یارم دلم میخواهد انقدر شجاعت داشتم که میگفتم تو را به خاطر درد هایت دوست دارم.
تو را به خاطر تمام آنچه که هستی، تمام آنچه که میخواهی دورش بیندازی و فکر میکنی قابل تقدیر نیست دوست دارم. دلم میخواهد تمام تو را، تمام تکه های تلخ و شیرینت را در آغوش بگیرم و سخت و عمیق بفشارم.
کاش انقدر شجاع بودم که میتوانستم قسمت های دردناک و تلخ دیگران را دوست بدارم. تمام آن قسمت هایی که یاد گرفته ایم از آنها شرمگین باشیم، از خود دورشان کنیم و چشمانمان را روی آنها ببندیم. تمام قسمت هایی که فکر میکردیم بخاطر آنها لایق عشق و محبت نیستیم؛ و چقدر زیبا هستند کسانی بلدند و میتوانند ما را همانطور که هستیم با عیب ها و نواقصمان زیبا ببینند و تمام ما را مورد محبت قرار دهند نه فقط ویژگی های خوبمان را.
و چه خوب که یادمان نرود ما یک پکیچ کاملیم که نمیشود قسمت های خوب مان را از بدمان سوا کرد، نمیشود کسی ویژگی های خوبمان را دوست بدارد و ما را در بدی هایمان تنها بگذارد.
کاش همینقدر در دوست داشتن تو شجاعت داشتم...