در آستانه سال جدید هستیم و تقریبا همه اینروزها درگیری فکری دارن برای تمام کردن کارهای ناتمام و ریختن برنامه برای شروع کارهای مهم در سال جدید!
منم کارهای ناتمام زیادی دارم که باید انجامشون بدم. عادتهایی که دوست دارم بخشی از وجودم بشن، روتینهایی که میگم کاش داشتم و اهدافی که مایلم شفافتر بشن.
به این فکر میکنم که برای داشتن یه 50 سالگی سرحال، ورزش کردن بین سی تا چهل سالگی آخرین فرصتیه که دارم.
به این فکر میکنم که برای دسترسی به انتخابهای بهتر، زبان خوندن رو باید بیشتر جدی بگیرم. بخصوص مهارت اسپیکینگ که باید جدی جدی روش کار کنم.
در زمینه کاری و شغلی، مسیرم روز به روز داره برای خودم شفافتر میشه و خوشحالم ازین بابت.
شرکت توی دوره دیجیتال مارکتینگ آقای طالبی تاثیر زیادی توی زندگیم داشت و من معتقدم خیلی بیشتر ازینها میتونست موثر باشه و پتانسیل اینو داشت که خیلی بیشتر ازش بهره ببرم! به هر حال کم یا زیاد، سعیِ من این بود؛ و نمودارم صعودیه. هرچند با شیب نسبتا کم اما صعودیه.
قبلا نوشته بودم که چی شد و چجوری شد که سر از کارآموز بازاریابی دیجیتال شدن درآوردم و چطور شد که با دیپ شدن توی این مسیر، به علاقهمندیم به UI/UX رسیدم. هنوز اول راهم. ولی مسیرم برام روشنه و بیشتر از هر کس دیگهای، خودم رو فقط با خودم مقایسه میکنم.
1400 سال نسبتا خوبی برام بود. مهمترین اتفاق زندگیم یه لِوِلآپِ کوچیک، اما تاثیرگذار در مسیر شغلیم بود. بعد از چندسال کار محتوا به صورت پارهوقت و فریلنس، امسال مدیر محتوای یک وبسایت بزرگ بودن رو تجربه کردم که درسها و تجربیات واقعاً ارزندهای برام داشت. و داره.
این اتفاق و تجربیات باعث شد سرعتم در مورد UX کم و کمتر بشه و خب وقت نمیکردم به چندتا کار باهم برسم. اما الان که کمی به اوضاع مسلط تر هستم، تصمیم دارم که جریان رو عوض کنم.
اوایل امسال یک دوره ادوبی ایکسدی یودمی رو دیده بودم و یکم دستم گرم شده بود. و خب همونطور که گفتم فاصله افتاد. اما اتفاق خوب دیگهای که این اواخر برام افتاد این بود که تونستم با فاند گرفتن در دوره یوایکس دیزاین گوگل در کورسرا شرکت کنم و الان مدتیه که دارم خیلی ریز ریز پیش میبرمش.
چشماندازم برای سال بعد اینه که:
مثلا شاید روزیروزگاری اپلای کردن برای خود گوگل در سال های دور :)))) (ویرگول جانم آیکن چجوری بذارم؟؟؟)
ولی در کنار همهی اینها، یه چیزی ته دلمو خالی میکنه. و اون سایت شخصیم شریف آنلاین هست که دوست داشتم براش ایده بهتری داشتم، آینده مشخصتری در نظر داشتم و وقت بیشتری که بتونم بهش رسیدگی کنم. برای مسیر رشدش، تولید محتواش و... . اینکه هست ولی پیشرفت خیلی کمی داره همیشه ته دلم رو خالی میکنه.
یه چیزهایی توی فکرم هست اما سروسامون ندارن و هنوز یه چندتایی حلقهی گم شده احساس میکنم. هنوز مسیرم نیاز به چراغ قوه داره. هنوز به اندازه کافی روشن نیست.
ادامه در مسیر توسعه من رو می تویند اینجا بخونید.