محسن برزوک
محسن برزوک
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

خورد گاو نادان ز پهلوی خویش

نوشتاری دربارهٔ این ضرب‌المثل و برداشت‌های مختلف از آن
نوشتاری دربارهٔ این ضرب‌المثل و برداشت‌های مختلف از آن


بخش اول


در اپیزود دل‌انگیزی‌ در داستان‌ رستم‌ و سهراب‌، گردآفرید، دختر دلاور دلارای‌ ایرانی‌، آنگاه‌ که‌ در نبرد با سهراب‌ فرو می‌مانَد و موی‌ و چهرهٔ دلبندش‌ برون‌ می‌افتد جوان‌ یکتادل‌ و خوش‌باور را به‌ نیرنگ‌ زنانه‌ دست‌ به‌ سر می‌کند و از بالای‌ دژ با تمسخر می‌گوید:


نباشی‌ بس‌ ایمن‌ به‌ بازوی‌ خویش‌
خورد گاو نادان‌ ز پهلوی‌ خویش‌
(حمیدیان،سعید،بخارا،صص۴۹-۵۱)

مصرع دوم بیت فوق یکی از مواردی است که همیشه در بین شاهنامه‌پژوهان محلّ بحث و اختلاف نظر بوده است. ریشهٔ بیشتر این اختلاف نظرها به معنا و کاربرد اصطلاح «ز پهلو» در مصرع دوم برمی‌گردد. در ادامه به چکیده‌ای از این نظرات اشاره می‌شود:

دکتر میرجلال‌الدّین‌ کزّازی‌:
«گاوی‌ را می‌کشند و از گوشتش‌ توشه‌ می‌سازند که‌ فربه‌ و چرب‌ پهلو باشد؛ پس‌ گاوی‌ که‌ خویشتن‌ را می‌پرورد و پهلوی‌ نزارش‌ را با خورش‌ بسیار فربه‌ و پروار می‌گرداند، به‌ راستی‌ زمینههٔ مرگ‌ خویش‌ را فراهم‌ می‌آورد.»

دکتر منصور رستگار:
«یعنی‌ گاو نادان‌ همهٔ ضربت‌ها و آسیب‌ها را از پهلوی‌ چاق‌ و فربهٔ خود می‌خورد.»

گزیدهٔ دکتر جعفر شعار و حسن‌ انوری‌:
«گاو نادان‌ نمی‌داند که‌ برای‌ بهره‌مندی‌ از گوشت‌ و پهلوی‌ چرب‌ اوست‌ که‌ به‌ او آب‌ و گیاه‌ می‌دهند.»

دکتر عزیزالله‌ جوینی‌:
«گاوان‌ به‌ هنگام‌ جنگ‌ با یکدیگر ابتدا با سر به‌ همدیگر حمله‌ می‌کنند و… آنگاه‌ گاو غالب‌ با دو شاخ‌ خود به‌ پهلوی‌ گاو مغلوب‌ می‌کوبد و...»

خالقی‌ مطلق‌:
«گاو نادان‌ نمی‌داند که‌ با خوردن‌، پهلو می‌آورد و او را زودتر به‌ کشتارگاه می برند."

دکتر سعید حمیدیان:
اصل‌ مشکل‌ این‌ است‌ که‌ جملگی‌ ‌ پژوهندگان‌ و صاحب‌نظران‌ بزرگوار «پهلو» را به‌ معنای‌ لغوی‌ یا حقیقی‌ گرفته‌اند یعنی‌ کناره‌های‌ شکم‌ و همگی‌، توضیحات‌ خود را بر همین‌ پایه‌ قرار داده‌اند. به‌ دیگر سخن‌، «پهلو» را یک‌ واژهٔ معمولی‌ تلقّی‌ کرده‌اند در حالی‌ که‌ «ز پهلویِ» بر روی‌ هم‌ یک‌ اصطلاح‌ است‌ معادل‌ «از قِبَلِ» که‌ اتفاقاً ترجمه‌ پارسیِ واژه‌ «قِبَل‌ِ» تازی‌ است‌ به‌ معنای‌ سو و جانب‌. معنای‌ لغت‌ یاد شده مطابق‌ آن‌، این‌ است‌:

گاو نادان‌ هر چه‌ می‌خورد یا می‌کشد از جانب‌ خودش‌ است‌. فرق‌ مهم‌ در اینجا همین‌ است‌ که‌ هیچ‌ کدام‌ ذکری‌ از این‌ نکرده‌اند که‌ «ز پهلویِ» اصطلاح‌ است‌ و وقتی‌ می‌گوییم‌ «اصطلاح‌»، پیداست‌ که‌ معنای‌ حقیقی‌ یا لفظی‌ مراد نیست‌ بلکه‌ کلّ عبارت‌ جنبه‌ کاربرد مجازی‌ پیدا می‌کند. در حقیقت‌، این‌ معنی‌ که‌ گاو مثلاً با پرخوری‌ بلای‌ جان‌ خود می‌شود غلط‌ نیست‌ امّا نادرستی‌ آنجاست‌ که‌ کسی با «ز پهلوی‌» به‌ عنوان‌ یک‌ اصطلاح‌ برخورد نکرده‌ و همگی‌ صرفاً «پهلو» را در وضع‌ لفظی‌ و حقیقی‌ آن‌ تصوّر کرده‌اند.

دکتر سجاد آیدنلو:
این روایت که اصلی بودایی دارد ... مبتنی بر داستان گاو نادانی است که در مرغزار، آسوده می‌چرد و خود را فربه می‌کند و نمی‌داند که این پرواری به زیان اوست و سرانجام باعث می‌شود که سرش را ببرند. در ساخت این مصرع «ز پهلوی» هم به معنای «از پهلو برآوردن و پرواری» است و هم به صورت اصطلاحی در معنی «از قبل، از جانب» و در واقع به نوعی ایهام دارد و با توجّه به شواهد کاربرد این مثل در شعر فارسی به معنای «زیان دیدن از راهی است که سود می‌نماید.»، بر این اساس گردآفرید به سهراب طعنه می‌زند که به زور بازوی خود مناز زیرا همین قدرت که به ظاهر برای تو مایهٔ برتری است، موجب کشته‌شدنت خواهد شد؛ همانگونه که گاو نادان از پرواری و پهلو آوردن خود ضربه می‌خورد و سر او را می‌برند. (آیدنلو،دفتر خسروان ،صص۷۸۶-۷۸۷)

محمود امیرسالار:
در روستاهای ایران هنگام دوشیدن گاو، گاهی حیوان شیر را در پستان خود نگه می‌دارد لذا شیردوش چند ضربه به پهلوی گاو می‌زند تا او شیر را رها کند.

دکتر محمد دبیر سیاقی:
گاو چون نادان است به جای خوردن علوفه،ذخیرهٔ چربی بدنش را مصرف می‌کند.

منابع:
۱-آیدنلو،سجاد،دفترخسروان،تهران،سخن۱۳۹۰صص،۷۸۶-۷۸۷

۲-حمیدیان،سعید"خورد گاو نادان..."،بخارا،صص۴۹-۵۱

به نقل از استاد ابراهیم رمضانلی



بخش دوم


✳️ این کنایه / مثَل مبتنی بر داستان گاو نادانی است که در مرغزار، آسوده می چرد و خود را فربه می کند و نمی داند که این پرواری به زیان اوست و سرانجام باعث می شود که سرش را ببرند و از گوشت او در میهمانی استفاده کنند.

✳️ این روایت اصل بودایی دارد و ظاهرا از هند به یونان رفته و از آنجا به ایران رسیده و به این صورت در شاهنامه و برخی متون دیگر بازتاب یافته است.

✳️ این کنایه به صورت « كالثور يضرب جنبة»، در امثال عربی نیز راه یافته است.

✳️ در ساخت این مصراع از پهلوی، هم به معنای از پهلو برآوردن و پرواری، است و هم به صورت اصطلاحی در معنی از نبل، از جانب، و درواقع به نوعی ایهام دارد و با توجه به شواهد کاربردِ« از پهلوی خود خوردن»، در شعر فارسی، به معنای« زیان دیدن از راهی که سود می نماید»، است. بر این اساس گرد افرید به سهراب طعنه می زند که به زور بازوی خود مناز زیرا همین قدرت که به ظاهر برای تو مایه برتری است موجب کشته شدنت خواهد شد.

✳️ منظور این است که به غرور این زور بازو به ایران تاخته‌ای ولی پهلوانان ایران تو را می کشند.

✳️ همان گونه که گاو نادان از پهلو دادن و پرواری خود که به ظاهر خوب است ضربه می خورد و سر او را می برند. در این بیت سهراب هم قرینه و معادل کار نادان و زور بازوی او برابر «پهلوی» آن گاو است.

✳️ غیر از این معنا که در بیشتر شروح آمده و به نظر نگارنده گزارش درست مصراع است، پنج معنای متفاوت دیگر هم برای آن پیشنهاد شده است:


الف) در نبرد گاوها - که از سرگرمی های روستاییان بوده است .گاوغالب با شاخ به پهلوی گاو مغلوب می زده و او را زخم دار می کرده است.

ب) گاو چون نادان است به جای خوردن علوفه، ذخيره چربی بدنش را مصرف می کند.

ج) در روستاهای ایران هنگام دوشیدن گاو گاهی حیوان شیر را در پستان خود نگه می دارد لذا شیردوش چند ضربه به پهلوی گاو می زند تا او شیر را رها کند. شاید ضربه خوردن گاو از پهلو، با این رسم مرتبط باشد.

د) گاو نادان فقط علوفۀ موجود در آخور را می‌بیند و می خورد و به آینده نمی‌اندیشد.

هـ) گاو بدعادت از پستان خود شیر می‌خورد و این باعث میشود بر گردن او چوب یا بر دهانش دهان بند بزنند.


دکترسجاد آیدنلو (شاهنامه‌پژوه)


https://t.me/Mohsen_Borzook


شاهنامهفارسی دهمسهراب و گردآفریدفردوسیدکتر سجاد آیدنلو
دبیر زبان و ادبیات فارسی شهرستان شهرضا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید