مریم سلیمانی
مریم سلیمانی
خواندن ۲ دقیقه·۲ روز پیش

دوگانه توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی

️🔸️نهضت حضرت امام آغاز برهم زدن ارتکازات ذهنی و دوگانه های اعتباری جهانی بود، زمانی که امام با تکیه بر مبانی قرآنی، دوگانه شرق و غرب را برهم زد و با شعار نه شرقی نه غربی طرحی نو در انداخت، جرئت و جسارت هر آن کس که سخنان آن حکیم فرزانه را با گوش جان دریافت کرده بود نیز بارور شد تا خارج از دوگانه های تعریف شده تفکر کند.

🔸یکی از برجسته ترین‌ آنها کامران بود. کامران دیروز که او را پس از خمینی با نام سیدمرتضی آوینی میشناسیم. مقاله مبانی توسعه و تمدن غرب او به وضوح تفکر آزاد آوینی را خارج از تفکرات قالبی مرسوم می‌نمایاند.
🔸️او در مقاله مبانی توسعه و تمدن غرب به دوگانه توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی پرداخته است، آوینی معتقد است این تقسیم بندی به نوعی ارزش و اصالت بخشی به توسعه است؛ وقتی جوامع را به مسلمان و غیر مسلمان تقسیم میکنیم، مسلمانی از منظر ما ارزش تلقی شده است، در حالی که در ادبیات قرآنی آنچه که ارزش است توسعه نیست رشد است «یتبیّن الرشدُ من الغَی». پر واضح است توسعه ناظر بر بخش مادی و رشد ناظر بر بخش های مادی و معنوی زندگی انسان است.
🔸️بدیهی است ارزش تلقی کردن توسعه به عنوان هدف، جوامع را به سمت توسعه یافتگی سوق میدهد، حال چگونه؟ توسعه از راه افزایش مصرف رقم میخورد، در حالی که انسان ها نیاز های اصلی مادی‌شان معدود است و با تامین شدن خوراک، پوشاک، مسکن زندگی عادی خود را میگذرانند، اما بسنده کردن به این نیاز ها توسعه را رقم نمیزند، این جاست که با ایجاد نیاز های کاذب از طریق تبلیغات، تبلیغاتی که تابع هیچ ارزشی نیست و حتی از زنان برای تبلیغ کالا استفاده ابزاری میشود، توسعه رقم میخورد. همه چیز در خدمت توسعه اقتصادی است حتی اگر از توسعه فرهنگی صحبت به میان می‌آید آن قسمی از توسعه فرهنگی منظور است که راه رسیدن به توسعه اقتصادی را هموار میکند. در توسعه اگر از ماده صحبت میشود هدف همان ماده است.
🔸️ارزش تلقی کردن رشد به عنوان هدف غایی جامعه نیز آثاری دارد، در واقع دوگانه اسلامی، دوگانه توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی نیست بلکه دوگانه رشد و غَی است. هر آنچه جامعه را به سمت رشد هدایت کند محترم و ارزشمند است، اینجا ماده محوریت ندارد و آنچه محور است تعالی و رشد روحی است که منجر به رشد مادی میشود. اگر از رشد مادی سخن به میان می‌آید به عنوان رشدی تبعی و فرعی است که در خدمت رشد معنوی است. رفع فقر به تنهایی ارزش نیست، رفع فقر از آن جهت که مانع رشد معنوی است، کنار زدن آن به مثابه تسریع حرکت به سمت رشد معنوی است و ارزشمند است.


دریافتی از مقاله مبانی توسعه و تمدن غرب شهید سید مرتضی آوینی

۱۳۹۹


توسعه
دانش آموخته فلسفه اسلامی/دانشجوی ارشد مطالعات زنان گرایش حقوق زن در اسلام/ [این صفحه در حکم دفترچه یادداشت گوشی من است]
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید