عشق اشتیاق به تکرار تکراری هاست
چند وقت پیش اینو یه جایی دیدم و واقعا واسم باحال بود
اره وایعا من اینو با گوشت و خونم درکش کردم
ساعت ۷ و اینا میرسم مشهد
کلی ادم میان بهت میگن هتل تعرفه دولتی داریم بهشون خسته نباشید میگم ولی خب قرار نیست با هیچ کدومشون برم
بعد حرکت میکنم سمت ایستگاه اتوبوسا و اونقدر شوق دارم که نگو و نپرس بعد سوار اتوبوس که میشم تپش قلب میگیرم و لحظه شماری میکنم برای برای دیدن گنبد طلا
بعد از کناریم میپرسم وه کی میرسیم میدونم ها ولی دوست دارم بهم بگه هنیشه
بعد بهش میگم که بهم بگو هر وقت اخرین ایستگاه قبل حرم بود اینم میدونم ولی از پرسیدن این سوال و حواب تکراری لذت میبرم
اخ چشمم که به گنبد طلا میوفته اصلا نگم برات همه وجودم جمع مبشه و یه اشک شوق میاد روی گونم میبوسمش و به امام رضا علیه السلام میگم ممنون که دوباره راهم دادی
بعد از خیابون امام رضا میرم کیفمو تحویل میدم و میرم که یه صبحانه بخورم اگه اول صبح حرم رفته باشی به جای خاک شیر و اینا شیر کاکائو میفروشن اون مغازه بستنی فروشا
بعدش قیمتش میکنم شیر کاکائو رو هر بار بعد میگم یا خدا چقدر گرونه و نمیخرم به جاش از این بامیه بلندا میخرم میخورم ولی امسال نیخوام بخرم شیرکاکائو به حساب تو
اینو واست مینویسم پولشو انشالله وقتی که مال هم شدیم ازت میگیرمش
اوم چه باحال قراره اولین وعده مشهدمو مهمون تو باشم واقعا خدا رو هزار هزار هزار مرتبه شکر
خلاصه میرم تو حرم و بعد اذت ورود میرم یه وضو میرم و بعد میشینم تو صحن جایی که افتاب باشه
یه چتد دقیقه ای سکوت میکنم و فقط نفس میکشم تو حرم که هم خستگیم کمتر بشه و هم روحم خوب بگیره با حرم و از همه مهم تر این تکرار رو من عاشقشم
میرم سمت حرم قدمامو اروم تر برمیدارم و یعی میکنم با همه وجود حسش کنم لحظه های دیدار دوباره با محبوب رو
با تصورش یه لبخند خیلی گنده اونده رو لبم الان که دارم مینویسم این حرفا رو
بعد حرم و زیارت بدون کوله میرم برلی پیدا کردن خونه
وای میرم دونه دونه هتلا رو نگاه میکنم اتاقاشو بعد جون تو پاییز و ایام امتحانا هم هست کلا مسافر خیلی کمه و منم چون چند شب پشت هم میگیرم یهو میبینی دارن نصف قیمت میگن همه چیزو
یه پسر معمولا تو هر هتلی باهام میاد و اتاق رو نشون میده معمولا سعی میکنم خوش و بش کنم تا رسیدن به اتاق میریم میبینیم قیمت نهایی رو هم میگیرم و خدانگهدار و همین طور میگردم
تا بالاخره یه خونه میدا میشه(معمولا آخرشم میرم یه جا که هر سال رفتم این تکرار واسم خیییییلی قشنگه)
خونه که گرفتم میرم یه غذایی میخورم و وسایلم میبرم اتاق و روزای قشنگ من شروع میشه
وای من حتی این غذا هم همیشه تکراری روز اول میخورم که خب مامان گفتن اگه دوباره امسالم بری اونجا کلتو میکنم به به
حالا چرا چون یه ساندویچی هست جگر که همیشه میرم میخورم و خیلی کیف میکنم بعد مامان خوندن انگار خوب نیست و اینا و همش اصرار که برو فلان غذا رو بخور من پولشو میدم ایموجی خنده
میدونی یه چیز تکراری دیگه هم وجود داره که عاشقشم اونم اینه که اینا رو هر بار واست تعریف میکنم حالا یا تو نوشته یا تو ویس یا تو دلم و این بار گفتم شما هم بشنویش
میدونی دورت بگردم خیلی خیلی خیلی خیلی ممنونم از امام رضا علیه السلام برای هدیه دادن تو به قلبم برای راز زیبایی تکرار ها که تویی
امشب قراره هزار بار تصورت کنم موقع خوندن متن و دلم گرم بشه به عشقت
آخیش
از ته ته ته دل