مریم سلیمانی
مریم سلیمانی
خواندن ۳ دقیقه·۱ ماه پیش

ما هیچ ما نگاه!

مدتی پیش یکی از سران قوا که اول نامشان حسن روحانی است گفتند: «همه باید انتقاد بشوند استثنا نداریم، ما در کشور معصوم نداریم، اگر یک وقتی امام زمان ظهور کرد(!) آنوقت هم میشود نقد کرد. پیامبر(ص) هم اجازه نقد می داد. وقتی پیامبر (ص) صحبت میکرد طرف بلند میشد روبروی پیامبر(ص) و میگفت: «حرفی که داری می زنی نظر توست یا وحی است؟» اگر پیامبر(ص) می گفت: «نظر من است» انتقاد میکرد و میگفت: «من قبول ندارم». ما در زمان حکومت معصوم هم نقد داریم اگر نقد توأم باشه با امید، اراده و راه حل درست همیشه مفید است. باید راه حل بدهیم.»


آنچه بیش از همه جای سوال دارد این است که آیا در حوزه به ایشان مبانی را یاد نداده اند یا ایشان یاد نگرفته اند یا در مقابل فهمیدن مقاومت میکنند یا ... اصلا بگذریم...


اما واقعه تاریخی که آقای روحانی بیان میکنند چیست؟
در زمان صدر اسلام عده ای با امیرالمومنین خواندن حضرت علی علیه السلام مخالف بودند، وقتی پیامبر از مردم خواستند حضرت علی علیه السلام را امیرالمومنین خطاب کنند گروهی برمیخاستند و می پرسیدند این حرف از طرف توست یا خدای تو؟
اینکه هیچ کس آنجا نبود که بگوید شیخ! مگر پیامبر غیر از حکم خدا حکمی میکنند و حرفی میزنند؟ مگر «وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى» را نخوانده ای، هیچ، از چه زمانی سیره منافقین زمان پیامبر برای شما الگو شده که برای نقد معصوم بر اساس سیره آنها حکم میکنید؟ ممکن بودن چیزی مسئلةُ و جایز بودن چیزی مسئلةُ آخر، ائمه علیهم السلام که جای خود دارند امکان نقد خدا هم وجود دارد اما نقد خدا جایز هم هست؟
بزرگوار از بیان این صغری-کبری میخواهند نتیجه بگیرند رهبری هم قابل نقد است.

امام فرمود: «ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است.»

انگار وقتی میخواهند جایگاه ولایت فقیه را خدشه دار کنند از ولایت رسول الله آغاز میکنند.البته بنا ندارم بگویم مردم رهبری را نقد نکنند، اما بدانیم و آگاه باشیم که تضعیف رهبری ضررهای جبران ناپذیری به نظام و کشور وارد میکند تحلیل حکیم حکمت میخواهد، باید مراقب باشیم به اسم نقد متضرر نشویم.
آیت الله گلپایگانی چه زیبا فرمودند: ما اطاعت از شما را واجب میدانیم حمایت از نظام را واجب میدانیم اگر اشکالی دیدیم حمل به صحت میکنیم، اگر باز هم اشکال وارد بود خودمان به خودتان میگوییم اگر دیدیم شما ترتیب اثر ندادید و گفتن ما به ضرر نظام بود دیگر چیزی نمیگوییم.
.

.
پ.ن :«وَالنَّصِيحَةُ لِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِينَ»، با مسئولين جامعه انسان نصیحت کند. نصیحت غیر از گفتن است، نصیحت غیر از نوشتن است، نصیحت غیر از انتقاد است، نصیحت غیر از سخنراني است نصیحت غیر از مقاله نویسی است. اصل نصیحت را دین براي ما معنا کرده است. خياط را می گویند «ناصح»، آن سوزن را ميگويند «منصحه»، آن لباسی که او دوخت به او مي گويند «نصاح». جامعه باید خیاط باشد، لباس خوب به پیکر مسئولین بدوزد و ببافد و به بدن او بیاویزد که آنها لباس دیگر نپوشند و گرنه گفتنها کاری و مشکلی را حل نمي کند.
نصیحت به معنی نقد نیست نصیحت به معني امر به معروف نیست، نصیحت به معني نهي از منکر نیست؛ آنها همه الفاظ خاص خودشان را دارند، احکام خاص خودشان را دارند. آن کسی که عرضه داشته باشد جامه عدل و عقل ببافد به پیکر یک مسئول بگذارد و او را بپوشاند او ناصح است. چرا خیاط را
میگویند ناصح؟ چرا سوزنش را میگویند منصحه؟ چرا آن لباس را میگویند نصاح؟ اگر یک جامعه اي عرضه داشت این لباس عزت را به پیکریک اختلاسي پوشید، گفت بردار آن را این را بپوش این میشود نصیحت . بردار آن نجومي را،
این را بپوش. اين ميشود نصیحت «وَ النَّصِيحَةُ لِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِينَ»؛ آن وقت «وَاللُّزُومُ لِجَمَاعَتِهِمْ» ، جماعتها را ترک نکند، وحدت ها را ترک نکند، ایمان را ترک نکند.
علامه جوادی آملی

۱۳۹۹

ولایت فقیهحسن روحانی
دانش آموخته فلسفه اسلامی/دانشجوی ارشد مطالعات زنان گرایش حقوق زن در اسلام/ [این صفحه صرفا در حکم دفترچه‌ یادداشت گوشی من است]
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید