخوام. فکر کنم خودت فهمیدی چی میخوام بگم! خدا کیرم کف دستت نمیزاره. خدا کلا هیچوقت هیچکاری نمیکنه! هیچ جای زندگی! خوشیا یا بدبختیای زندگیتون رو قالبا بخاطر قدرت و ضعف خودتون تجربه میکنید. خب هرچی آدم قوی تری(هم زور هم شخصیت) زندگی خوشحال تر و شاد تری خواهید داشت و هرچی هم ضعیف تر و حقیر تر باشید زندگی رنج آور تری خواهید داشت و این موضوع هیچ ربطی به خدا نخواهد داشت.

یه همچین خدایی لایق پرستش نیست.

من از همین خدایی که در بخش قبلی توصیف کردم که از قضا خدای دنیای ما هستش. متنفرم. نمیخوام بنده همچین خدایی باشم. اما خب چاره ای هم ندارم. یا سوپ رو بخور یا از پنجره بپر پایین(ضرب المثل ژاپنی)

امام حسین(ع) یادم نیست دقیقا کجا. ولی حدس میزنم زمان مرگ علی اصغر، گفتش که خیلی این قضایا برام سخته ولی چون تو داری میبینی(خدا) مشکلی ندارم و راضیم به رضای تو. یا یه حمله دیگه هست میگن هرکس به خدا نزدیک تر باشه جام بلا بیشتر گیرش میاد این قاعده نزدیکی به خداست. خب میدونی چیه؟ من از همچین خدایی متنفرم.

من به ادما نزدیک میشم که زندگیم لذت بخش تر و راحت تر بشه نه سخت تر. من اگر یه روز عاشق یه دختری بشم بخاطر اینه که از رنج و درد های زندگیم کم کنه و من هم همینکارو برای اون بکنم. دوست هم همین حالا فقط با دوز و درگیری و اشتراک زندگی کمتر. اونوقت داری میگی برم خودمو به خدایی نزدیک کنم که هرچی بشیتر بهش نزدیک بشی بیشتر رنج میکشی بجای راحت تر شدن زندگی؟ بهاععععع. مسخره کردی مارو؟

من نمیخوام بنده این خدا باشم، نمیخوام برده این خدا باشم، نمیخوام دستوراتشو اجرا کنم. اما چاره ای ندارم. خودش گفته که انسان و جن رو نیافردم مگر اینکه مرا عبادت کنند. اگر عبادت نکنن چی میشه؟ بله! فاکینگ جهنم. اونم نه یک سال دوسال یا 100 سال الی ابد! فاکینگ ابد! حتی معنی این کلمه غیر قابل فهمه!

امام علی(ع): انسان هایی که خدارو پرستش میکنن 3 دستن دسته اول عاشق خدان(من اصلا اینارو نمیفهمم، چطوری میشه عاشق همچین موجود ظالم و لاشی ای بود؟!) دسته دوم بخاطر بهشته و دسته سوم بخاطر ترس از جهنمه.

من جزو همین دسته سوم هستم. من از این خدا متنفرم. حالم ازش بهم میخوره. خدایی که نتونم بهش تکیه کنم، خدایی که وجود داره ولی من باز باید به خودم تکیه کنم و اگر خودم ادم قابل تکیه ای نباشم پاره پاره و نابود بشم. به چه دردی میخوره؟ ولی خب طبق استدلال های عقلی که فعلا حال بیان کردن نیست. خدا وجود داره نمیشه انکارش کرد امامت 12 امام و پیامبری حضرت محمد هم قابل اثباته و نمیشه انکارش کرد. حداقل به اون بیس اطلاعاتی که من دارم نمیتونم از نظر عقلی ایرادی وارد کنم پس انکار هم نمیتونم بکنم. در نتیجه بهشت و جهنم وجود داره. در نتیجه قوانین خدا برای بندگی(بردگی) هم وجود داره. و شما یا بردگی همین خدایی که توصیف کردمو میکنی یا میری جهنم...

پس در نتیجه من از خدا خوشم نمیاد. این خدا دوست داشتنی نیست. لایق پرستش نیست. اما من نمیخوام برم جهنم پس مجبورم به بردگی کردن طبق دستوراتی که فرستاده ادامه بدم. ولی دیگه از سر میل و رقبت نیست. از سر اجباره.

به قول گفتنی: یا سوپو بخور یا از پنجره بپر پایین.

 

خداخداوندظلممعنا
۰
۱
امیرحسن احمدی
امیرحسن احمدی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید