کتاب عدالت
حرفای حضرت آقا(سید علی خامنه ای)درمورد عدالت بود. درمورد اینکه عدالت یکی از رکن های اصلی جامعه اصلیه، یکی از رکن های اصلی جمهوری اسلامی اگر میخواد همون اسلام علوی باشه هستش. و درمورد نحوه اجرای عدالت و شرایط و ظوابطش حرف میزد که باید اینطور باشد و آنطور نباشد. و اگر عدالت در ا جتماع اجرا نشود چه میشود. مثلا در غرب کشور ها توسعه یافته هستند اما چون عدالت اجتماعی نیست، اختلاف طبقاتی هست و عده به خصوصی پولدار هستند و عده زیادی هم فقیر و بد بخت. خلاصه که این توسعه برای بالا بردن سطح کیفت همه جامعه استفاده نمیشود فقط قشری خاص و محدود خوشخبت مادی میشوند. که من با تمام این حرف ها موافق هستم اما یک نکته میلیون دلاری وجود دارد!
مگه ایران فرق داره؟ مگه جمهوری اسلامی فرق داره؟ یعنی نکته اصلی که همون عدالت اجتماعی هستش مگه تو ایران وجود داره؟ مگه همین الانش ما تو ایران شایسته سالاری داریم؟ اختلاف طبقاتی نداریم؟ درواقع اون شرایطی که خود شخص آقا از عدالت اجتماعی و جامعه ای که دارتش توصیف میکنه شامل حال ایران نمیشه.
بله در قسمت هایی مثل پزشکی مثل مدرسه و تعلیم و تربیت دارم مشاهده میکنم که ایران تلاش و سعی کرده که کشور رو به اون سمت سوق بده و به معنای حقیقی کلمه به سمت عدالت اجتماعی و همون جامعه ای که آقا توصیف میکنه حرکت کنه. اما در زمینه اقتصادی، منابع و نیرو آیا جمهوری اسلامی اصلا به سمت عدالت اجتماعی هم حرکت کرد؟!
و اینکه در آخر کتاب آقا یه جمله ای گفت که من اصلا قبل از اینکه این جمله رو بخونم طرز تفکرم همین بود. آن هم این بود که. نباید اگر کشور مشکل داره تیشه و ریشه نظام رو زد و عوضش کرد. بلکه اگر مشکلاتی هست باید جزو نظام شد آمد پای کار و مشکلات رو حل کرد. که من هم موفاقم. وقتی رهبر کشور یه همچین آدمی هست که اینقدر به مسئله عدالت اجتماعی اهعمیت میده بارها درموردش صحبت میکنه یکی از دغدغه هاش این هست. این سیستم(جمهوری اسلامی) از ریشه مشکل نداره. بلکه مشکلات اجرایی هستش. باید جزوی از نظام شد پای کار آمد و مشکلات رو حل کرد.
و در آخر هم اینو بگم که. منه نوعی. منی که 19 سالمه و هیچ کس خاصی توی این دنیا نیستم. دقیقا چطوری میتونم به درست شدن کشور کمک کنم؟ فی الحال که هیچ پاسخی به ذهنم نمیرسه. باشد برای آینده.