غار یافته yafteh cave یکی از غارهای اسراز آمیز و کهن زیست بشری است. در حدود ۲۵ کیلومتری جاده خرم آباد به کوهدشت قرار دارد. از حاشیه جاده نامبرده قابل دیدن است و فاصله کمی از جاده دارد. دسترسی آن زیاد دشوار نیست. دهانه ی غار گسترده و با ارتفاع زیاد است و دیواره های آن از سنگهای آهکی پوشیده شده است. از در غار چشم انداز زیبایی تا دور دست ها قابل دیدن است؛ این صحنه ای بوده است که؛ انسان های ساکن در آن طی هزاره ها تجربه کرده اند. بقدری ضخامت دوده بر سقف و بعضی دیواره های داخلی، طی ادامه زیست انسان های ساکن طی هزاره ها بر آنها نشسته؛ که چون یک لایه ضخیم می نماید. اولین تابش نور خورشید متعلق به ایوان و درون غار است و این یکی از دلایل کهن زیست بودن آن غار در آن انتخاب هوشمندانه و راز گونه بوده است؛ که می تواند حتی زیستگاه پیش از کشف آتش هم باشد؛ که تاکنون کسی به آن مهم توجه نکرده است؟! اگرچه آن غار از لحاظ فیزیکی عمق زیاد و درازا ندارد؛ اما از منظر قدمت و دیرینگی زیست انسان، ریشه در عمق زندگی و درازای زیست انسان های کهن بر روی کره زمین دارد.

آثار بجا مانده از رنگین نگاره های pictographs غار یافته به چهل هزار سال می رسد؛ که در سال ۱۳۸۲ بدست پروفسور مارسل اُت، دیرینه شناس بلژیکی و استاد پیش از تاریخ دانشگاه لیژ بلژیک صورت گرفت. پروفسور مارسل اُت Perfessor Marcel Ot از چهره های بنام باستان شناسی پارینه سنگی است. بیش از سه دهه در کشورهای مختلف در شمال افریقا، اروپا، آسیای میانه و خاور نزدیک مشغول کاوش و بررسی بوده و هدف اصلی او از آن پژوهشها یافتن خاستگاه فرهنگ اوریناسی، پارینه سنگی جدید بوده؛ که در حدود ۴۰ هزار سال پیش ظهورکرده است.

اگرچه بعضی باستان شناسان در ایران بر این نظر هستند؛ که غار یافته اصلاً رنگین نگاره cave painting ندارد؟! این در حالی است؛ که در تاریخ ۲۰ خرداد سال 1404، موفق کشف سه نقطه از آثار بجامانده از رنگین نگاره های کهن غار یافته شدیم؛ که قابل دیدن هستند( دیواره غربی ایوان و اشکفت غربی غار).
متاسفانه تعدادی از نقاشی های کهن با ضربه های کوبشی تیشه های دفینه یابی تخریب عمدی شده اند و در قسمت شرقی ایوان این دردهای بزرگ قابل دیدن هستند؟!
( در اواخر ارديبهشت ماه سال ۱۳۸۲، پروفسور مارسل اُت، استاد پيش از تاريخ دانشگاه ليژ (بلژيك) سفري به ايران داشت كه طي آن از تعدادي از غارهاي پيش از تاريخ لرستان، كرمانشاه و فارس ديدن كرد. وي كه از چهره هاي بنام باستان شناسي پارينه سنگي است، بيش از سه دهه در كشورهاي مختلفي در شمال آفريقا، اروپا، آسياي ميانه و خاور نزديك مشغول كاوش و بررسي بوده است. هدف اصلي اين پژوهش ها يافتن خاستگاه فرهنگ اوريناسي (پارينه سنگي جديد) بوده كه در حدود 40 هزار سال پيش ظهور كرده است.

مطالعات پروفسور اُت وي را به اين نتيجه رسانده كه خاستگاه نخستين جوامع نوين انساني به احتمال قوي در ايران و به احتمال ضعيف تر در افغانستان است. يكي از قديمي ترين تاريخ گذاري هاي موجود كه از طريق سن سنجي راديو كربن براي اين فرهنگ پيشنهاد شده مربوط به غاري به نام «يافته» در لرستان است كه به حدود ۴۰ هزار سال پيش باز مي گردد. پروفسور اُت اميدوار است كه در آينده نزديك با همكاري پژوهشگران مركز پژوهش هاي باستان شناسي سازمان ميراث فرهنگي، بتواند مطالعات جديدي را در اين زمينه آغاز كند.
مارسل اُت در مصاحبه اي كه از پي مي آيد، ديدگاه هاي خود را درمورد باستان شناسي عصر سنگ و وضعيت آن در ايران شرح داده است.

تعريف شما از باستان شناسي پارينه سنگي و هدف آن چيست؟
پارينه سنگي مانند هر شاخه ديگري از باستان شناسي به مطالعه رفتارهاي انساني در گذر زمان مي پردازد. ما براي شناخت گذشته خود بايد به مطالعه داده هاي مادي مثل كارافزارها يا تدفين هاي انساني بپردازيم. اين دادهها صرفنظر از ظاهر خشكشان، راهي به جنبه هاي روحي انسان، مثل مذاهب، جامعه شناسي يا نمادها مي گشايند. اين جنبه هاي روحي بايد با در نظر گرفتن روند متغير آنها مورد مطالعه قرار گيرند. از اين لحاظ ما شبيه تاريخ دانان هستيم. باستان شناسي پارينه سنگي به تاريخ كهن تر نوع بشر (چهار ميليون سال!) مي پردازد. معمولاً چنين تصور مي شود كه پارينه سنگي با شروع كشاورزي پايان مي يابد. اين برداشت بدان معني است كه انسان هاي عصر پارينه سنگي حتي امروزه نيز زنده هستند و مي توان آنها را مطالعه كرد.
گرچه دستيابي به اين موضوع دشوار است. اما ما فكر مي كنيم با درك گذشته مي توانيم خود را بهتر بشناسيم و بفهميم چرا که گاهي اوقات رفتارهاي غير منطقي مثل پرخاشگري يا ترس از خود بروز مي دهيم. علاوه بر اين بايد بگويم كه دليل پرداختن من به باستان شناسي پارينه سنگي علاقه ام به آن است. اين موضوع به نكته پيشين باز مي گردد؛ مبني بر اينكه از طريق مطالعه ابزارهاي سنگي ما مي توانيم عمق زمان را حس كنيم؛ در ارتباط نزديك با خاستگاه هاي خود و با انديشه هاي كهني كه در فنون ساخت ابزار تبلور يافته اند باشيم. ناگفته نماند كه موضوعات فوق مانند رمز و راز وجود ما جذاب هستند و معمولاً كلمه علم به چنين منظوري مورد استفاده قرار مي گيرد.

چرا ايران را براي ادامه پژوهش هاي خود انتخاب كرديد؟
من به اين دليل به ايران سفر كردم؛ كه تصور مي كنم اين كشور مي تواند اطلاعات بسياري درباره خاستگاه هاي انسان مدرن اروپا ارائه كند. مهاجرت انسان نوين به اروپا در حدود 40 هزار سال پيش رخ داد و منشأ آن خارج از اروپا بود. من برخلاف بسياري از همكارانم كه معتقدند اين جا به جايي جمعيتي ريشه در آفريقا داشته، فكر ميكنم منشأ آن آسيايي باشد. تاكنون پژوهش هايي در مناطق مختلفي از آسيا انجام داده ام. اما با توجه به مطالب منتشره و مطالعاتي كه شخصاً در باره ايران صورت دادم، بر من آشكار شد كه اين كشور، ظاهراً، در كانون تحولاتي قرار داشت كه اروپا را نيز در بر مي گرفت. برخي از محوطه هاي باستاني اين دوره در ايران كشف شده اند. اما براي روشن شدن اين موضوع بايد پژوهش هاي ميداني جديدي انجام گيرد.

آينده پژوهش هاي پارينه سنگي را در ايران چگونه مي بينيد؟
با توجه به پتانسيل بسيار غني پارينه سنگي ايران،مطالعاتي مهم كه تاكنون انجام شده بسيار اندك به نظر مي رسد. ما به عنوان پژوهشگران خارجي بطور موقت مي توانيم به اين روند مطالعاتي كمك كنيم اما، در واقع، تحقيقات فوق بايد به وسيله پژوهشگران ايراني انجام شود. بايداميد داشت كه در آينده اي نزديك شاهد شكل گيري يك مكتب ايراني مطالعات پيش از تاريخ، از جمله مطالعه نقوش صخره اي باشيم.

هركشوري داراي فلسفه علمي خاص خود است كه گذشته آن كشور را نيز شامل مي شود. چنين فلسفه اي بايد برپايه رهيافتي اقدام آميز باشد و احساس خاص ايراني را مد نظر داشته باشد. سنت هاي تاريخي گوناگون هيچ «واقعيت يگانه» اي را ارائه نمي كند اما شخص بايد به همه اينها اشعار داشته باشد تا بتواند شرايط بالندگي انديشه هاي خاص خود را، به كمك بهترين روش هاي روزآمد، فراهم كند. مشاهدات چند روزه من نشان مي دهد كه هم اكنون نيز در ايران پژوهشگران جوان زيادي وجود دارند؛ كه بايد سازمان هاي ملي آنان را تشويق و حمايت كنند. وضعيت ناگواري كه متأسفانه در ايران شاهد آن بودم تخريب بي وقفه بسياري از مكان هاي باستاني به وسيله غارتگران و افراد ناآگاه است. اين تخريب در بسياري از غارها به شكل چاله هاي متعدد در همه جا قابل مشاهده است و اين وضعيت درمورد نقوش صخره اي كه شديداً تخريب يا آسيب ديده اند، حادتر است. حفاظت از اين آثار بخشي از مسؤوليت ايرانيان محسوب مي شود.)۱
گفتنی است ؛ که طی باز دید و بررسی هایی که در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۴۰۴ از رنگین نگاره های غار یافته داشتیم؛ موفق به کشف تعدادی از علایم کهن پیشانوشتار یا نیانوشتار (proto-writing) در ورودی و اطراف غار یافته هم شدیم.

گزارشی که از پروفسور مارسل اُت دیرینه شناس بلژیکی در خصوص قدمت رنگین نگاره های غار یافته، تقدیم شد، نشان از باستان شناسی رو سطحی دارد؛ که در دنیا از ارزش و اعتبار بالایی بر خوردار است؛ اگر چه در ایران هنوز ناشناخته و مورد بی مهری است. باستان شناسی رو سطحی چراغ راه باستان شناسی زیر سطحی است.
حال ببینیم باستان شناسی زیر سطحی از غار پر رمز و راز یافته چه گزارشی دارد.
با استناد به کشف دندان نیش گوزن از دوره پارینه سنگی در غار یافته خرمآباد، صنایعدستی لرستان در سطح جهانی شناخته شده، از این رو توجه به توسعه این هنر_صنعت در اولویت این ادارهکل قرار دارد.
او با بیان اینکه این دندان نیش گوزن با یک مته سنگی بسیار ریز از بالا سوراخ شده و از آن به عنوان گردن آویز استفاده میشده است؛ افزود: در حال حاضر این اثر در موزه ملی ایران به نمایش در آمده و قدمت آن هم به ۴۰ هزار سال پیش، یعنی دوره پارینه سنگی میانه برمیگردد؛ که نشان از پیشینه تاریخی تولیدات صنایع دستی لرستان و جایگاه مهم آن در موزههای کشور دارد)2

شگفت آنکه باستان شناسی رو سطحی(مطالعه و سن سنجی رنگین نگاره ها) چندین سال از باستان شناسی زیر سطحی پا جلوتر و راهنمای مسیر در غار یافته، در قالب یک رخداد باستان شناسی علمی از یک سیر زیست انسان در غار یافته بوده است.
رنگین نگاره های کهنی که طی چندین دوره مختلف آفریده شده اند و در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۴۰۴ موفق به کشف آثار آنها در ایوان غار و اشکفت های اطراف غار شدیم؛ بقطع سندهای محکمی در دسترس و قابل اثبات برای گزارش دیگری از سیر زیست انسان های ده ها هزار ساله در غار یافته خواهند بود.
امید داریم؛ در آینده و در یک شرایط مساعد، بتوانیم یک سیر سن سنجی جامع، با بهره گیری از تکنولوژی طیف سنجی عمومی شتاب دهنده بر آنها داشته باشیم.







گزارش و عکس ها : محمد ناصری فرد تاریخ : ۲۰ خرداد ۱۴۰۴

۱ - Mon, Aug 25, 2003- دوشنبه ۳ شهريور ۱۳۸۲ ، روزنامه ايران ، فريدون بيگلري
۲- غار- یافته- لرستان