بسم الله الرحمن الرحیم
تولید از ارکان مهم اقتصاد است. چرخهای که اگر خوب کار کند بسیاری از قطعههای اقتصاد کشور درست عمل خواهد کرد. تولیدِ دانشبنیان یعنی تولیدی که مبتنی بر دانشهای نوین باشد. اما این ابتناء سختیهایی دارد و منافع بسیاری را به خطر میاندازد. مثلا منافع افرادی که با دلالی و کارچاقکنی امورات زندگی خود را میگذرانند.
اصولا کار تولید دانشبنیان از ابتدا تا انتها کار «سخت»ی است. نقطه شروع تولید دانشبنیان دانشگاه است. جایی که باید تولید دانش را متکفل باشد. تولید دانش برای دانشجو «سخت» است. تولید دانش اساساً فرایندی زمانبر و دیربازده است و هرکسی حاضر نیست تولیدگر دانش باشد.
در مرحله بعد هم سرمایهگذار، تولیدگر، سرمایهداران همه و همه برایشان سخت است که فرایند تولید ثروتشان را بر یک دانش نوین و تولید دانشبنیان مبتنی کنند. اقل سختی این است که بایستی شرایط موجود را تغییر بدهند. چه رسد به اینکه بعضا تولیدهای دانشبنیان فرایند تولید ثروتشان دیرتر و سختتر است. در فضای فروش و بازاریابی هم باز این سختی وجود دارد.
بنابراین کلا فرایند تولید دانشبنیان از تولید دانش تا تولید تا بازاریابی و فروش «سخت» است. برای نوع انسانها سخت است. فائق آمدن بر این سختی یک قدرت درونی میخواهد. بله؛ اصلاح سازوکارها، قوانین، تسهیل در فرایند تولید و حمایتهای مادی و معنوی کار را تسهیل میکند؛ اما آنچه نیاز ما ست؛ همان قدرت درونی آحاد ملت ماست.
ملت ما البته قوی است؛ اما قدرتش با وضع مطلوب بسیار فاصله دارد. با قدرت درونی مطلوب امت اسلامی که تمدنساز است فاصله دارد. آنچه باعث میشود این نفس و این درون ما قوی شود؛ تهذیب است. تهذیب انسان را از درون قوی میکند.
این تهذیب یک فایده علاوهتری هم دارد. یعنی یک فایده بیشتری که آن اصلاح سازوکارها، قوانین و چه و چه ندارد. آن این است که اگر این شد؛ اگر امت اسلامیِ با قدرت درونی تشکیل شد، آنگاه قدرت پیروزی بر همۀ سختیها را دارد. دیگر فقط همین یک مسأله تولید دانشبنیان حل نمیشود؛ مقاومت در برابر فرهنگهای مهاجهم هم رخ میدهد. مقاومت در برابر جنگ نرم هم حاصل میشود و ... .
ای چه بسا برای همین باشد که حضرت فرمود: «من برای اتمام مکارم اخلاق مبعوث شدهام» یعنی آمدهاند که این کار را در امت اسلامی انجام بدهند؛ که اگر این شد آن هدف نهایی که تمدن نوین اسلامی باشد حاصل خواهد شد.
یک نکته هم مهم است که این قدرت درونی از طریق اخلاق الهی حاصل میشود و نه اخلاق سکولار و اخلاقهای الحادی. (شرحش مفصل است و اگر فرصت کردم در آینده دربارهش خواهم نوشت.)
حالا یک حاشیهای هم به ذهنم رسیده و آن اینکه شاید این رفتار رهبری در ساخت امت مقاوم از طریق اصلاح رفتارهای اجتماعی به نحوی یک روش تربیتی برای ملت ایران و امت اسلامی باشد. شاید چنین وجهی هم مدنظر ایشان بوده باشد.
والله العالم.