مریم سلیمانی
خواندن ۲ دقیقه·۵ روز پیش

هنر تبدیل نفحه به صفحه

یکی از دغدغه‌های همیشگی جریان حزب‌اللهی مماس کردن اندیشه خود با اندیشه رهبر معظم انقلاب است. اندیشه‌ای که یقین دارد ناب ترین در تفسیر مکتب امام است.
مسئله از جایی آغاز شد که این جریان بعد از شنیدن مواضع رهبر معظم انقلاب در برهه‌های مختلف به فاصله نجومی خود با نظرات ولی امرش پی‌برد. در امتداد این دغدغه دو جریان شکل گرفت که هردوی آنها می‌تواند هم‌چو سمی مهلک باشد و اثرات تخریبی برجای گذارد.
جریان اول، جریانی است که با تکفیر نظرات و اندیشه‌هایی غیر از اندیشه ولی، میخواهد اصلاح گری کند، میخواهد دیگری را متوجه کند که هان! بین رهبری چنین گفته است و تو چنان! اما شاید متوجه نیست این راه حل، خود بانی مشکلی بزرگتر است. این راهکار آحاد جامعه را از مختصات یک انسان آزاد که قوه تعقل و تفکر دارد به انسانی مقلد بدل میکند، این انسان به مرور زمان با ترس از مذمت شدن به دلیل غیریت تحلیلش با تحلیل رهبری دیگر نمی‌گوید و نمی‌نویسد او صرفا منتظر یک تحلیل است. تحلیلی که از بلندگوی بیت رهبری بلند شود. همان که گفتند «کارها را قفل میکند». شاید بگویید این قرائتی از ولایت مداری است، اما کدام ولایت؟ ولایتی که در سال ۹۲ همچو پدری دست در دست عقل های پرورش نایافته‌ی ما فرزندانش، مذاکره را نکوهش می‌کند اما راه را برای مذاکره نیز نمی‌بندد تا رشد کند عقل‌ها و تجربه ای شود که در ۱۴۰۳ به پشتوانه آن بگوید: دلیل؟ تجربه!
اما جریان دوم در پس مذمت هایی بس گوش خراش، علی‌رغم علاقه قلبی‌اش به مقام ولایت، سعی می‌کند مواضع رهبر معظم انقلاب را طوری تفسیر کند که با تحلیل خودش هم‌خوانی داشته باشد، او خجالت کشیده است از غیریت نظراتش با امامش، شاید اگر قضاوت‌ها نبود در خلوتش خود را تصحیح می‌کرد اما حالا در کشاکش شکل گرفته با ماستمالیزه کردن مواضع رهبرش می‌خواهد مسئله حیثیتی را حل کند. می‌پندارد با این راه مشکلش را حل کرده است، شاید به اعتبار حل شده باشد اما در حقیقت، نه. او از این پس به مثابه کسی است که خودش را به خواب زده و مگر میتوان به خواب زده را بیدار کرد؟
این دو جریان بدون آنکه خود بدانند مانند دو لبه قیچی از فهم عمیق و روبرو شدن با حقیقت رهبر معظم انقلاب و پذیرش قلبی و باطنی او ممانعت میکنند. فرمایشات رهبری پتک نیست که بر سر این و آن بکوبیم. فرمایشات ایشان چراغی است که دفینه های عقل را می‌یابد.
یکبار دیگر تأمل کنیم، آیا فرصت رشد و مماس شدن با ولی را به دیگران می‌دهیم؟ اجازه می‌دهیم به غلط تحلیل کند و غلطش را با فهم درست بیانات رهبر انقلاب تصحیح کند یا آتش لجبازی درونی را شعله ور می‌کنیم؟ و حجابی می‌شویم بر نصایح ایشان؟
برای خود تحلیل داشته باشید، حتی به غلط، اما متواضع باشید در مقابل تصحیح پدرانه او که ولی است و نائب الامام و گوشش به دهان حضرت حجت است.

دانش آموخته فلسفه اسلامی/دانشجوی ارشد مطالعات زنان گرایش حقوق زن در اسلام/ [این صفحه صرفا در حکم دفترچه‌ یادداشت گوشی من است]
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید